نمونه سوالات پیام نور
به فایل سون خوش آمدید

جهت استفاده بهتر از گوگل کروم استفاده نمایید.

منو كاربري
تبلیغات

سیلویکا

Image result for ‫سیویلیکا‬‎

نرم افزار آموزشی شهاب

فایل های بیشتر
آمار
تعداد دانلود فايل : 34 دانلود
امتیاز فایل : -3 امتیاز
بازدید : 1,803 مرتبه
گزارشات سايت

فايل هاي رايگان:
    1,657 فايل
فایل های غیر رایگان :
    5,442 فايل
فایل های ويژه:
    204 فايل
مجموع كاربران ويژه :
    0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
    6,262 كاربر
adsads
گزارش کارآموزی رشته ارتباط تصویری گرافیک
گزارش کارآموزی رشته ارتباط تصویری گرافیک
تاریخ ارسال : 29 /02 /1393
دسته بندي: گزارش کارآموزی و کارورزی
حجم فایل : 1.38 مگابايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 17 صفحه
امتیاز : -3




قیمت : 2,800 تومان



توضیح :

این فایل با فرمت ورد و آماده پرینت می باشد.

موضوع:

گزارش کارآموزی رشته ارتباط تصویری گرافیک

 

كيهان بچه ها ،كيهان بچه ها اولين مجله منتشر شده براي كودكان و نوجوانان.

بيشتر كارهايي كه در اين موسسه انجام مي شود مربوط به تصويرسازي براي داستانها و شعرهاي كودكان و نوجوانان است .

اين اولين اطلاعاتي بود كه من از اين موسسه بدون هيچ ذهنيت ديگري داشتم .

بعداز چندين بار كه به جاهاي مختلف طبق ليستي كه از دانشگاه گرفته بوديم براي گذراندن كارآموزي رفتيم و به دلايل مختلف قبول نكردند ، توسط استاد خوانساري ، مدرس كامپيوتر در دانشگاه خودمان و با چندين پيشنهاد ايشان به موسسه كيهان بچه ها معرفي شديم تا با آقاي رياضي مسئول امور فني و اجرايي صحبت كنيم ما هم با گرفتن يك نامه از دانشگاه به آنجا رفتيم . مسير راه چون در پايين شهر قرار داشت كمي نامناسب بود ولي اميد به اينكه بتوانيم در اين موسسه كار بكنيم ما را دلگرم مي كرد . بالاخره با پرس و جو به محل مورد نظر رسيديم .

بعداز رفتن به داخل موسسه از نگهباني كه در پشت يك پيشخوان بود خواستيم تا ما را نزد آقاي رياضي راهنمايي كنند و بعداز گرفتن برگه ورودي وارد يك حياط شديم كه به يك ساختمان ديگر ختم مي شد . وارد آسانسور ساختمان شديم بعداز رسيدن به طبقه سوم وارد راهروي باريكي شديم ، در انتهاي آن چند اتاق قرار داشت با خواندن تابلوهايي كه بر روي درها نصب شده بود اتاق مورد نظر را كه برعكس بقيه ها در شيشه اي داشت پيدا كرديم ، در زديم و وارد شديم ، يك سالن بزرگ كه برعكس انتظارات ما كه تصور مي كرديم هميشه شلوغ و پرتكاپو باشد بسيار خلوت و آرام بود ، در طرف راست ما قسمتي بود كه توسط پرده هاي حصير مانند از بقيه اتاق جدا شده بود كه آنطوري كه بعدا فهميديم اتاق كار آقاي عظيمي سرپرست امور هنري و كسي بود كه در واقع ما بايد زيرنظر ايشان كارهايمان را انجام مي داديم .

در قسمت هاي ديگر هم ميزهايي بود كه دور تا دور اتاق چيده شده بود و البته تقريبا هميشه كسي روي آنها كاري را انجام نمي داد .  و با كنجكاوي فهميديم كه اتاق در انتهاي سالن سمت چپ محل كار مدير مسئول مجله آقاي اميرحسين فردي است ، كه مردي آرام و با طمأنينه كه هميشه با اينكه هيچ شناختي از ما نداشته ولي با سلامهاي مهربانانه خود ما را خوشحال مي كردند.

ميز كار آقاي رياضي هم در قسمت كمي جلوتر سمت چپ در ورودي بود كه دورتادور آن كتابخانه اي پر از كتاب قرار داشت .

نامه اي كه از دانشگاه داشتيم را به آقاي رياضي نشان داديم و بعداز نشستن و گفتگويي در رابطه با كاري كه بايد انجام دهيم ايشان گفتند كه بايد آقاي عظيمي را هم مطلع كنند . آقاي عظيمي بعدازظهر شنبه ها و سه شنبه ها به موسسه سر مي زدند تا تصويرسازيهاي كساني كه كار براي مجله مي آورند را تحويل بگيرند و كارهاي ديگر مجله را انجام دهند .

ما هم بعداز خداحافظي به نگهباني برگشتيم و براي تشكر از خانم خوانساري از نگهباني برگه اي ديگر براي ورود به اتاق خانم خوانساري گرفتيم ، وارد يك راهروي باريك و بلند شديم كه در انتهاي راهرو سمت راست اتاق خانم خوانساري قرار داشت ، در زديم و وارد اتاق شديم ، ايشان از ديدنمان بسيار خوشحال شدند و براي اطمينان از كارمان دوباره به آنجا برگشتيم ولي اين بار از پله ها رفتيم تا به بخش هاي ديگر هم سري بزنيم در اين حين ما به چاپخانه آنجا هم رفتيم و حتي خانم خوانساري به ما لطف كردند و مراحل چاپ مجله هاي ديگر را به ما نشان دادند و بعداز بازديد از چاپخانه به طبقه سوم رسيديم ،خانم خوانساري دوباره با آقاي رياضي صحبت كردند تا از كارمان مطمئن شوند .

و به اين ترتيب قرار شد تا در روز شنبه بعداز ظهر دوباره نزد آقاي عظيمي برويم . در جلسه بعدي كه با آقاي عظيمي از قبل صحبتي هم شده بود به آنجا رفتيم وارد اتاق كه شديم آقاي عظيمي ايستاده بودند نامه اي كه از دانشگاه داشتيم به ايشان داديم و بعداز نشستن و گفتگويي كوتاه قبول كردند كه دوره كارآموزي را زير نظر ايشان بگذرانيم .

جلسه اول كارهاي تصويرسازي من را نگاه كردند و ما هم مجله ها و تصوير سازيهاي آنها را ديديم . به غير از يك روز كه آقاي عظيمي نيامدند جلسه بعدي هم به همين منوال گذشت .

ما در روزهاي شنبه و سه شنبه بعدازظهر هر هفته يك كار از طرف آقاي عظيمي تحويل مي گرفتيم و در جلسه بعدي تصويرسازيي از آن مطلب به صورت اتود و يا اجرايي ارائه مي داديم و آقاي عظيمي درهر جلسه كارمان را رد يا تائيد مي‌كردند و در نهايت اشكلات جزئي كار را به ما مي گفتند . در آنجا با اينكه قبلا هماهنگ شده بود كه با آقاي عظيمي كار كنيم ولي تنها ايشان نبودند و دخالت بعضي افراد به موضوعاتي كه هيچ ربطي به آنها نداشت و تضعيف روحيه ما باعث شد تا انگيزه و دليلي براي رفتن به آنجا احساس نكنيم چون به تنهايي هم مي توانستيم هر هفته يك كار انجام دهيم به هر صورت من با توجه به علاقه اي كه داشتم كارم را ادامه دادم و همين تلاش ها باعث شد تا كارم با وجود لجبازيهايي در مجله چاپ شود . من هميشه سعي كردم از اين مدت استفاده ببرم هرچند هيچ اطلاعاتي در آنجا رد و بدل نمي شد . شايد هيچ تجربه اي در زمينه تخصص كاري كسب نكردم ولي كسب تجربه هايي نظير آشنا شدن با محيط كاري و طرز برخورد با آدمها زياد بي فايده نبود  و به اين ترتيب دوره كارآموزي من هم به پايان رسيد .  

 



  گزارش تخلف  |  افزودن به فایل های من | tiktak | تاریخ ارسال : 29 /02 /1393

نظرات کاربران :

نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این محصول در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این محصول دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.
کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً لاگین نمایید.