نمونه سوالات پیام نور
به فایل سون خوش آمدید

جهت استفاده بهتر از گوگل کروم استفاده نمایید.

منو كاربري
تبلیغات

سیلویکا

Image result for ‫سیویلیکا‬‎

نرم افزار آموزشی شهاب

فایل های بیشتر
آمار
تعداد دانلود فايل : 1 دانلود
امتیاز فایل : 6 امتیاز
بازدید : 1,242 مرتبه
گزارشات سايت

فايل هاي رايگان:
    1,657 فايل
فایل های غیر رایگان :
    5,442 فايل
فایل های ويژه:
    204 فايل
مجموع كاربران ويژه :
    0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
    6,262 كاربر
adsads
گزارش کارآموزی مرکز آفرینش هنری یزد
گزارش کارآموزی مرکز آفرینش هنری یزد
تاریخ ارسال : 15 /03 /1393
دسته بندي: گزارش کارآموزی و کارورزی
حجم فایل : 1.8 مگابايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 148 صفحه
امتیاز : 6




قیمت : 6,500 تومان



توضیح :

عنوان : گزارش کارآموزی مرکز آفرینش هنری یزد

این فایل با فرمت word و آماده پرینت می باشد

 

فهرست مطالب : 
 
مقدمه. ۱
 
اهمیت موضوع. ۱
 
فرهنگسرا Cultural Center. 3
 
پیشینه مراکز فرهنگی… ۵
 
اهمیت تاسیسات فرهنگی ـ اجتماعی… ۶
 
ضرورت مجموعه های فرهنگی… ۷
 
تقسیم بندی فضاهای فرهنگی شهر. ۸
 
الف ) فضاهای فرهنگی محله ای… ۸
 
ب ) فضاهای فرهنگی منطقه ای… ۸
 
ج ) فضاهای فرهنگی شهری… ۹
 
د ) فضاهای فرهنگی فرا شهری… ۱۰
 
مجموعه فرهنگی امام رضا (ع) ۱۰
 
فاز یک : ۱۱
 
فاز ۲: ۱۴
 
فرهنگسرای خاوران.. ۱۵
 
کتابخانه. ۱۶
 
خانه کودک و نوجوان.. ۱۷
 
مشاوره. ۱۷
 
نمایش….. ۱۸
 
انجمن های علمی فرهنگی جوانان.. ۱۸
 
انجمن بانوان.. ۱۸
 
ادبیات… ۱۹
 
خدمات علمی فرهنگی… ۱۹
 
موسیقی… ۲۰
 
فیلم.. ۲۰
 
هنرهای تجسمی… ۲۰
 
خوشنویسی… ۲۰
 
بازار فرهنگ و هنر. ۲۱
 
تحلیل فرهنگسرای خاوران توسط کامران افشار نادری… ۲۱
 
نمونه تطبیقی ( داخلی ) مجموعه فرهنگسرای دزفول.. ۲۶
 
اهداف کلی طرح.. ۲۶
 
اهمیت انتخاب منطقه به عنوان بستر مطالعاتی و طرح.. ۲۶
 
فرهنگ…. ۲۷
 
تعریف فرهنگ : ۲۷
 
سیاست فرهنگی سنتی… ۲۹
 
لزوم ایجاد مراکز فرهنگی… ۲۹
 
۱ـ خودآگاهی فرهنگی… ۲۹
 
۲ـ زمینه های فرهنگی که دخالت در آنها امکان دارد. ۳۱
 
۳ـ شرکت در ایجاد محیط زیست فرهنگی… ۳۲
 
۴ـ شکلهای جدید فرهنگی… ۳۲
 
۵ـ مفاهیم سیاست فرهنگی در ایران.. ۳۳
 
۶ـ گسترش فرهنگ در مورد گسترش فرهنگ باید به دو نکته اساسی توجه نمود: ۳۵
 
۷ـ استفاده از اوقات فراغت در جهت کسب فرهنگ…. ۳۶
 
فراغت…. ۳۷
 
اوقات فراغت…. ۳۷
 
طبقه بندی اوقات فراغت…. ۳۸
 
کارکردهای اوقات فراغت…. ۳۹
 
برخی آثار ونتایج اوقات فراغت…. ۴۰
 
برخی از آثار مثبت اوقات فراغت عبارتند از : ۴۰
 
الف ) اوقات فراغت و بهداشت روانی… ۴۰
 
ب ) اوقات فراغت و تامین سلامت جسمی… ۴۰
 
ج ) اوقات فراغت و توسعه مهارتهای شناختی… ۴۱
 
د ) اوقات فراغت وتعالی شخصیت…. ۴۱
 
هـ ) اوقات فراغت و آسیب پذیریهای اجتماعی… ۴۱
 
و) اوقات فراغت و رشد و توسعه فرهنگی… ۴۱
 
عوامل موثر در برنامه ریزی فراغت…. ۴۲
 
نکات مورد توجه در ایجاد فضای فراغتی… ۴۳
 
فراغت، گردشگری و فرهنگ…. ۴۴
 
نمونه های گوناگون وقت گذرانی… ۴۴
 
نظاره و تماشا ۴۵
 
فعالیتهای صحنه ای… ۴۶
 
نگارش…. ۴۷
 
ریشه واژه هنر. ۴۸
 
معنی هنر در لغتنامه دهخدا ۴۹
 
فلسفه هنر. ۴۹
 
سیر تکاملی هنرهای اولیه. ۵۰
 
در بررسی یک اثر هنری چهار عامل مورد توجه قرار می گیرد: ۵۱
 
آثار هنری دوره پیش از تاریخ مدیون این نظرات مستند است که: ۵۳
 
کلیات هنر. ۵۵
 
نتیجه. ۵۷
 
تجزیه تحلیل انواع هنرها و ارتباط با یکدیگر. ۵۷
 
۱ـ شکل : ۵۹
 
۲ـ تکرار : ۵۹
 
۳ـ تعادل : ۶۰
 
۴ـ تعادل و وحدت: ۶۰
 
۵ـ تضاد: ۶۰
 
۶ـ فرم و طرح صفحه: ۶۰
 
۷ـ اصول طرح: ۶۱
 
۸ـ بافت: ۶۱
 
۹ـ حرکت : ۶۱
 
هنر، هنرمند، اجتماع. ۶۲
 
هنرمند.. ۶۳
 
ارتباط هنر و زمان خلق اثر هنری… ۶۴
 
فضاها و زیر فضاهای مورد نیاز. ۶۶
 
حوزه های فعالیت مجموعه. ۶۶
 
آموزش عملی حوزه هنرهای تجسمی… ۶۷
 
آموزش عملی در حوزه هنرهای نمایشی… ۶۷
 
آموزش عملی در حوزه موسیقی… ۶۷
 
آموزشهای جانبی… ۶۷
 
طبقه بندی عام فضاهای اصلی و فرعی… ۶۸
 
فضاهای آموزشی… ۶۸
 
فضاهای کمک آموزشی (وابسته آموزشی) ۶۸
 
فضاهای رفاهی و خدماتی… ۶۹
 
ضوابط طراحی در گروه فضاهای آموزشی (کلاسها ـ کارگاهها ـ استودیوهای موسیقی) ۶۹
 
مشخصات فضاهای آموزشی… ۶۹
 
کلاسهای تئوری ، اتاقهای آتلیه وکارگاهها ۶۹
 
کارگاهها ۷۰
 
موسیقی… ۷۱
 
کلاسهای موسیقی… ۷۲
 
اتاق اسباب و ادوات موسیقی… ۷۲
 
فضای تجهیزات موسیقی… ۷۳
 
ضوابط طراحی در گروه فضاهای کمک آموزشی… ۷۴
 
کتابخانه. ۷۴
 
تسهیلات مطالعه انفرادی… ۷۴
 
مشخصات فضاهای قرائت…. ۷۵
 
سایر ویژگیهای کتابخانه. ۷۶
 
مختصری درباره کتابخانه های مرجع.. ۷۷
 
فضاهای عملکردی کتابخانه ها ۷۷
 
عناصر اصلی کتابخانه. ۷۹
 
بخش کتب مرجع.. ۸۰
 
کلیات… ۸۰
 
کتابهای مرجع.. ۸۱
 
نشریات ادواری… ۸۱
 
رسانه های دید و شنودی… ۸۱
 
طول قفسه ها وفاصله بین آنها ۸۴
 
طبقات با ۲ عمق… ۸۴
 
روزنامه ها : ۸۵
 
میزها ۸۶
 
یادداشت برداشتن و نوشتن… ۸۶
 
فضاهای مطالعه. ۸۷
 
سالنهای اجتماعات… ۸۹
 
راهروهای سالن نمایش….. ۹۱
 
ورودی و خروجی ها ۹۱
 
پروژکسیون.. ۹۲
 
سرویس بهداشتی… ۹۲
 
زوایای دید و فواصل تماشاچیان.. ۹۳
 
زوایای تابش و فاصله پروژکتور. ۹۳
 
صندلی و نحوه انتظام صندلیها ۹۴
 
نحوه استقرار صندلیها ۹۴
 
تعداد صندلیها در یک ردیف… ۹۵
 
حداکثر تعداد ردیفهای بین دو راهرو عرضی… ۹۵
 
قرارگیری صندلیهای نسبت پرده. ۹۵
 
شیب کف سالن… ۹۶
 
سالن تئاتر و اجتماعات… ۹۶
 
فضاهای مورد نیاز. ۹۶
 
انواع تئاتر بر حسب ظرفیت تماشاچی… ۹۶
 
انواع تئاترها بر حسب نوع برنامه ها ۹۷
 
نمایش فیلم.. ۹۷
 
آکوستیک مناسب…. ۹۸
 
ایمنی سالن… ۹۹
 
راههای فرار. ۹۹
 
صحنه های سیار و متحرک…. ۱۰۰
 
ایمنی صحنه و سالن… ۱۰۰
 
ایمنی در صحنه باز. ۱۰۱
 
ایمنی در پشت صحنه. ۱۰۱
 
تغییر صحنه. ۱۰۱
 
روشهای تغیر صحنه. ۱۰۱
 
انتقال به بالا.. ۱۰۲
 
صحنه گردان.. ۱۰۲
 
کنترل صدا ۱۰۲
 
مشخصات کلی سالنهای تئاتر. ۱۰۴
 
کنترل نور. ۱۰۴
 
انواع تئاترها بر حسب دامنه فعالیتشان.. ۱۰۴
 
تئاتر تجربی… ۱۰۵
 
نمایشگاه. ۱۰۵
 
مشخصات فضاهای اداری… ۱۰۶
 
آمفی تئاتر روباز. ۱۰۷
 
مرکز کامپیوتر. ۱۰۷
 
نمازخانه. ۱۰۸
 
تفکیک و توزیع فضاها در طبقات… ۱۰۸
 
پارکینگ…. ۱۰۸
 
ضوابط فنی و اجرایی… ۱۰۹
 
سازه. ۱۰۹
 
ویژگی سازه سالنهای نمایش….. ۱۱۰
 
بررسی مصالح در ارتباط با سیستم های سازه سالن… ۱۱۰
 
ایمنی از حریق… ۱۱۱
 
نکات ویژه ایمنی از حریق… ۱۱۱
 
سایر مقررات ایمنی از حریق… ۱۱۲
 
تاسیسات… ۱۱۴
 
گرمایش و تهویه مطبوع. ۱۱۴
 
روشنایی… ۱۱۶
 
فاضلاب… ۱۱۶
 
آکوستیک تالارها ۱۱۶
 
کاواک : (رزوناتر) ۱۱۷
 
طراحی تالارها: ۱۱۸
 
فرم. ۱۱۸
 
آکوستیک در تالار کنفرانس….. ۱۱۹
 
آکوستیک در تالار کنسرت… ۱۱۹
 
اصول طرح تالارها (کلاس درس) ۱۲۰
 
تالار اجتماعات… ۱۲۰
 
معرفی طرح.. ۱۲۱
 
ساختاری معماری شهر یزد. ۱۲۱
 
ساختار بافت درونی شهر. ۱۲۲
 
بررسی توزیع جمعیتی شهر یزد : ۱۲۶
 
آمار جمعیت ساکن در نقاط شهری استان یزد در سال ۱۳۷۰٫٫ ۱۲۸
 
جمعیت ساکن در نقاط شهری استان یزد در سال ۱۳۷۱٫٫ ۱۲۹
 
مقایسه جمعیت بین سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۵ میزان نرخ رشد جمعیت در نقاط شهری… ۱۲۹
 
نوجوانان و جوانان و سطوح تحصیلی… ۱۳۰
 
آمار دانش آموزان شهر یزد در سال تحصیلی ۷۶-۱۳۷۵٫٫ ۱۳۲
 
منابع : ۱۳۳
 
 
 
 
مقدمه
 
اهميت موضوع
 
تحولات گوناگون در تاريخ هر مرز و بومي جداي از همه عوامل دروني و بيروني اش يك واقعيت غير قابل انكار بوده است. عرصه هاي گوناگون اجتماعي، تاريخي، فرهنگي و ... شاهد اين دگرگوني با درجات مختلف بوده اند.
 
يك روز در جامعه اي ورود صنعت و ماشين منشا اين تحولات بوده و روزگاري شرايط خاص منطقه اي چنين نقشي را ايفا كره است. شهرها و روستاهاي مختلف سرزمين عزيزمان ايران، سرد و گرم بسيار چشيده اند و تغييرات بسياري را تجربه كرده اند. با پيشرفت علم، فن آوري ارتباطات و ... روز به روز تحولات، گسترده تر شده اند و آثار آنها گريز ناپذير تر نموده اند. چنين تحولات، علتها، چگونگي و تبعات آن بخشي است كه شايد راهكارهاي مناسبي براي دستيابي به يك هدف مشخص در هر زمينه فعاليتي باشد.
 
ساختار معماري هر منطقه اي هم روند فوق الذكر را داشته است و كما بيش تحولات و دگرگوني هايش منطبق بر مدعاي اخير است. با يك نگاه گذرا اما پر دقت مي توان دريافت كه بافتهاي شهري و اجتماعي شهرهاي ايران و به خصوص منطقه فوق ، دستخوش بسياري از اتفاقات به طور خواسته و يا ناخواسته و مثبت يا منفي گشته اند. سنت، مردم، اعتقادات، اقليم، امكانات و ... در طول دورانهاي مختلف گذشته چهره يك شهر يكدست، متمركز را تصوير كرده است. كه در سايه تمامي همان عوامل بر شمرده شده پاسخگوي تمام جوانب يا لااقل بخش عمده اي از نيازهاي زمان خود بوده است.
 
به عنوان مثال سلسله مراتب دسترسي بر اساس مركزيت اماكن عمومي مثل بازار،مسجد جامع، حسينيه ها و حمام و ... شكل گرفته بود و در نهايت به كوچه ها و در بندها و هشتي و حياط و اتاقها منتهي مي شد، راهكاري بود براي پاسخگويي به تمامي نيازهاي فوق.
 
اقليم سرد بواسطه سازوكارهاي انديشيده شده توسط معماران و استفاده از مصالح بوم آور، رام گشته بود. مسائل اعتقادي و فرهنگي نيز چه در مقياس بزرگ شهري (مساجد و ...) و چه در مقياس مسكن شخصي (اندروني و بيروني و ...) به شكل مطلوبي پاسخ داده شده بود براي هر پرسش، پاسخ برازنده تراشيده شده بود در هر زمان براي هر سوالي، جوابي در خور (يا لا اقل قابل قبول) انديشيده مي شد كه خود پيوستگي دورانها و تحولات آن مورد را رقم مي زد. اين راهكارها و تفكرات پاسخگو را شايد بتوان در زمره پيشرو ترين هاي آن دوران قلمداد كرد. اما بنا به دلائل مختلف (انقلاب صنعتي و پس از آن عدم كفايت حكام زمان و ...) دوران شكوفايي در تمام عرصه ها به نوعي از دست اين قوم گسيخته شد و به تبع آن مانند مسابقه دوئي كه هميشه چشم ديگران به ما كه در جلو بوديم دوخته شده بود. حالا چشم به ساق پيشرو سبقت گرفته داريم.
 
به اين ترتيب ابتكار عمل و انديشه به لحاظ عقب افتادگي ناخواسته از دستمان خارج شده و روز به روز شاهد تغييرات تحولاتي بوديم كه به علت وجود انديشه ها و كارهاي نوي ديگران ما را نيز تحت تاثير قرار مي داد. اما از آنجا كه تحولات پي در پي و رشد پوياي همه جانبه افكار، انديشه ها، فن اوري و ... يكي از اصول هميشگي دورانها بوده است، بي ترديد هر مملكت و قومي كه به هر علتي نتواند رشد قابل توجه در زمينه اي مختلف داشته باشد نمي تواند تعيين كننده و تاثير گذار باشد. به عبارتي همزمان باافول تدريجي همه جانبه تواناييها در سرزمين ما و رشد و توسعه جوامع ديگر به خصوص مغرب زمين، تمام فعاليتها و روابط به طور اعم و فرهنگ و هنر به طور اخص تحت تاثير اين موج ايجاد شده قرار گرفت. به طوري كه با گذشت هرروز، ماه و سال، شاهد كمرنگ شدن اصالتهاو هويتهاي خويش بوديم. علت نيز كاملا مشخص است، وقتي توان و مايه اصلي به هر علت و دليلي وجود نداشته باشد توانايي مقابله با مايه ها و حرفها و توانهاي شايد بد، اما انديشيده شده نيز نخواهد بود. مانند بسياري از ورزشها ما نيز در اين شرايط حالت دفاع آن هم از نوع بدش را داشتيم، دفاع بازي كه هر بار بازتر و بازتر مي شد.
 
بعضا هم اگر مقابله اي مي كرديم كه يا شايد قدرتمان كمتر بوده و شايد چون انديشه خاصي نداشتيم بزودي زود از صحنه خارج شديم به اين شكل در بسياري از زمينه ها ما مصرف كننده توليدات و ابتكارات ديگران شديم. تجربه و تحقيق نشان داده است كه در طي اين روند خواسته يا ناخواسته ملتهايي از نوع و درجه ملت ما هر جا كه انديشه ها و فكر برتر و طبيعتا عمل مناسب تر در آستين داشته اند موفق بوده اند. يعني هر جا كه صرفا مصرف كننده بدون تفكر نبوده ايم و در همان زمينه وارداتي انديشه را نيز بكار گرفته ايم، نسبتا موفق بوده ايم چنين جرياني در باب فرهنگ و معني به ويژه در چند سال اخير بعد از انقلاب اسلامي در كشور خودمان به شكل زاينده اي ديده مي شود. براي مثال درست است كه سينما و فيلم يك مقوله كاملا بيگانه با فرهنگ ماست و ما مبتكر آن نبوده ايم اما با مختصري انديشه و كار عاقلانه توانسته ايم در سالهاي گذشته (صرف نظر از سالهاي قبل از انقلاب كه خود بافته بوديم) حرفهاي بسياري براي گفتن داشته باشيم و سينمايي را تحت عنوان «سينماي ايران» در دنيا مطرح كنيم. باشد كه در كليه زمينه هاي فرهنگ ، هنر و .. به جايگاه واقعي خود دست يابيم .
 
 
فرهنگسرا Cultural Center
 
فرهنگ معماري مدرن به طور سيستماتيك، فضاهاي شهري سنتي مانند خيابان و ميدان را از شهرها حذف كرد و با تفكيك كار بريها بر اساس عملكرد آنها براي هر يك ، يك مجموعه  يا ساختمانهاي اختصاصي در نظر گرفت. بدين ترتيب، فروشگاههاي كنار خيابانها به فروشگاههاي بزرگ و مراكز خريد، دفاتر قديمي به مجموعه هاي اداري، تماشاخانه ها و گالريها به مجموعه هاي عظيم فرهنگي نقل مكان كردند. اين نگرش يك بعدي به پاسخگويي به نيازها موجب شد ابنيه مدرن به محفظه هايي براي تعدادي كاربري مشخص از قبيل كتابخانه ، سينما، تئاتر، موزه، گالري و ... تبديل شوند.
 
اما در سه دهه پاياني قرن بيستم توجه جهانيان به اين واقعيت معطوف شد كه ارتباطات اجتماعي پيچيده اي كه به طور ضمني در بهره وري از كاربريهاي شهري شكل مي گيرند و موجب جاري و تپيده شدن زندگي شهري مي شوند. به مراتب مهم تر از پاسخگويي صرف به نيازي مشخص به صورت مستقيم و صريح است. تحقيقات بسيار دهه هاي 70 و 80 نشان دادند كه كاربريهاي مهم فرهنگي اعم از سينما، تئاتر، موزه، اپرا و ... همه درگير بحران اند و نمي توانند مخارج خود را تامين كنند. و علت اصلي اين بحران بي روح بودن و تخصصي بودن بيش از حد اين فضاهاست. اين تحقيقات نشان دادند كه ايجاد امكانات پيشرفته علمي و تكنولوژي براي پاسخگويي به نياز مردم كافي نيست.
 
تئوريهاي جديد موزه سازي، كه به ايجاد تغييرات در موزه هاي مهمي چون لوور انجاميد، حاصل تجديد نظر در نگرشهاي رايج نسبت به اين نوع فضاها بودند و در عمل اثبات كردند كه تلفيق كاربريهاي تخصصي با كاربريهاي جذاب عادي مي تواند در موفقيت يك موزه نقش مهمي ايفا كند.
 
هم اينك ديگر موزه هاي جديد خواه علمي ، خواه هنري ديگر مكانهايي نيستند كه فقط افراد علاقه مند با اهداف مشخصي به آنها رجوع مي كنند. بلكه فضاهايي براي گذران اوقات فراغت كه در عين حال آشنايي با اهداف مشخصي به آنها رجوع ميكنند. بلكه فضاهايي براي گذران اوقات فراغت اند كه در عين حال آشنايي مردم را با مضامين حدي و اصلي نيز امكان پذير مي كنند. درواقع، امروزه تمايل پذيرفته شده در هم آميختن فعاليتهاي فرهنگي و علمي با تفريح، سرگرمي و برخوردهاي اجتماعي است. موزه هاي علمي گالريهاي نقاشي، نمايشگاهها و لابراتوارها، بيش از آنكه به ارائه نمونه هاي اصل و آزمايشهاي علمي دقيق مورد توجه متخصصان بپردازند. به طور عمده به برنامه هاي آموزشي ـ تفريحي، شبيه سازيهاي بازي گونه، به نمايش گذاردن ماكتها و نمونه هاي بدلي فراوان، متنوع و سرگرم كننده، اختصاص يافته اند از معروفترين اين نوع مراكز فرهنگي، مركز ژرژپمپيدو و مجموعه فرهنگي دلاويلت است.
 
چنين بينشي با شرايط جديد پيشرفت علم و تكنولوژي و تنوع و تغييرات سريع در زمينه هاي هنري مطابقت دارد. چرا كه معلومات عمومي علمي يك فرد تحصيلكرده ـ حتي اروپايي ـ عمدتا مربوط به كشفيات و اختراعات قرن نوزده  است و كمتر كسي از آخرين پيشرفتهاي علم نجوم، فيزيك، رياضيات و ... خبر دارد. فرهنگسراها از اولين نمونه هاي فضاهاي فرهنگي هوشمند براي پاسخگويي به اين شرايط جديد به شمار مي روند.
 
فرهنگسرا به عبارتي فضاي واقعي محصور شهري است كه در درون آن كاربريهاي بسيار متنوع و غير همجنس تجاري، فرهنگي، آموزشي، نمايشي و ... در كنار هم قرار مي گيرند؛ محل گذران اوقات فراغت و محل برخوردهاي اجتماعي و معاشرتهاست، مكاني است براي شركت مردم در توليد فرهنگ، و سرانجام جايي است كه در آن بين شهر و شهروند رابطه اي متقابل و پويا ايجاد مي شود.
 
و به همين دليل بر ديگر كاربريهاي تك منظوره و كمابيش منفعل مانند موزه و گالري سنتي برتري دارد. استقبال وسيع ايران به صورت مختص تهران از فرهنگسراها، كه با تاخير زياد نسبت به ديگر كشورها ولي با سرعت چشمگير ساخته شده اند، حاكي از موفقيت آنها در پاسخگويي به نيازي عيني است. ظاهرا آنها اگر چه از نمونه هاي غربي اقتباس شده اند. كاملا با فرهنگ و روحيه ايراني تطابق دارند. پيشينه فضاهاي شهري در ايران حاكي از آن است كه ايرانيان بسيار پيش از اروپاييها به محاسن  تلفيق كاربريهاي گوناگون در قالب مجموعه اي واحد پي برده اند. كتابخانه ، مساجد، مدارس، بازار حسينيه ها و تكايا همواره به عنوان اندامهاي يك ارگانيزم واحد به هم مربوط بوده اند و كاربريهاي عمومي شهر نه به صورت ساختمانهاي مجزاي قرار گرفته در فضاهاي «بيروني» ميدان و خيابان كه اجزا و درونهاي مجموعه اي بزرگ به شمار مي آمده اند.[1]
 
 
 
پيشينه مراكز فرهنگي
 
اگر بخواهيم به طور كل به موضوع فرهنگ نگرشي داشته باشيم، شايد بتوان نخستين مساجد، حسينيه ها و ميدان ها را به عنوان فرهنگسرا و فرهنگستان هاي اوليه ناميد. مراكز محله و فضاهاي مذهبي خود به عنوان مكاني در جهت رشد و توسعه ي مذهب و فرهنگ، نقش موثري داشته اند. در اين خصوص احداث ساختمان تكيه ي دولت كه به دستور ناصر الدين شاه در سمت جنوب تالار الماس در سال 1285 هـ.ق آغاز شد را مي توان اولين بناي مذهبي و به نوعي فرهنگي در ايران است كه تحت تاثير آمفي تئاتر فرهنگي بنيان نهاده شد. قرار داشتن غرفه هاي خواص جهت تماشاي مراسم در اطراف صحنه وشكل مدور گونه تكيه دولت، درمعماري سنتي ايران سابقه نداشته و اين نوع طراحي به سالن هاي اجراي نمايش و اپرا در فرانسه نظير سالن اپراي پليتر و سالن خانه ي اپراي پاريس شباهت زيادي دارد. در اين تكيه محل نمايش و اجراي مراسم در فضاي مياني بنا بوده كه حضار و تماشاچيان در گرداگرد سكوي وسط و افراد مشخص در غرفه هاي  داخل بنا مراسم را تماشا مي كردند. حضور زنان با چادرهاي سياه و روبنده و اجراي مراسم رژه توسط موزيكچيان ملبس به يونيفرم هاي فرنگي و در حال نواختن ادوات موسيقي غربي، همانند طرح خود بنا همجواري سنت و تجدد در يك زمان و مكان را به نمايش مي گذارد. به مرور زمان، فكر جدا كردن عملكردها مد نظر قرار گرفت و فضاهاي فرهنگي ـ آموزشي در مجموعه هايي جدا از هم تعريف شد. به طور كلي ميتوان گفت كه فرهنگستان به عنوان يكي از پيامدهاي قرن سيزدهم، در طي دوران هاي مختلف، به عنوان يك فضاي زير بنايي در اشاعه ي فرهنگ ايران فعاليت مي نمود.
 
فعاليت هاي فرهنگي و هنري در دوره ي پهلوي اول ، بعد تازه اي به خود گرفت. آنچه قبل از آن و در دوره ي قاجار به عنوان فعاليتهاي هنري و يا فرهنگي انجام مي گرفت، هيچ گاه در يك قالب منسجم سيستماتيك دنبال نشد و اصولا فعاليتي كلاسيك و وسيع در نقش يك تشكيلات فرهنگي و هنري به وقوع نپيوست؛ تلاش هايي كه انجام گرفت، تنها در چندين شخصيت و از جمله كمال الملك خلاصه مي شد و تمامي آنچه به عنوان ميراث فرهنگي اتلاق مي شد، آن بود كه بين توده ي مردم و تماماً به شيوه ي سنتي ، محلي، سينه به سينه و منحصرا از استاد به شاگرد منتقل مي شد.
 
نخستين اقدامات به شيوه ي جديد، در دوره ي معاصر، در زمان پهلوي اول به تاثير از فرنگ انجام پذيرفت. اولين فرهنگستان در زمان كابينة فروغي تشكيل شد و فعاليت هايي در زمينة ايجاد واژه اي جديد مورد احتياج در زبان فارسي و تبديل بعضي لغات بيگانه و عبري به زبان فارسي انجام گرديد. اولين موزه هنرهاي زيبا در سال 1309 براي پيشرفت و رواج هنرهاي زيباي ايران آغاز به كار نمود وهمزمان با آن ، هنرستان صنايع قديمه نيز افتتاح شد و گروهي از هنرمندان برجسته ايراني براي ترويج و پرورش هنرهاي زيباي باستاني دعوت شدند؛ كه اين هنرستان در رشته هاي مختلف هنرهاي سنتي، دستي و قديمي ايران، خدماتي ارزنده در زنده نمودن و بازسازي اين هنرهاي فراموش شده انجام داد. فعاليت موزه ايران باستان نيز در سال 1315 هـ. ش آغاز شد و اين موزه در بخش هاي مختلف (دوران پيش از تاريخ، دوران هاي تاريخي پيش از اسلام، دوره هاي اسلامي، سكه ها و مهره ها و ...) فعاليت خود را شروع نمود.
 
اين روند ادامه پيدا كرد و به مرور زمان در تمامي نقاط كشور، كتابخانه ها، فرهنگسراها، موزه ها و مكان هايي از اين قبيل تاسيس شدند.
 
البته آنچه امروزه از يك مركز فرهنگي ـ هنري انتظار داريم، بسيار فراتر از آن چيزي است كه در چند دهه اخير از آن انتظار مي رفت. در آن زمان، مركز فرهنگي، فضايي براي نمايش آثار خلق شده بود، ولي امروزه بسياري از فعاليتهاي جنبي از قبيل نمايشگاه هاي موقتي، همايش ها، پايگاه هاي اطلاع رساني و ... دركنار آن اضافه شده اند، چرا كه جهان امروز، جهان ارتباطات است و براي آگاهي از موقعيت خود ضروري است علاوه بر شناسايي دقيق فرهنگ ملي،از ساير رخدادهاي فرهنگي دنيا نيز آگاه بود. اين مراكز با ارزش ترين و پر ثبات ترين عناصر زير بناي ملي در هر كشور محسوب مي شوند كه بيشترين دانش هاي بالقوه از طريق آنها جمع آوري و ذخيره شده و سپس بازتاب مي يابد.
 
 
 


  گزارش تخلف  |  افزودن به فایل های من | artist | تاریخ ارسال : 15 /03 /1393

نظرات کاربران :

  pradoo گفته :

عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
تاریخ ارسال : 15 /03 /1393
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این محصول در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این محصول دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.
کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً لاگین نمایید.