جهت استفاده بهتر از گوگل کروم استفاده نمایید.
پيشگفتار
كارآفريني عبارت است از (مهندسي مثلث دانش ـ روش ـ ابزار ـ ) . مديران متعارف مي كوشند در درون يك مثلث قبلاً تشكيل شده فعاليت كنند ، اما كار آفرينان مي كوشند ابعاد مثلث فناوري را تغيير دهند و مثلث فن آوري به ندرت قابل انقباض است ، جز در مواردي كه روشها ممكن است سير انحطاطي پيدا كنند كه ضلع روش كوچك مي شود - مثلث فناوري - و بنابراين توانمندي فناوري كاهش مي يابد . در عموم موارد بعد دانش يا ابزار رو به گسترش است بنابراين مساحت مثلث را افزايش مي دهد و مساحت مثلث شاخص گسترش فنّاوري است . كار آفرين مديري است که علاوه بر داشتن دانش (يا بينش ) و تجربه ، نوآور نيز هست و اين نوآوري خطر پذيري دارد . جهاني شدن بازارها ، تشويق و پشتيباني از كار آفريني در كشورها را به عنوان امري ضروري ساخته است . ايجاد مركز و جايگاهي براي كارآفرينان كه منابع توليد ثروت اند به سود جامعه است . ايجاد اين مراكز ، انتقال فنّاوري از دانشگاها به بازار و استخدام دانشجويان خالق ايده است كه به اين سبب ايجاد اين مراكز براي دانشگاهيان نيز سودمند است . يكي از ضرورت هاي ايجاد دانشگاه كار آفرين ايجاد سرمايه است . كار آفرينان براي عملي ساختن ايده هاي خود با مشكل مواجهند . از يك سو ، سرمايه داران بزرگ فرصت شنيدن ايده هاي كار آفرينان و پرداختن به كار هاي كوچك را ندارند و از سوي ديگر سرمايه هاي خود را صرف پروژه هاي كلان مي نمايند در نتيجه وجود دانشگاه كه نقش مركز پشتيباني از كار آفريني را به عنوان پل ارتباطي بين كارآفرينان و سرمايه داران ايجاد مي كند ، ضروري است . (اكبري ، 1380 ) معتقد است كه به رغم آنكه برخي از صاحبنظرآن معتقدند كار آفريني با آموزش مستقيم حاصل نمي شود و بايد به روش پرورشي كار آفرينان را تربيت كرد . اما هيچ كس منكر اين مطالب نيست كه استفاده از فنّآوريهاي نو وايجاد كسب و كار جديد بدون آموزش و پژوهش در عمل دست نيافتني است . با مراجعه به اطلاعات موجود دربارة افزايش رشته هاي دانشگاهي ، كار آفريني در كشور هاي توسعه يافته و در حال توسعه ، اهميت نظام آموزشي و پژوهشي در توسعة كار آفريني و تربيت كارآفرينان بيشتر مشخص مي شود . به عبارت ديگر ارتباط مستقيمي بين پيشرفت فنّاوري وضرورت آموزش كارآفرينان وجود دارد .
فصل اول :( كليات موضوع )
الف : مقدمه
خرما از محصولات عمده كشارزي ايران است و حدود 60 درصد وزن خشك آنرا قند تشكيل مي دهد. مناطق عمده كشت خرما در ايران استانهاي خوزستان، هرمزگان، بوشهر، سيستان بلوچستان، فارس، كرمان مي باشد. ميزان توليد خرما در كشور در سال 1376، 877 هزار تن بوده است. بدليل نامرغوب بودن حدود 30 درصد خرماي توليد شده در كشور مستقيماً جذب بازار مصرف نمي شود و مي بايست در واحدهاي صنايع تبديلي و فرآوري تبديل به فرآورده هاي با ارزش شود. اين فرآورده ها به دو بخش تخميري و غير تخميري تقسيم بندي مي شود. از آنجاكه خرما حاوي درصد زيادي قند است لذا به عنوان منبع كربني در فرايندهاي تخميري استفاده مي شود.