جهت استفاده بهتر از گوگل کروم استفاده نمایید.
این فایل رایگان می باشد.
فلسفه و اهداف قيام عاشورا از ديدگاه امام حسين ـ ع ـ
عده ای با ارائه برخي نظريات پیرامون حقیقت قيام عاشورا، تصويری وارونه و يا حداقل نامناسب با شأن رهبر قيام ارائه كردهاند همچنین آنان در ارائة يك تصوير روشن و جامع از انگيزههاي قيام امام حسين ـ ع ـ توفيق نداشتهاند.
کسی که بخواهد به حقیقت قيام عاشورا تا حدّ زيادي پي ببرد، بايد در گام نخست، با مطالعه كامل در باره امام حسين ـ ع ـ، به زندگي، شخصيّت و مقام حضرت به عنوان امام معصوم، شناخت لازم و كافي پيدا كند و سپس با مطالعه و تعمّق لازم در بيانات و گفتار حضرت كه در مقاطع مختلف قيام و حتّي پيش از آغاز آن در باره انگيزه حركت خويش بيان كرده است، با حقیقت و ماهيّت قيام آن حضرت تا حدّ زيادي آشنا خواهد شد.
اكنون با اين مقدمه و با توجّه به اين كه بهترين و مطمئنترين سند براي شناخت حقیقت و اهداف نهضت سيدالشهدا ـ ع ـ، كلمات خود آن حضرت و يا امامان ديگر در اين باره است، مجموع خطبهها، سخنان، نامهها و وصيتنامة امام حسين ـ ع ـ كه در باره اهداف و انگيزههاي قيام عاشورا است و نيز برخي از تعابير زيارتنامههاي متعدّد و مختلف كه از امامان ديگر در باره حضرت رسيده است و در آنها به انگيزة قيام پرداخته شده است، مورد مطالعه و بررسي قرار داده و سپس با استخراج فهرستوار اهداف قيام، به تفسير و تحليل آنها، ميپردازيم:
1 ـ امام حسين(ع) در مكه در جمع گروهي از علما و نخبگان ديگر مناطق اسلامي با ايراد خطبهاي شورانگيز و كوبنده، ضمن يادآوري وظيفه سنگين و تكليف خطير علما و بزرگان شهرها درباره پاسداري از كيان دين و اعتقادات مسلمانان و پيامدهاي سكوت در برابر جنايات امويان، از خاموشي آنان در برابر سياستهاي دينستيزانه حاكمان اُموي انتقاد كرده و هرگونه همراهي و سازش با آنان را گناه نابخشودني دانستند. حضرت در پايان سخنان خود، هدف از اقدامات و فعاليتهايش را برضدّ نظام ستمگر حاكم (كه چند سال بعد خود را در قالب يك نهضت نشان داد) چنين اعلام فرمودند:
«... اَللّهُمَّ اِنَّكَ تَعْلَمُ انَّهُ لَمْيَكُنْ ما كان مِنا تَنافُساً في سُلطان، و لا التماساً من فُضول الحُطام، ولكن لِنُُرِيَ (لِنَرُدَّ) المَعالمَ من دينك، ونُظهِرَ الاصلاحَ في بلادك، ويَأْمَنَ المظلومونَ من عِبادك، و يُعمَلَ بِفَرائِضِكَ و سُنَنِكَ و اَحكامِكَ...»[1]
خدايا تو ميداني آنچه از طرف ما انجام گرفته است (از سخنان و اقدامات برضدّ حاكمان اُمَوِي) به خاطر رقابت و سبقت جويي در فرمانروايي و افزونخواهي در متاع ناچيز دنيا نبوده است، بلكه براي اين است كه نشانههاي دينت را (به مردم) نشان دهيم ( برپاگردانيم) و اصلاح در سرزمينهايت را آشكار كنيم. ميخواهيم بندگان ستمديدهات در امان باشند و به واجبات و سنّتها و احكامت عمل شود.
از اين جملات ميتوان چهار هدف را براي اقدامات و فعاليتهاي امام حسين ـ ع ـ كه در عصر حاكميّت يزيد جزء اهداف قيام حضرت به شمار ميرفت، استخراج كرد:
الف ـ احياي مظاهر و نشانههاي اسلام اصيل و ناب محمدي
ب ـ اصلاح و بهبود وضع مردم سرزمينهاي اسلامي
ج ـ مبارزه با ستمگران اُموي جهت تأمين امنيّت براي مردم ستمديده
د ـ فراهم ساختن بستري مناسب براي عمل به احكام و واجبات الهي
2ـ امام حسين ـ ع ـ ضمن وصيّتنامهاي كه هنگام خروج از مدينه و در زمان وداع با برادرش محمّد بنحنفيّه براي وي نوشت، هدف از حركت خويش را چنين بازگو كرد:
«انِّي لَمْاَخْرُجْ اَشِراً وَ لا بَطِراً ولا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً، وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الِاصلاحِ فِي اُمةِ جَدِّي محمداُريدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْروفِ و اَنْهي عَنِ المُنْكَرِ و اَسيرَ بِسيرةِ جَدِّي محمدو اَبي عَليِّ بنِاَبِيطالِبٍ...»[2]
من نه از روي سرمستي و گستاخي و نه براي فساد و ستمگري حرکت کردم. بلكه تنها براي طلب اصلاح در امّت جدم حرکت کردم. ميخواهم امر به معروف و نهي از منكر كنم و به سيرة جدم و پدرم علي بنابيطالب عمل كنم.
ودر جاي ديگر ميفرمايند:
«اَلّلهُمَّ اِنِّي اُحِبُّ الْمَعْرُوفَ و اَكْرَهُ الْمُنْكَرَ»[3]
خدايا من به معروف اشتياق و از منكر تنفر دارم.
و در زيارتهاي مختلف كه در بارة امام حسين ـ ع ـ از امامان ـ ع ـ وارد شده، اين تعابير فراوان ديده ميشود:
«اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الْصَّلوةَ وَ آتَيْتَ الزَّكوةَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ»[4]
گواهي ميدهم كه تو نماز را بپا داشتي و زكات دادي و امر به معروف و نهي از منكر كردي.
از اين عبارات، اهداف ذيل را از قيام حضرت، ميتوان استفاده كرد:
الف ـ طلب اصلاح در امور امّت پيامبر ـ ص ـ
ب ـ امر به معروف
ج ـ نهي از منكر
د ـ عمل به سيره رسولخداـ ص ـ و اميرالمؤمنين ـ ع ـ همانند برپايي نماز و پرداخت زكات
3 ـ حضرت در نامهاي كه در زمان اقامت خويش در مكّه در پاسخ دعوت به نامههاي اشراف و بزرگان كوفه مبني بر آمدن به كوفه، نوشتند، فلسفه قيام خود را چنين بيان فرمودند:
«فَلَعَمْرِي مَا الاِمامُ الا العَامِل بِالكِتابِ، و الآخِذ بِالقِسْطِ، و الدّائِنُ بالحَقِّ، و الحابِسُ نَفْسَهُ عَلَي ذاتِاللهِ. والسّلام.»[5]
به جانم سوگند، پيشوا كسي است كه به كتاب خدا عمل كند، عدل و داد را محقق سازد، معتقد به حقّ باشد، خود را به آنچه در راه خدا هست پايدار بدارد.
.
.
.
این فایل رایگان می باشد.