مقدمه :
مديريت كيفيت جامع TQM ، براي فرازير(1997) پيوستگي پيشرفت كيفيت است .
(CQT) ، CQT صرفاً واژه فني نيست .دلايل مهمي براي معني كلي وجود دارد . اينجا تاكيد در تداوم (پيوستگي) كوشش ها در پيشرفت كيفيت است ، بعلاوه كيفيت
مثل يك سفر بي پايان است . مثل يك موضوع تمرين شده كيفيت بطور قرار دادي
در ليست آيتم هايي كه در موسسه آموزشي مديريت مي شود شكل نمي گيرد .
سطوح مديريت كيفيت شبيه دلفين ها است مثلاً زمانيكه يك بحراني يا يك
رانش ناگهاني كه بستگي به تغيير در گارد نگهبان موسسه دارد يا چالش هاي خارجي و تهديد و غيره وجود دارد .
چالشي كه از پس جهاني شدن مي آيد در يك مقايسه تند ، TQM فلسفه طرح شده توسعه را تشويق مي كند . اين دلالت بر اين دارد كه روش اينجا و حالا يا مديريت وضع كننده مناسب نيست ، موسسه نياز به ايده آتي جائيكه آن قصد رفتن به 5 سال يا 10 سال بعدي را دارند . ايده و پيش بيني درون اهداف و فعاليت ها تبديل شده اند ، روشهاي كامل كننده آنها به دقت توضيح داده شده بودند . از اين رو برنامه ريزي يك عنصر سازنده ضروري در قبول TQM در موسسات آموزشي
مي شود . تقريباً هر نويسنده اي عبارت «برنامه ريزي استراتژيك » را نسبت به برنامه ريزي به كار برده است . چرا برنامه ريزي استراتژيك ؟
آن چه معني اي مي دهد ؟
برنامه ريزي استراتژيك :
كلمه « استراتژي يك معني ضمني از روش هاي قبول مقدماتي در جنگ دارد. معني هندي كلمه , استراتژي “ ران – ني تي است (ران براي جنگ و ني تي براي روش يا اصول ) . اما چه دليلي بايد براي ا هميت كلمه استراتژي از زبان ميانجي جنگ درناحيه مديريت كارخانه اي خدمات يا آموزش باشد ؟
در جنگ ، استراتژي تمركز در يك هدف مفرد دارد : پيروزي و پيروزي ، نه برنامه ريزي براي شكست .
آن حتي تصور مفهوم يادگيري از شكست را ندارد . دومين و شركت كننده
دستور براي پيروزي آخرين بهاي زندگي انسان ،مجهز سازي و پول است
سومين ، جنگ بايد در كوتاهترين زمان به پيروزي بيانجامد .
چهارمين جنگ براي حمله كردن بيشترين درجه جراحت پذير ي
در مخالفت با بزرگترين قدرت برنامه ريزي مي شود .
پنجمين زمانبندي حمله بينهايت براي استراتژي جنگ مهم است .
ششمين صف آرايي ماهرانه ارتش ، نيروي دريايي و نيرويي هوايي تعيين
كننده است بنابر اين آنها همديگر را كامل مي كنند و جمع افزايي را در
مقابل جنگ بوجود مي آورند . اينجا مي تواند تعداد جزئيات ديگري
از استراتژي جنگ باشد . اما چطور آنها براي آموزش و مديريت كيفيت مهم هستند ؟ در نتيجه ما با عبارات زير آنرا تعبير مي كنيم :
استراتژی برای مدیریت کیفیت جامع