نمونه سوالات پیام نور
به فایل سون خوش آمدید

جهت استفاده بهتر از گوگل کروم استفاده نمایید.

منو كاربري
تبلیغات

سیلویکا

Image result for ‫سیویلیکا‬‎

نرم افزار آموزشی شهاب

فایل های بیشتر
آمار
تعداد دانلود فايل : 0 دانلود
امتیاز فایل : 40 امتیاز
بازدید : 506 مرتبه
گزارشات سايت

فايل هاي رايگان:
    1,657 فايل
فایل های غیر رایگان :
    5,442 فايل
فایل های ويژه:
    204 فايل
مجموع كاربران ويژه :
    0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
    6,262 كاربر
adsads
مقاله آموزش و پرورش در پرتو هوش هیجانی و کاربردهای آن
مقاله آموزش و پرورش در پرتو هوش هیجانی و کاربردهای آن
تاریخ ارسال : 13 /04 /1393
دسته بندي: پابان نامه - پروژه - مقاله - تحقیق,علوم انسانی
حجم فایل : 28.83 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : WORD
تعداد صفحات : 36 صفحه
امتیاز : 40




قیمت : 2,800 تومان



توضیح :
 
مقاله آموزش و پرورش در پرتو هوش هیجانی و کاربردهای آن
 
 
این مقاله با فرمت WORD میباشد و شما میتوانید آنرا ویرایش کنید و همچنین آماده پرینت است.
 
 
فهرست مطالب :
 
مقدمه
تاریخچه
تعریف هوش هیجانی
کاربردهای هوش هیجانی در آموزش و پرورش
۱- هوش هیجانی در خدمت سلامت روان و پیشگیری از اختلالات رفتاری در مدارس
۲- هوش هیجانی و دروس تحصیلی
رابطه هوش هیجانی با استانداردهای آموزشی
برنامه‌های درسی هیجانی/ اجتماعی در مقاطع تحصیلی
هوش هیجانی و بازیابی مدارس بازنگر
مأموریت مدارس معطوف به هوش هیجانی
ضرورت یاد‌گیری های اجتماعی- عاطفی
۱- مهارت‌های زندگی و توانش‌های مثبت اجتماعی
۲- مهارت‌های ارتقاء و بهبود سلامتی
۳- مهارت‌های حل تعارض و گشایش
۴- خدمات مثبت و حمایتی
الف – سطح اول: پیشگیری‌های معطوف به برنامه‌های درسی مدارس.
ب ) سطح دوم، پیشگیریهای معطوف به رفتارهای نامطلوب و رفتارهای مشکل زا مانند خشونت و پرخاشگری.
ج )سطح سوم، پیشگیری معطوف به رفتارهای حمایت‌گرایانه اجتماعی و پاسخ به نیازهای عاطفی دوران گذرا و انتقال.
سطح چهارم: برنامه های پیشگیری معطوف به آموزش همدلی
بحث و نتیجه گیری
فهرست منابع
 

مقدمه

زندگي كردن در جوامع نوين امروزي، مستلزم تمركز بر اطلاعات، آگاهي ها و كسب مهارت‌هايي است كه تا به حال كمتربه آن‌ها توجه شده است، دانستني‌ها و مهارت‌هايي كه شهروندان براي آنچه «يك زندگي خوب» يا «طرز خوب زيستن» در يك جامعه انساني آزاد، ناميده مي شود، بدان نياز دارند. تا به حال تصور بر اين است كه نيل به مهارت‌هاي اساسي زندگي و «زيستن به صورت مسالمت‌آميز با ديگران» تنها با داشتن مهارت‌ها و حالت‌هاي ذهني ناشي از «هوشبهر بالا» و كسب مهارت‌هاي تحليلي و جزئي نگر در طي سالهاي تحصيل در مدارس و دانشگاه عايد مي گردد.

اما با يك مرور مختصر بر روي تجارب آموزشي و كم و كيف ياد‌گيري‌هايي كه تا به حال آموزش و پرورش بر آنها صحه گذاشته است، در مي يابيم كه ما در گذشته تحت شرايط كاملاً متفاوتي آموزش ديده ايم و نمي توانيم ادعا نمائيم كه اين روشها و محتواها، بهترين شيوه ها و محتواهاي آموزشي بوده اند و منجر به ايجاد ياد‌گيري هاي اصيل و باثبات در ما گرديده‌اند. از اين رو لازم است تا تمام روش‌ها و مواد آموزشي را با اين واقعيت تلخ هماهنگ سازيم و براي در امان ماندن از پيامدهاي هر چه نامطلوب تر آن، تدابيري بينديشيم. اين اظهارات به يك معني ميتواند توجه كارگزاران آموزش و پرورش را به اين پيشنهاد جلب نمايد كه لازم است تمركز و علاقه سنتي بر مهارت‌هاي ذهني- شناختي- همچون هوش بهر (IQ) جاي خود را به علاقه شديد و تمركز بر مهارت‌هاي عاطفي- اجتماعي و هوش بهر هيجاني (EIQ) بدهد و يا اگر نمي‌تواند اين جايگزيني را به تصور اينكه ممكن است زيان و آسيب ديگري بر آن مترتب باشد، سرلوحه كار خود قرار دهد، لااقل پذيرفتن آموزه‌هاي هوش هيجاني و تزريق آنها به پيكره آموزش و پرورش ميتواند روح تازه‌اي به آن بدمد تا جايي كه بتوان به خلإها و كمبودهاي انسان امروز، كه كيفيت زندگي او را به مخاطره انداخته است پاسخ داد. از اين رو به نظر مي رسد كه براي اجتناب از پا نهادن در «منطقه خطر»، نه تنها به آموزش و پرورش مهارت هايي كه برگيرنده مهارت هاي تحليلي و جزئي نگر مي باشند، بلكه به مهارت هاي كلي نگري از زمينه مباحثات و مبادلات اجتماعي، معاشرت هاي شخصي و انعطاف پذير بودن كه جملگي «قابليت هاي هوش هيجاني» را نيز دربرمي‌گيرند، نياز داريم. قابليت هايي كه با رشد آنها ميتوان نيروهاي برانگيزنده و راهبر را در جهت نيل به اهداف مثبت سوق داد.

تاريخچه

اگر چه در سال‌هاي اخير مفهوم هوش هيجاني به شدت موردتوجه واقع گرديده است اما اين سازه، سازه اي نيست كه يك دفعه به وجود آمده باشد. در دهة 1920 روان‌شناس مشهور، «ثرندايك» در بحث هوش، از هوشي نام ميبرد به نام «هوش اجتماعي» كه آن را «توانايي ادراك و فهم ديگران و انجام اعمال مناسب در برقراري روابط بين شخصي» تعريف و آن را يكي از ابعاد هوش شخصي به حساب ميآورد. (گلمن، 1995) در همين سالها، ژان پياژه، (1975) اگرچه سرگرم مطالعه تحول شناخت است اما از توجه به عواطف به مثابه نيروي انگيزشي و پويشي در تحول شناخت غفلت نمي ورزد و با بيان اينكه شناخت و عاطفه دو جزء مستقل اما مكمل يكديگرند نشان ميدهد كه به عنوان يك دانشمند بزرگ به نقش تأثيرگذار عواطف بر تحول انديشه و شخصيت آدمي واقف است. جان ديوئي (1938) به صورت عميق و گسترده در مورد ماهيت كلاس درس اين گونه نتيجه گرفت كه كلاس درس، جايي است كه دانش آموزان در مورد مهارت‌ها و حالت‌هاي ذهني موردنياز جهت نيل به آن و شرايط اجتماعي و عاطفي كه براي انتقال و تداوم آن موردنياز است، اطلاعات و آگاهي هايي كسب مي‌كنند. او در كتاب «چگونه فكر مي كنيم» نشان ميدهد كه از مهارت هايي موردنياز شهروندان براي زندگي كردن در يك جامعه باز به خوبي آگاه است.

 

مقاله آموزش و پرورش در پرتو هوش هیجانی و کاربردهای آن



  گزارش تخلف  |  افزودن به فایل های من | 20002014 | تاریخ ارسال : 13 /04 /1393

نظرات کاربران :

نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این محصول در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این محصول دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.
کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً لاگین نمایید.