چكيده
آنچه در اين گزارش گردآوري شده حاصل كارآموزي يكماهه اينجانب در مترو شيراز مي باشد كه با استفاده مشاهدات شخصي و منابع محدودي كه در دسترس بوده سعي شده است كه تا حد ممكن كامل وبدون عيب باشد.
در فصل اول اين گزارش تاريخچه كوتاهي از تاريخچه مترو و همچنين روش اتريشي(NATM)وپيدايش آن ارائه شده است.
در فصل دوم مطالعات زمين شناسي مربوط به مترو شيراز آورده شده است.فصل سوم محتوي مشخصات كلي ايستگاه مترو محل كارآموزي و مختصات آن مي باشد.
در فصل چهارم كه مهمترين بخش اين گزارش محسوب مي شود روش حفر قطعه مورد نظر و مراحل انجام كار گنجانده شده است. و در پايان در فصل پنجم موانع و مشكلات حفر مترو در شهر وهمچنين كارآموزي در آن محل ذكر شده است.
اميد است كه اين گزارش بتواند فضاي كارآموزي مترو و مراحل كار را به خوبي در ذهن خواننده به تصوير بكشد.
تاريخچه مترو و روش اتريشي
مترو و تاریخچه ی آن
در دهه 1840 ميلادي شهر لندن يكي از انبوهترين و آلودهترين شهرهاي جهان بود. همهي پايانههاي راهآهن اصلي شهر در پيرامون شهر قرار داشتند و حلقهاي را ساخته بودند كه هزاران مسافر بايد از آن جا به مركز شهر جابهجا ميشدند. در آن زمان شيوهي كارآمد و آسايشبخشي براي جابهجايي آنان وجود نداشت و اين دشواري باعث شد در سال 1855 كميتهي ويژهاي براي بررسي دشواري رفت و آمد و پيدا كردن چارهاي براي آن بنيانگذاري شود.
در آن كميته پيشنهادهاي گوناگوني مطرح شد؛ از جمله، ادامهي خطهاي راهآهن تا مركز شهر و افزايش پهناي خيابان ها و جاي گذر پيادهها. بيشتر پيشنهادها بسيار هزينهبر بود و به ويراني و بازسازي بخشهاي گستردهاي از مركز شهر نياز داشت. پيشنهادي كه به نظر اغلب افراد عضو كميته براي حل دشواري رفت و آمد در لندن آن روزگار مناسب آمد، راه آهن زير زميني بود كه ايستگاههاي اصلي را به يكديگر پيوند ميداد.
آن پيشنهاد توجهي چالز پيرسون شهردار آن زمان لندن را به خود جلب كرد. او باور داشت با اين كار به كارمندان و كاركنان امكان ميدهيم براي كار به مركز شهر بيايند و سپس به حومه شهر كه سالمتر است و آب و هواي بهتري دارد، بازگردند. به اين ترتيب، نخستين شركت متروي جهان با پشتيباني او در لندن پايهگذاري شد و سرانجام، نخستين راهآهن زيرزميني جهان در سال 1863 بازگشايي شد. نزديك 40 هزار نفر در روز نخست جابهجا شدند و در شش ماه نخست، روزانه 26500 مسافر از آن بهره ميگرفتند.
مترو با دود اضافه
هر چند طرح راه آهن زيرزميني در همان روزهاي نخست كارآمدي خود را به همگان نشان داد، دو عامل از گسترش آن جلوگيري كرد. نخست، در آن زمان هنوز قطار برقي ساخته نشده بود و لوكوموتيوهاي بخاري لندن با ذغالسنگ كار ميكردند كه از سوختن آن دود زيادي آزاد ميشد. براي حل اين دشواري، مخزن ويژهاي را زير ديگ بخار كار گذاشتند تا دود آزاد شده در آن اندوخته شود . اما اين طرح به خوبي كار نكرد و مسافران مجبور بودند دود را در ششهاي خود انباشته كنند!
دوم ، در آن زمان روشهاي كندن زمين ، به گونهاي كه امروزه انجام ميشود، ابداع نشده بود و تونلها به شيوهي "كندن و پوشاندن" ساخته ميشدند. به اين صورت كه كانال بزرگي در مسير مورد نظر ميكندند و با ساختن ديواره و پوشاندن روي كانال، تونل مي ساختند. روشن است كه با اين شيوه نميشد مترو را به مركز شهر نزديك كرد؛ زيرا، بسياري از ساختمانهايي كه در راه كانال قرار داشتند، بايد ويران و بازسازي ميشدند.