توضیح :
مقاله شعر حافظ به صورت فایل word و قابل ویرایش میباشد.
موضوع: دانلود تحقیق شعر حافظ
فهرست مطالب
مقدمه 1
حافظ 2
عصر تولد حافظ 4
عصرطفوليت حافظ 4
عصر جواني حافظ 5
از جواني تا پيري 5
نياكان حافظ 5
خانواده حافظ 5
زادگاه حافظ 6
محل تولد حافظ 6
تاريخ تولد حافظ 6
دوران كودكي حافظ 7
مشكلات نوجواني وجواني حافظ 7
ازدواج حافظ 8
فرزندان حافظ 8
عشق انساني حافظ 9
در مورد شاخ نبات 9
حافظ از مدرسه تا درسگاه 10
فراگيري دانش حافظ 11
حفظ قرآن حافظ 11
دانش ادبيات حافظ 12
دانش نجوم حافظ 12
دانش موسيقي حافظ 12
هنر خط حافظ 12
هنر بذله گوئي حافظ 12
هنر تضمين حافظ 13
وضع عمومي شهر در عصر حافظ 13
در شعر عصرحافظ 14
راز موفقيت حافظ 15
خواجوي كرماني در زمان حافظ 15
آثار حافظ 17
منابع و ماخذ 18
مقدمه :
از صورت شعر حافظ سخن ها ميتوان گفت و بسيار گفته اند. اما همين كه به معني رو مي كني آن شيرين كار به طنازي مي گريزد و از گوشه اي ديگر چشم و ابرو مي نمايد.
گويي در تثبت گوش تو زمزمه ميكند و تا بر مي گردي آوازش از عرش ميآيد. زبانش آنچنان ساده و آشناست كه انگار ترانه اش را از عهد گهواره شنيده اي و آنچنان با رمز و معما مي گويد كه پنداري پيامي ست كه از كهكشان هاي دور مي رسد.
اين آشنايي رويي و گريز رنگي به دو واسطه است: صورت و معني شعر او. و اين هر دو، به گونه اي اعجاب انگيز همدست و همداستان اند. لفظ چون رنگين كاني ست كه به هر نظر از رنگي به رنگي مي غلتد. و مضمون همچون امواج ناقوسي ست كه در بازگشت از هر زاويه طنيني ديگر دارد.
ابهامي كه صفت شاخص شعر حافظ است، تراويده از بريخانة پر نقش هزار آينة ضمير اوست كه بر طيف اسرار آميز زبانش عكس مي اندازد. يگانگي تفكيك ناپذير صورت و معني چون جان و تن زنده.
اين ماييم كه مي خواهيم او را زميني با آسماني ببينيم. شعر او چون دور دست افق بوسه گاه آسمان و زمين است. آسماني ست زيرا آنچه از خوبي و پاكي و عدل و امن مي جويد درين تيره خاكدان نمي يابد. و زميني ست، زيرا آنچه از ناز و نوش و نوا ميخواهد در همين ساية بيد و لب كشت فراهم است. پس اشاره اش به دورگاه آسمان است و چشم و دلش در زمين مي گردد. (1)
حافظ
خواجه شمس الدين محمد شيرازي در حدود سال 726 در اواخر حكومت ايلخانان و ويرانگري مغول در شيراز زاده شد مادرش كازروني بود و پدرش از كوهپايه هاي اصفهان بود كه به شيراز مهاجرت كرده بود. حافظ از كودكي به علوم زمانش آشنا شد و با حافظه نيرومندي كه داشت قرآن را از بر كرد و با صداي دلكشي كه داشت آن را مي خواند و بزرگترين حافظ زمان شده استاد بزرگ او ميرشريف الدين گرگاني بود. (جرجاني) و نوشته اند كه شب هاي بسياري را در كنار بقعه (آرامگاه) بابا كوهي شيرازي به صبح رسانيد تا سرانجام در سحرگاهي بلند شد و به وي اجازه ورود به آستان وصال معشوق بخشيده شد.
روزگار جواني حافظ مصادف با حكومت شاه شيخ ابواسحاق اينجو در شيراز بود كه با حافظ ميانه خوش داشت و مروي به نسبت ملايم و دادگستر و شعر دوست بود ولي به دست امير مبارزالدين كشته شد و امير مبارزالدين كه در ديوان حافظ محتسب لقب يافته است بر جاي وي به حكومت شيراز نشست و او هم به دست پسرش شاه شجاع كشته شد و بطور كلي در روزگار حافظ شيراز همچنان در تلاطم و معرض قتل و غارت بوده است كه انعكاس اين دوره ناآرام را در شعر حافظ مي بينيم. (2)