توضیح :
این مقاله به صورت فایل word و قابل ویرایش می باشد.
موضوع: شناخت خداوند و فلسفه وجود خدا از دیدگاه علامه طباطبایی
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
سپيده سيادت (احرام سپيد) 2
طلوع عشق و انديشه (در محضر اساتيد) 4
يادگارهاي ماندگار 5
بوي گل را از كه جوييم از گلاب 6
راه هاي بشر به سوي خدا 26
ما خدا را چگونه تصور مي كنيم 30
خداي هستي همه كمالات هستي را دارد 35
پرسش و پاسخ ها 37
ارجعي الي ربك 42
منابع 44
سخني با استاد 45
مقدمه:
درد امروز بشر فقط مولود فقر صنعت و تكنولوژي نيست بلكه بيشتر نتيجه كمبود معنويت و اخلاق و فرهنگ است. انساني كه سالهاست بر كره ماه قدم نهاده هنوز يك بار در قلب مهتابي و كرانه باورهاي فطري خويش خيمه نزده است. انسان روزگار ما با ابزارهاي پيشرفته و پيچيده اوج كهكشان ها و اقيانوس ها را رصد ميكند ولي در ميان امواج متراكم ظلمت برخاسته از كردار و رفتار ظالمانه خويشتن خويش را گم كرده است. بشر هر روز كف درياها و دل آسمان ها را با ابزارهاي قوي مي بيند و درمينوردد اما براي يك ساعت به عمق روح پهناور خويش نپرداخته و از خويش بيگانه شده است. نياز انسان فقط خوراك و پوشاك و تفريح و مسائل مادي نيست، عطش اين روح ناآرام و ماجراجو در تشنگي آب و جستجوي غذا و گشت و گذار زمين و آسمان خلاصه نميشود. آدمي زاد قرن حاضر «حيات طيبه» را با رفاه و «توسعه اقتصادي و صنعتي» اشتباه گرفته و در پي اقتصاد و لذت و رفاه بدون توجه به فرهنگ و عقيده و اخلاق، دويدن در پي سراب را تكرار ميكند ولي هر چه بيشتر مي دود دورتر، خسته تر و مأيوس تر و ناكام تر مي گردد. در اين ظلمت آباد كه مدعيان هدايت انسان، وي را در ميان گرد و غبار كوير جهل و نفاق و فقر و بيداد، سرگردان كرده اند، تشخيص آب از سراب و راه از بيراهه بسيار دشوار است. در اين «حيرت آباد انديشه ها» نسل جوان چگونه راه را پيدا كند و صراط سعادت را از جاده هاي منتهي به سوي پرتگاه و گردنههاي دزدادن فضيلت، باز شناسد؟ معرفت درست و نادرست را با كدام ميزان بسنجد و اخلاق و ادب را در كدام مكتب بياموزد؟ بدون شك بسياري از مذاهب و فلسفه ها و برنامه ها و سياست هاي فرهنگي، اجتماعي با پوشش واژه هاي «بين المللي» و «آزادي» و «حقوق بشر» و «دموكراسي» شكارگاه شيطان است و دامگاه طاغوت و كوير خشك و خشن و تاريك زندگي جوانان. انديشمندان فرزانه بسان خورشيدي فروزان گستره هستي را روشني مي بخشند و از درياي بصيرت خويش جرعه هاي معرفت در كام دانش پژوهان مي ريزند.
طلوع عشق و انديشه
در محضر اساتيد
علامه طباطبايي خوشه چين زبردست و انديشمندي بود كه از علم و ادب اساتيد خود بهره ها برد. فرصت را غنيمت شمرده حداكثر استفاده را از حوزه مقدسه نجف اشرف نموده و مدت يازده سال در كنار مرقد مولاي متقيان (ع) از فقه، اصول، فلسفه، رياضيات، رجال و در نهايت از سرچشمه عرفان بزرگان عرصه دانش و فضيلت جرعه ها نوشيد استادان وي در نجف عبارت بودند از:
1- مرحوم آيت الله نائيني- مدت 8 سال، فقه و اصول. 2- آيت الله آقا سيد ابوالحسن اصفهاني- چند سال متوالي، فقه. 3- آيت الله شيخ محمدحسين اصفهاني- يك دوره اصول و ابوابي از فقه. 4- فرزانه گرانقدر، سيد حسين بادكوبه اي- مدت شش سال، فلسفه و حكمت 5- علامه بزرگوار، سيد ابوالقاسم خوانساري رياضيات عالي. 6- آيت الله حجت- اصول كلي رجال 7- مرحوم آيت الله حاج ميرزا علي ايرواني- فقه. 8- مرحوم آقاميرزا علي اصغر ملكي. استاد در زندگي نامه خود مي نويسد: «در فلسفه نيز به درس حكيم و فيلسوف معروف وقت مرحوم آقا سيد حسين بادكوبه اي موفق شدم. در ظرف شش سال كه نزد معظم له تلمذ مي كردم، منظومه سبزواري، اسفار، مشاعر ملاصدرا، دوره شفاي بوعلي، كتاب «اثولوجيا و تمهيد القواعد» ابن تركه (در عرفان) و اخلاق ابن مسكويه را خواندم. مرحوم بادكوبه اي از فرط عنايتي كه به تعليم و تربيت بنده داشت براي اين كه مرا به طرز تفكر برهاني آشنا سازد و به ذوق فلسفي تقويت بخشد امر فرمود به تعليم رياضيات بپردازم و در امتثال امر معظم له به درس مرحوم سيد ابوالقاسم خوانساري كه رياضيدان زبردستي بود، حاضر شدم و يك دوره حساب استدلالي، يك دوره هندسه مسطحه و فضايي و جبر استدلالي از معظم له فرا گرفتم». مرحوم علامه طباطبايي در عشق و عرفان- در فلسفه و رياضيات- در علم هيئت و نجوم- در فقه- اصول و حديث- در ادبيات ذوقي دستي توانا داشته و در محضر اساتيدي برجسته و مشهور حاضر شده تا به اين درجه و رتبه نائل گرديده است.