توضیح :
به نام خدا
مقاله : دیفرانسیل و مهندسی صنایع
این مقاله با فرمت wordو آماده پرینت می باشد
فهرست:
معرفي رشته مهندسي صنايع و گرايشهاي مربوطه در كارشناسي ارشد
تعريفشناسي مهندسي صنايع
مهندسی (engineering)به چه معناست ؟
مهندسی صنايع را چگونه تعريف کنيم ؟
تعريف مهندسی صنايع را چگونه تفسير کنيم ؟
نقش شبيه سازي در مهندسي فرايند
آشنايي با ديفرانسيل
صور مختلف معادلات دیفرانسیل
کاربردهاي ديفرانسيل
هفتمين همايش معادلات ديفرانسيل و سيستمهايديناميكي در تبريز آغاز به كار كرد.
دیفرانسیل
جهت نیرو در دیفرانسیلخورشیدی
وظایف دیفرانسیل
معرفي رشته مهندسي صنايع و گرايشهاي مربوطه در كارشناسي ارشد
مهندسي صنايع يكي از رشتههاي زيرمجموعه گروه مهندسي ميباشد و مدت زمان تحصيل اين رشتهدرمقطع كارشناسي بطور متوسطچهار سال است. عموماً دو سال اول دوره به گذراندن دروس عمومي، علوم پايه، مهندسيمقدماتي و زبان انگليسي اختصاص دارد و دو سال دوم بر روي دروس تخصصي تمركز مييابد. دريك تعريف كلي ميتوانگفت:
مهندسيصنايعرشتهاي است كه با طراحي، بهبود و پيادهسازي سيستمهاي يكپارچه از افراد، مواد،اطلاعات، تجهيزات و انرژي مرتبط ميباشد. اين رشته بر پاية دانش تخصصي و تبحردرعلوم رياضي، طبيعي،اجتماعي و نيز قوانين و روشهاي تجزيه و تحليل مهندسي و طراحي بنا شده است وميتواند به كمك اين علوم و قوانين به تعيين، پيشبيني و ارزيابي نتايج حاصل ازسيستمهاي يكپارچه بپردازد» هدف اصلي آموزش اين رشته بهينهسازي و استانداردسازيكليه سيستمها اعم از توليدي و خدماتي ودرنهايت ارتقاء بهرهوري استبطوريكه هر يك از دروس تخصصي اين رشته تحصيليدرواقع وسيلهاي مؤثردرراه استفاده مؤثر از منابعو تقليل هزينههاست. خوشبختانه رشتةمهندسيصنايعدرچند سال اخير از اهميت وموقعيت بالايي برخوردار گرديده است و اغلب فارغالتحصيلان اين رشته به سرعت و سهولتجذب بازار كار ميگردند. با توجه به روند رو به رشد تعداد فارغالتحصيلان اين رشتهدرمقطع كارشناسي، ضرورتتحصيلدرمقطع كارشناسيارشد اين رشتهدرجهت كسبجايگاههاي برتر شغلي و آشنايي عميقتر با دستاوردهاي جديد مهندسيصنايعودرنهايت زمينه ورود به مقاطعبالاتر و حضوردرعرصههايدانشگاهي، مضاعف گرديده است. و همين امر باعث افزايش رقابت ميگردد. ادامة تحصيلدرمقطع كارشناسي ارشد اينرشته نه تنها براي مهندسينصنايعبلكه برايفارغالتحصيلان رشتههاي ديگر فني- مهندسي از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است. چرا كه موجبات ورود به عرصههاي تخصصي و سيستميرا براي اين فارغالتحصيلان فراهممينمايد. همچنين تمامي دانشجوياندرساير رشتهها ميتوانندفرمولهاي محض تدريس شده را بصورت ابزاري مؤثردرحل مسائل و تصميمگيريهايمديريتي، اقتصادي و صنعتي بكار بندند و زمينههاي جذب مؤثرتردربازار كار را براي خويشفراهم آورند. براي مقطع كارشناسي ارشددراين رشته كه عموماً 2 سالبه طول ميانجامد سه گرايش وجود دارد كه عبارتند از:
1- گرايش مهندسيصنايع، 2- گرايش مديريت سيستمو بهرهوري، 3- گرايش
سيستمهاي اقتصادي و اجتماعي، دروسي كه براي آزمون كارشناسيارشد دانشگاهها و موسسات آموزشي عالي داراي ضريب است به تفكيك گرايش بصورت جدولشماره 1 ميباشد:
درگرايش مهندسيصنايعكه مختص كارشناسانمهندسيصنايعميباشد،دانشجويان به صورت كاملاً تخصصي ودرحوزه علوم و تكنيكهايمهندسيصنايعمخصوصاًتحقيقدرعمليات به ادامهتحصيل خواهند پرداخت.درگرايش سيستمهاي اقتصادي اجتماعي كه براي ساير رشتههاي فني و رياضي مجاز ميباشد،دانشجويان با استفاده از تكنيكها و اصول رياضي و تحقيقدرعمليات و فرموله كردنمسائل حقيقي به مدل سازي و تجزيه و تحليل اين مسائلدرجهت استفاده بهينه ازمنابع و كاهش هزينهها ميپردازند و با تلفيق تكنيكهاي مهندسيصنايعو دروس تخصصي هر يك ازرشتههاي فني و رياضي به منظور استفاده نظاممند و سيستماتيك از اين علوم، بهرهخواهند جست.
درگرايش مديريت سيستم و بهرهوري كارشناسان و مديران فني واحدهاي توليدي و خدماتي، اصول راهبري و مديريت منابعانساني و طرق بهره گيري و استفاده بهينه از منابع توليد و هدايتمنابع انسانيدرجهت نيلبه بهرهوري (كارآيي+ اثربخشي) را مورد مطالعه قرار خواهند داد.
طي دهه هاي اخير استفاده هاي فراوان از آكنه هاي منظم در فرايندهاي جداسازي، انگيزه اي براي مطالعه بيشتر روي ستونهاي آكنده بوده است. مطالعات زيادي روي مدلسازي و شبيه سازي برج هاي سيني دار انجام شده است، در حاليكه روي آكنه ها و بخصوص روي مدلسازي ديناميك اينگونه ستونها، كار چنداني انجام نشده بود.مدلسازي ستونهاي آكنده با حل معادلات ديفرانسيل پاره اي (PDE s) امكانپذير مي باشد. پيچيدگي و ابعاد بزرگ معادلات مدل با استفاده از تكنيك اورتوگونال كولوكيشن براي جداسازي معادلات برطرف مي شود. داشتن يك مدل عمومي با درجه قابل قبولي از پيچيدگي كه وضعيت ستون را تشريح كند، مي تواند به مطالعات طراحي، آموزشي، بهينه سازي و كنترل فرايندها، كمك زيادي نمايد. پيشرفت در تكنولوژي رايانه و قابليت نرم افزارها براي حل همزمان مجموعه هاي بزرگ و پيچيده معادلات ديفرانسيلي و جبري، راه تحقيق بيشتر بر روي وضعيت ستونهاي آكنده را فراهم نموده است. معمولا دقت مدل با افزايش پيچيدگي آن افزايش مي يابد كه اين امر مستلزم بار محاسباتي بيشتر مي باشد. بنابراين براي كاهش پيچيدگي مدل فرضيات ساده كننده اي بكار برده مي شود كه دقت مدل نيز بستگي زيادي به اين فرضيات دارد. در اين پروژه، يك مدل رياضي براي ستونهاي آكنده براساس موازنه هاي جرم و انرژي سيستم ارائه شده است. ديناميك سيالات و خواص فيزيكي فازها نيز در مدل مدنظر قرار گرفته است. با استفاده از يك شبيه سازي ديناميكي، يك برج جداساز در يك واحد پتروشيمي با موفقيت شبيه سازي گرديد. داده هاي حالت پايا، براي آزمايش ساده بدست آمد. پاسخ ديناميك مدل به برخي اغتشاشات (Disturbances) بررسي شد و نتايج مورد بحث قرار گرفته است. نتايج شبيه سازي با داده هاي واقعي واحد، تطابق قابل قبولي دارد. دقت پيش بيني مدل با استفاده از نقاط كولوكيشن بيشتر افزايش مي يابد، اما پيچيدگي مدل بيشتر و زمان محاسبات طولاني تر مي گردد. نقاط كولوكيشن بيشتر، نتايج را در برخي مواد واگرا مي كند. سرانجام، پنج نقطه كولوكيشن بعنوان تعداد نقاط كولوكيشن بهينه انتخاب گرديد و مدل براساس آن ساخته شد. مشخص گرديد كه فرض يك حالت پايا هميشه زمان حل مدل را كاهش نمي دهد و معادلات جبري اثر قابل توجهي روي زمان كل حل دارند. پيچيدگي سيتمهاي جبري ممكن است موجب واگرايي مدل در مراحل بعدي شبيه سازي گردد.