توضیح :
به نام خدا
مقاله : مدل ها و استراتژی های ماتریس
این مقاله با فرمت wordو آماده پرینت می باشد
فهرست:
مقدمه
مدلها و استراتژي ماتريس
ارزیابی عملكرد
مدل سینك و تاتل (1989)
ماتریس عملكرد (1989)
مدل نتایج و تعیین كننده ها (1991)
هرم عملكرد (1991)
كارت امتیازدهی متوازن (1992)
مدل ماتريس استراتژي اصلي
مدل ماتريس پورت فوليو
ويژگيهاي ماتريس هايپورت فوليو
ماتريس داخلي و خارجي
مدل گروه مشاوره اي بوستون4(ماتريسBCG )
مدل شرکت جنرال الکتريک(GE):
ماتريس تهديدات، فرصت ها،نقاط قوت و نقاط ضعف( SWOT)
ماتريس داخلي و خارجي(IE) (4)
ماتريس ارزيابي موقعيت واقدام استراتژيک(Space)11
ماتريس داخلي و خارجي( IE )
ماتريسBCG وGE
ماتريـس کاتـلر و آنسـوف
مقدمه
فقدان ساختار علمي در انتقال استراتژيهاي تدوين شده به سطوح تصميمگيري پايين سازمان، باعث بروز مسائلي در بخش صنايع توليدي ميشود. ادبيات استراتژيهاي آكادميك، بيانگر مفاهيم و روشهاي تدوين استراتژيها از ديدگاه بازار است، در حالي كه بين تدوين استراتژيها و اجراي آنها، اغلب شكافي آشكار بروز ميكند. هدف مقاله حاضر، ارائه نوعي مدل تصميمگيري است كه بين مفاهيم استراتژيهاي توليدي و تصميمگيريهاي استراتژيك، مطابق با اصول جريان سيستمهاي توليدي، ارتباط برقرار كند. نتيجه مقاله، بيانگر انتقال استراتژيها از سطوح تصميمات استراتژيك به سطوح تصميمگيري براساس اصول جريان زيرسيستمهاست.
براساس تحقيقات آكادميك انجام شده، الگوي تصميمگيريهاي استراتژيك ميبايستي در حوزههاي مختلف و براساس فرايند تدوين استراتژيهاي توليد، ايجاد شود. در ديدگاه بالا به پايين، تصميمات استراتژيك براساس موقعيت كسب و كار و محيط بازار، اتخاذ ميشوند. روش هدايت مديريت از طريق تدوين استراتژي، مستلزم تلاش فراوان است. در عين حال، بسياري از شركتها داراي روشي ساختارمند براي برقراري ارتباط و اجراي استراتژيهاي خود نيستند. به منظور دستيابي به موفقيت در دنياي واقعي، ايجاد مدلي براي پشتيباني از اجراي استراتژيها در عمل، از اهميت خاصي برخوردار است. هدف از ارائه اين مدل تصميمگيري، هدايت استراتژيهاي توليدي به تصميمات استراتژيك مبتنيبر اصول جريان سيستمهاي توليدي در سطوح زير سيستمهاي كارخانه است. اين ديدگاه، محدود به طراحي سيستمهاي توليدي و برنامهريزي و كنترل توليد است.با توجه به اينكه محتواي استراتژيهاي توليدي در طراحي سيستمهاي توليدي و برنامهريزي و كنترل توليد نمايان ميباشد، اين مقاله، بيانگر مدلي كاربردي در تصميمگيريهاي استراتژيك در ارتباط با جريان سيستمهاي توليدي است.به دليل فقدان مدلهاي تصميمگيري، نياز مديران به تصميمگيريهاي استراتژيك و تنظيم استانداردهاي عملكرد مرتبط با جريان سيستمهاي توليدي، وجود مدلي جامع ضروري به نظر ميرسد. اين مدل، براساس مصاحبهها، بررسيها و مطالعات گسترده، ايجاد و اصلاح شده و گامي است كه اجرا و هدايت آن ضروري است.
مدلها و استراتژي ماتريس
در دو دهه اخیر ، مدیریت عملكرد سازمانی به یكی از موضوعهای مورد توجه و جذاب تبدیل شده است و این تمایل هم در زمینههای تحقیقاتی و هم در زمینه های كاربردی به بروز نوآوریهای بسیاری منجر شده است(5) . لذا در این مقاله پس از تعریف ارزیابی عملكرد سازمانی و دلایل آن، برخی چارچوبها و متدهای نوین در این زمینه را معرفی كرده و نقاط قوت و ضعف هر یك را بیان خواهیم كرد.
ارزیابی عملكرد یكی از مباحث گسترده ای است كه دامنه وسیعی از رشته ها و صاحب نظران بر آن اثرگذار بوده اند و گزارشها و مقالات جدیدی درباره آن نوشته شده است. به علاوه بازار نرم افزارهای كاربردی در این زمینه نیز رشد بسیاری كرده است(7). اما با وجود مدل ها و چارچوبهای فراوان در این زمینه برخی مدل های مفهومی، محققان بیشترین اثر را بر روی شكل دهی این زمینه خاص داشته اند(6) كه در این مقاله به معرفی برخی از این چارچوبها و نقاط قوت و ضعف هر یك خواهیم پرداخت. اما به منظور بررسی مدل های ارزیابی عملكرد ارائه تعریفی از آن ضروری است.
ارزیابی عملكرد
ارزیابی عملكرد عبارت است از: «فرایند كمی كردن كارایی و اثربخشی عملیات»(10) كه با مروری بر ادبیات موضوع می توان دلایل آن را به سه گروه اصلی زیر تقسیم كرد:
1- اهداف استراتژیك : كه شامل مدیریت استراتژیك و تجدید نظر در استراتژی هاست؛
2- اهداف ارتباطی : كه شامل كنترل موقعیت فعلی ، نشان دادن مسیر آینده ، ارائه بازخور و الگوبرداری از سازمانهای دیگر است؛
3- اهداف انگیزشی : كه شامل تدوین سیستم پاداش و همچنین تشویق بهبود و یادگیری است.
مسئله ارزیابی عملكرد (عامل موردبررسی و روش ارزیابی) سالیان زیادی است كه محققان و كاربران را به چالش واداشته است. سازمانهای تجاری در گذشته از شاخصهای مالی به عنوان تنها ابزار ارزیابی عملكرد استفاده می كردند تا اینكه جانسون و كاپلن در اوایل دهه 1980 پس از بررسی و ارزیابی سیستم های حسابداری مدیریت بسیاری از ناكاراییهای این اطلاعات را برای ارزیابی عملكرد سازمانها نمایان ساختند كه این ناكارایی ناشی از افزایش پیچیدگی سازمانها و رقابت بازار بود (4).
لذا استفاده از سیستم های ارزیابی عملكرد (PERFORMANCE MEASUREMENT SYSTEM=PMS) كه تنها بر شاخصهای مالی متكی هستند می تواند موجب بروز مشكلاتی برای سازمان شود كه برخی از این مشكلات به شرح زیر است: (3)
_ از آنجا كه شاخصهای مالی با استراتژیهای سازمان ارتباط پیدا نمی كنند ممكن است با اهداف استراتژیك سازمان تضاد داشته باشند و موجب پدید آمدن مشكلاتی در تدوین استراتژی شوند . به عنوان مثال افراط در استفاده از «نرخ برگشت سرمایه» می تواند به بهبودهای كوتاه مدت منجر شود.