مقدمه 5
تاریخچه سنگهای قیمتی در ایران 6
موضوع فعاليت طرح 13
هزینه های سالیانه طرح 15
تسهیلات سرمایه ثابت 21
منابع و ماخذ 29
مقدمه:
گردش نقدينگي سنگ هاي قيمتي و نيمه قيمتي در جهان سالانه بالغ بر 600 ميليارد دلار مي باشد و در اين ميان بخش عمده اي از آن سهم اشغالگر قدس است.
رؤیم اشغال گر قدس عليرغم وسعت كم و نداشتن منابع سنگ هاي قيمتي با ارزش از نظر تجارت جهاني نقش عمده اي را ايفا مي نمايد و اين امر صرفاً با فعاليت اين كشور بر روي فرآوري سنگ هاي قيمتي و نيمه قيمتي محقق گشته است.
فرآوري صحيح و به روش هاي مكانيزه و جديد بر روي اينگونه سنگ هاي باعث ارزش افزوده بسياري مي گردد و علاوه بر آن مي تواند نقش اساسي در ايجاد اشتغال نيز ايفا نمايد.
نرخ سرمايه گذاري سرانه اشتغال در اين بخش بسيار كمتر از بخش هاي ديگر صنعتي و حدود 20 تا 25 درصد آنها مي باشد و از سوي ديگر در فضاي براي ايجاد اشتغال 4 تا 5 متر مربع براي هر نفر مي باشد.
همه ساله مقادير متنابهي ارز جهت خريد سنگهاي قيمتي و نيمه قيمتي به صورت تراش خورده از كشور خارج مي گردد و سنگ هاي مذكور از طرق مختلف كه اغلب قانوني نيستند وارد كشور مي شوند.
كشور ايران از ديرباز در امر سنگ هاي قيمتي و نيمه قيمتي فعال بوده و بخصوص در تراش اينگونه سنگها فعاليت نموده است ليكن به مرور زمان نقش اين بخش در اقتصاد كمرنگ شده بگونه ايكه در حال حاضر نقش ناچيزي را دارا مي باشد.
تنها تراش متداول در كشور در حال حاضر تراش معمولي معروف به دامله (Cabochon) است كه آنهم نه تنها ارزش افزوده زيادي را به دنبال ندارد بلكه در نابساماني شديد بسر مي برد و تنها گاهاً افرادي در تراش صفحه اي Faceted فعال مي شوند. كه آنهم در سطح كشور انگشت شمار بوده و اغلب توليدات آنها داراي اشكالاتي مي باشد. كه از ارزش اقتصادي آن مي كاهد و از نظر حجم نيز بسيار محدود است لذا پروژه اخير با انگيزه ايجاد يك واحد تراش سنگهاي قيمتي و نيمه قيمتي به روشهاي روز و پيشرفته دنيا به عنوان نمونه پيشنهاد گرديده است. اميد است با همكاريهاي مسئولين و ايجاد اين واحد راهي گشوده شود كه در آينده بتواند نقش اساسي سنگهاي قيمتي و نيمه قيمتي را در اقتصاد، اشتغال، توليد ناخالص ملي و ... نشان دهد.
تاریخچه سنگهای قیمتی در ایران
ما در تاریخچه با دو مسئله جداگانه روبه رو هستیم:
الف) بهکارگیری گوهر بهطور سنتی در کشور که تاریخی چند هزارساله دارد که خود یک زیربنا است. در ایران نیز از همان آغاز تاریخ، استفاده از گوهرها و زیورها معمول بوده است. آبادانی کشور، ثروتمند بودن و علاقهمندی مردم این سرزمین به زندگانی پر تجمل و باشکوه، توأم با زیباییپسندی، همواره گوهرها و زیورها را مورد توجه مردم ایران قرار داده است.
کتابها و دیوانهای ادبی ما، همانند شاهنامه فردوسی و دیوان حافظ، پر از نام گوهرها و زیورهای گوناگونی است که نیاکان ما آنها را شناخته بودند و بهکار میبردند. پیدایش شاهنشاهیهای بزرگ و نیرومند و تشکیل دربارهای باشکوه و ثروتمند در طول تاریخ ایران، باعث گرد آمدن گوهرهای گرانبها و نایاب در گنجینههای ایران گردیده و گوهرشناسی و گوهرتراشی و گوهریابی همواره در این سرزمین رواج داشته و مورد توجه خاص مردم بوده است. نگاهی به فراوانی جواهرنامههایی که در سدههای گوناگون به نام شاهان و نامداران ایران نگاشته شده است و نشانههای فراوان از گوهرها و گوهر سنگهای قیمتی (gemstone) که در موزهها نگاهداری میشود، بهترین گواه این توجه و علاقه است.
ب) تاریخ نوین گوهرشناسی و گوهرتراشی و اکتشاف آنها که این تاریخ بسیار نوپا و در ابتدای مسیر است.
نگاه نوین به سنگهای قیمتی در ایران از اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد به بعد آغاز شده که ابتدا با یک سمینار و نمایشگاه توسط وزارت معادن و فلزات وقت آغاز و در پی آن یک برنامه اکتشاف خیلی مقدماتی برای 5 استان انجام گرفت که این اکتشافات بعداً در غالب اکتشافات استانی ادامه پیدا کرد و تاکنون در 20 استان شناسایی و پیجویی نه اکتشاف به مفهوم آن انجام شده است.
در سال 1380 سازمان صنایع دستی ایران از سوی وزارت صنایع و معادن مسئولیت پیگیری و ساماندهی صنعت سنگهای قیمتی را بهعهده گرفت با بررسیهای کارشناسی، مقرر شد اولین گام با تشکیل همایش تخصصی برای بررسی مسائل عمده این صنعت و آشنایی و تبادل نظر اساتید و محققان و صنعتگران این رشته برداشته شود. نخستین همایش سنگهای قیمتی در شانزدهم دیماه 1381 برگزار گردید و از آن تاریخ تاکنون تقریباً هر ساله یک همایش برگزار شده است. پس از همایش آبان 1381 و ارزیابی کمیتههای تخصصی فعالیتهای اکتشافی همگام با اکتشاف کلاسهای آموزشی گوهرشناسی و تعدادی گوهرتراشی نیز آغاز گردید و هماکنون نیز ادامه دارند. تعداد آنها به بیش از مؤسسه میرسد که پارهای دولتی و پارهای خصوصی میباشند
تعریف کانیها و سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی
نام گوهر و گوهرها یا کانیها و سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی معمولا برای دستهای از کانیها بهکاربرده میشود که با داشتن برخی ویژگیها از سایر مواد معدنی و سنگها متمایزند، از آن جمله میتوان برخی مواد آلی را نیز که پایداری و زیبایی ویژه دارند و در زینت بهکار میروند نام برد. به غیر از مروارید، مرجان، کهربا، شبق و چند ماده دیگر که جزء گوهرها و سنگهای بهادار آلی به شمار میروند، بیشتر گوهرها از جمله مواد متبلور یا آمورف معدنیاند.
ویژگیهایی که باعث میشود یک سنگ یا کانی و یا به طور کلی یک ماده معدنی یا غیر معدنی، در رده کانیها و سنگهای گرانبها جای گیرد عبارتند از:
1- سرشت زیبایی و درخشش و جلای دلپسند
2- استحکام
3- کمیاب بودن
4- رنگ و شفافیت و نمود
5- ساخت و بافت
6- قابلیت تراش و پردازش
7- قابلیت حمل و نقل
کانیها و سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی بهطور واقعی ارزش دارند و از چند قیراط تا بیشتر قابل عرضه به بازار هستند. همچنین این دسته از مواد معدنی با اندکی فرآوری مانند پردازش، تراش، رنگآمیزی و غیره در آنها بیش از ده برابر ارزش افزوده ایجاد میشود.
کانیها و سنگهای نیمهقیمتی عموماً بهصورت سنگجوری و محصولات جانبی معادن وارد بازار میشوند. سهولت در جابجایی و حمل و نقل از مزیت بالای این کانیها است.
از دیگر مواردی که باعث ارزشمندی این مواد معدنی است هزینه پایین در ایجاد کارگاههای تراش و فرآوری آنها است. همچنین در مورد این نوع از مواد معدنی مشکلات زیستمحیطی در هنگام استخراج و فرآوری آنها وجود ندارد.
معمولاً کانیها و سنگهای قیمتی را به دو بخش تقسیم میکنند: قیمتی و نیمهقیمتی.
کانیهای قیمتی: سنگها و کانیهایی که دارای خصوصیاتی از جمله زیبایی رنگ، شفافیت، کمیاب بودن و دوام و سختی بالا بوده و شامل الماس، زمرد، یاقوت سرخ، یاقوت کبود، توپاز و بریل هستند. به این گروه اصطلاحاً احجار کریمه میگویند.
کانیهای نیمهقیمتی: آن قسم از کانیها و سنگهایی که فاقد تمام و یا قسمتی از خصوصیات سنگهای قیمتی بوده لیکن اغلب به دلیل زیبایی رنگ مورد توجه هستند.
این گروهبندی بر پایهای نااستوار قرار دارد زیرا اولا اگر ارزش اقتصادی پایه باشد، برای این کار مرزی نمیتوان مشخص کرد و دوم آنکه چه بسا یک سنگ قیمتی یا نیمهقیمتی با کاری که یک هنرمند روی آن انجام میدهد، بتواند بهایی بیش از الماس پیدا کند. بنابراین علاوه بر نوع کانی و ذات آن، نوع تراش و پردازش و هنرنمایی هم در بهایی شدن و ارزش کانی مهم است. اما ذاتاً یک جور ردهبندی پلکانی در این زمینه وجود دارد.
انواع کانیها و سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی
گونههای فراوانی از کانیها و سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی در دنیا وجود دارند که در دستههای مختلف ردهبندی میشوند. در اینجا به انواع کانیها و سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی اشاره میشود سنگها و کانیهای قیمتی در این گونه فقط چهار کانی قرار میگیرد که در گروه قیمتیها قرار میگیرند:
1. الماس
2. یاقوت
• یاقوت سرخ
• یاقوت کبود (سافیر)
3. توپاز
4. بریل
رنگ و منشأ آن در سنگ و کانیهای قیمتی و نیمهقیمتی
برجستهترین ویژگی اغلب سنگها و کانیهای قیمتی و نیمهقیمتی که بهچشم میآید، رنگ آنها است.
در کانیشناسی، رنگ اغلب بهصورت طبقهبندی شده در یکی از سه گروه زیر جای میگیرد. ایدئولوژیک (خودرنگ) ناشی از اجزای اصلی سنگ مانند مس در مالاکیت با فرمول Cu2(OH)2CO3، آلئوکروماتیک (غیرخودرنگ) ناشی از یک ناخالصی مانند کروم در یاقوت با فرمول Al2O3+Cr و پسودوکروماتیک (رنگ کاذب) ناشی از عوامل فیزیکی مانند اثر شبکه پراش در اپال با فرمول SiO2.xH2O.
دانش سنتی که سعی میکند رنگ سبزآبی را به مس، آبی پررنگ را به کبالت، قرمز را به کروم و ... نسبت دهد اغلب گمراهکننده است. برای مثال ترکیبات کروم، میتوانند به رنگهای قرمز، نارنجی، زرد، سبز و یا حتی بنفش یاسی ظاهر شوند. همچنین، عامل ایجاد رنگ آبی تیره میتواند کبالت (مانند اسپینل)، آهن همراه تیتانیوم (مانند یاقوت کبود) و یا مراکز رنگی باشد که فاقد هر تحول ایجادشده توسط ناخالصی فلزی است (مانند بریل نوع ماکسیک).
چهار تئوری متمایز وجود دارد که تمام رنگها در جواهرات و کانیها را شامل میشود. این چهار تئوری عبارتاند از:
1. تئوری میدان کریستال: این تئوری شامل هر دو تئوری تحول ایدئوکروماتیک و آلئوکروماتیک رنگ بهوسیله فلز میشود. همچنین شامل تئوری مراکز رنگ نیز است مانند رودوکروزیت، زمرد و آمتیست.
2. تئوری مدار مولکولی: این تئوری رنگهای انتقال ظرفیت را تشریح میکند، مانند یاقوت کبود، مگنتیت و پیریت، رنگهای آلی (رنگهای آلی در کهربا و مرجان و ... ظاهر میشوند) و رنگ گرافیت.
3. تئوری باند: این تئوری رنگ فلزات (مانند طلا و مس)، نیمههادیها (مانند گالن و پروستیت) و نیمههادیهای ناخالص شده (مانند الماس آبیرنگ) را در بر میگیرد.
4. تئوری نوری فیزیکی: این تئوری رنگ را در پسودوکروماتیکها مانند لابرادوریت و سنگ ماه را در بر میگیرد.
در همه گروهها بهغیر از گروه چهارم رفتار الکترونهای جفتنشده در مقابل نور که بهوسیله تئوری کوانتوم کنترل میشود کلید فهمیدن عامل ایجاد رنگ است