نمونه سوالات پیام نور
به فایل سون خوش آمدید

جهت استفاده بهتر از گوگل کروم استفاده نمایید.

منو كاربري
تبلیغات

سیلویکا

Image result for ‫سیویلیکا‬‎

نرم افزار آموزشی شهاب

فایل های بیشتر
آمار
تعداد دانلود فايل : 10 دانلود
امتیاز فایل : 5 امتیاز
بازدید : 147 مرتبه
گزارشات سايت

فايل هاي رايگان:
    1,657 فايل
فایل های غیر رایگان :
    5,442 فايل
فایل های ويژه:
    204 فايل
مجموع كاربران ويژه :
    0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
    6,265 كاربر
adsads
تاریخچه سلجوقیان
تاریخچه سلجوقیان
تاریخ ارسال : 15 /11 /1393
دسته بندي: پابان نامه - پروژه - مقاله - تحقیق,تاریخ,عمران و متالوژی
حجم فایل : 38.91 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 61 صفحه
امتیاز : 5




قیمت : 1,500 تومان



توضیح :

فهرست  

 

سلجوقيان : ساختمان مظهر زيبايي

زمينه فرهنگي

معماري سلجوقي

معماري ايران از سلجوقيان تا پايان عصر تيموريان

اصفهان: مسجد جامع

برسيان: مسجد جامع

اردستان: مسجد جامع

اردبيل: مسجد جامع

بروجر: مسجد جامع

جاده خراسان: رباط يا كاروانسراي شرف

قزوين: برجماي خرقان

مسجد زوزن

مسجد جامع زوزن، فرومد، گناباد

مسجد فرومد يا فريومد

گناباد: مسجد گناباد

اصفهان: مسجد اشترجان

ورامين: مسجد جامع

خرگرد: مدرسه غياثيه

 

 

 

سلجوقيان: ساختمان مظهر زيبايي

 

معماري سلجوقي موقر و نيرومند و داراي ساختاري بغرنج بود. ولي اينهمه نه ناگهاني بودند و نه تصادفي، بلكه تجلي متعالي يك رستاخيز ايراني بود كه در اوايل سده دهم با سامانيان آغاز شد. اين رستاخيز در زمان سلجوقيان به اوج خود سيد، چون هرچند ايجاد آثار هنري پس از سده دوازدهم نيز ادامه يافت، الخطاطي مشهود در نيروي خلاق پديدار گرديد. اين مساله اغلب وقتي صادق است كه نيروي جنبش يك عصر بزرگ به نهايت مي رسد و گرايش به ايجاد بناهاي تاريخي و كارهاي پهلواني جاي خود را به داستانسرايي و يادآوري گذشتگان مي دهد.

زمينه فرهنگي

ايران علاوه بر منابع دايمي خود مقدار زيادي از ثروت اقتصادي و معنوي قلمرو و عباسيان برخوردار بود كه در اواسط سده هشتم در تحت تسلط ايرانيان در بغداد ايجاد شد. انگيزه هاي خلاق جامعه هاي متفاوت و غالباً رقيب، پيوسته حيات فرهنگي و تفكر اسلامي را گسترده و تقويت مي كرد و محتوي غني تر و سرمشقهاي تازه‌تر زيباشناختي و معنوي فراهم مي ساخت. مهمترين آنها تناسب سازي و حفظ فرهنگ يوناني بود. علم و حكمت يوناني، از طريق ترجمه هاي سازمان يافته با سرمايه مامون عباسي (813-833) در ايران شناخته شد. و در آنجا هم درست مانند پيدايش رستاخيز در اروپا، تاثيري قاطع داشت. آثار جالينوس، افلاطون و ارسطو به وسيله همه رهبران فكري ايران با پيگيري مطالعه شد. به علاوه، خلفاي عباسي علاقه عميقي به معارفدر جدي ترين شكل آن داشتند. (اطلبوالعلم ولو بالعين) سفارش پيامبر اسلام بود و بعد از عبادت، كسب معرفت مقدسترين كار تلقي مي شد، كه حتي برايمان بي دليل ترجيح داشت.

منصور عباسي (754-75) در تشويق علوم شركت جست و حمايتش از شعرا و فضلا پيدايش گروههايي براي مباحثات جدي را معمول ساخت. چنين تاسيساتي با علاقه مورد پذيرش قرار گرفت و راه موثري براي ايجاد و ترويج فرهنگ تازه شد. در سراسر اعصار اوليه اسلامي، با اينكه نبوغ ايراني براي اداره امپراطوري اسلامي اهميت اساسي داشت، شخصيت ملي خود ايران سترون و افسرده مانده بود. ولي در اثناي سده دهم ايران، شاعران، حكما، رياضي دانان، منجمان، طبيعي دانان، مورخان، جغرافيدانان و لغت نويسان برجسته اي پرورد، كه اغلب درخشان و بسياري شان داراي اعتباري بي‌همتا بودند و و همه با اصالت، شجاعت و ظرفيت فرهنگي فراوان، عصر ساساني علي رغم كشمكشهاي سخت و طاقت فرسا در ايران، دوران ادب و تمدن بود. بي‌شك در مقام مقايسه، همان عصر در اروپا دوران تاريكي به شمار مي رفت.

بي شك مهمترين عنصر در آغازگري رستاخيز ملي ايران شاهنامه فردوسي بود كه در سال 1010 به اتمام رسيد. اين كتاب كه از بزرگترين حماسه هاي جهان است، بلافاصله به طور دائم در دلهاي مردم راه يافت. از آغاز پيدايش اسلام كه ايران آن را با علاقه پذيرفت، هيچ اثر هنري مستقلي را پيش از فردوسي نمي توان ذكر كرد. با اينكه عربي جايگزين فارسي شده بود، فردوسي منظومه خود را به شعر فارسي نوشت و به پاكسازي زبان از واژه هاي خارجي پرداخت و به آن شخصيتي تازه و نيرومند بخشيد. او در تمام پنجاه هزار بيت شعرش بيش از نهصد و هشتاد و چهار عبارت عربي به كار نبرده و بقيه فارسي سره است. او نه تنها بهره گيري از زباني نوسازي شده و با شكوه را احياء كرد، بلكه كتابش اعتماد و ميهن پرستي تازه‌اي پديد آورد. شاهنامه افتخارات گذشته ايران را بيان، سنت هاي آن را احياء جشن هاي ملي را تجديد، احساسات ملي را تريوج و در عين حال آينده اش را پيشگوئي مي كرد.

در اين لحظه حساس از تاريخ ايران رسوم ملي نيروي جنبش چشمگيري يافت. فردوسي از طريق دستاورد خويش ذخاير ايران را به حركت در آورد.م او مقام بزرگترين شاعر ايران را داراست و نه تنها در غناي فرهنگي ملتش سهيم است.

مييل فطريشان به رياضيات و علوم طبيعي را هم تشويق كرده. به اين ترتيب روح استقلال معنوي و خلاقيت در سراسر ايران نفوذ مي كرد و دستاوردهاي اين عصر مي‌توانست كشور را براي از سر گذراندن مصايبي كه در راه بود رهبري كند.

فرمانروايان كه در ميانشان فضلا و شعراي واقعي هم بود، در حمايت از شعرا، هنرمندان و فضلا با هم رقابت مي كردند. حامي علم و ادب بودن وظيفه اي شاهانه تلقي مي شد و نشانه با ارزش براي احراز مقام و قبول عامه بود.

كتابخانه هاي عصر گوياي داستان فرهنگي با مشاركت وسيع است، كه در آن معرفت محترم شمرده مي شد. صاحب بن عباد وزير آل بويه كتابخانه بزرگي داشت با بيش از 000/200 مجله كتاب. هر مسجد يك مجموعه كتاب داشت و قاضيان گردآوري و حفظ آنها را تشويق مي كردند. قاضي نيشابور خانه اي را همراه با كتابخانه براي استفاده خاص علمايي كه از آن شهر ديدار مي كردند، اختصاص داد و حتي هزينه زندگي آنها را هم تأمين مي كرد. يكي از معروفترين كتابخانه ها را عضدالدوله گرد آورد. و در بناي خاصي در شيراز جاي داد. تالار طاق ضربي بزرگي به اطاق هاي متعدد باز مي شد كه در آنها كتاب ها را در صندوق هاي مخصوصي نگهداري مي‌كردند. فهرست منظمي براي آنها تنظيم شده بود. البته بقيه جهان اسلام هم در علاقه ايران به كسب معرفت سهيم بود، مثلاً ابن نديم بغدادي از همه كتابهاي شناخته شده در آن عصر اعم از اسلامي و غير اسلامي، فهرست مفصلي تاليف كرد. اين كتابخانه‌ها مورد استفاده وسيع و عاقلانه اي قرار مي گرفت، درهاي اغلبشان به روي همه استفاده كنندگان باز بود و تسهيلات- از جمله اعتباراتي براي قلم و كاغذ- تأمين مي شد.

از اين اوضاع و احوال يك عده، فضلا، علماء، طراحان و هنرمندان پديد آمدند كه در بسياري زمينه ها به كاميابي هاي مهمي دست يافتند. در هر دو عصر آل بويه و سلجوقي برخي از بهترين منسوجاتي بافته شد كه تا كنون به دست آمده است. طرحهايي قوي و سنگين، با اصالت و برازندگي و تجسم نمايان و در عين حال فنون بافندگي بي همتا.

متخصصاني كه سفالگري اين عصر و بيشتر كارهاي نيشابور و سمرقند را ديده اند آنها را ظريف ترين آثاري مي دانند كه تا كنون شناخته شده است. نيمه دوم سده نهم شاهد ظهور عده اي از دايره المعارف ها و تاريخهاي عمومي، لغت نويسان و نحوياني بود كه به طور جدي براي تكميل زبان به عنوان وسيله موثلر صراحت و ارتباط كار مي‌كردند و بر رونق عصر جديد طلوع معرفت مي افزودند.

هر يك از شاغل علمي موجب پيدايش متفكران بزرگي شده كه بسياري شان در رشته هاي مختلف سرآمد بودند. رازي (ح 850-923) پزشك نامدار، چيزي فراتر از بزرگترين پزشك باليني اسلام بود و در عين حال شيمي‌دان و فيزيك داني بود كه تاثيرش در سراسر جهان اسلام منتشر شد و در عصر رستاخيز در اروپا نمايان گشت. لايق ترين همكاران او ايراني بودند. يكي از آنان به نام دينوري در عين حال لغت نامه نويس، مورخ، گياهشناس و منجم بود.

در سده دهم، طبري (838-923) مولف تاريخ موسيقي ده جلدي[1] كه حاوي اطلاعات تاريخي و حتي باستان شناسي با ارزشي است، يك زيج، صورالكواكب و برخي ابزارهاي نجومي ابتكاري را به وجود آورد. حكما و مورخان كم آوازه‌تري هم بودند كه البته آثارشان در سطح والايي قرار داشت. رياضيات و نجوم سخت تشويق مي‌شد و در يك دايره المعارف ايراني مربوط به سال (976) به نام مفاتيح العلوم به خوبي تلخيص شده بود و علمايي در رشته هاي مختلف شرحهاي مشتركي تحت عنوان رساله هاي اخوان الصفا منتشر مي كرد. در نيمه اول سده يازدهم فعاليت فكري به نقطه اوج خود رسيد. در ميان فضلاي اين عصر دو تن از بزرگترين دانشمندان جهان بودند كه به اين عصر يك برجستگي جهاني بخشيدند اين دو عبارت بودند از ابن سينا (980-1037) و بيروني (مستوفي 1048).

شايد از اين دو ابن سينا بزرگتر باشد- داراي آثار بيشتر، فراگيرتر، درخشان‌تر، جامع‌تر شخصيتي سازمان دهنده و خستگي ناپذير بود. او رياضيدان، منجم و شاعري مادرزاد بود كه در زمينه فيزيك كارهاي درخشاني كرد. و از نخستين شخصيتهاي برجسته جهان در زمينه پزشكي و رشته وابسته آن داروشناسي بود. او در مقام يك مرجع استناد پزشكي در سراسر اروپا سخت مورد احترام قرار گرفت و كتابهاي پزشكي‌اش تا سده هفدهم در اكسفورد و مون پليد متنهاي پايه بود.

در نيمه دوم سده يازدهم عمرخيام شاعر محبوب مي زيست كه در عين حال فيلسوفي اصيل و رياضيداني بزرگ بود. او يازده نوع مختلف از معادلات در جد سوم را تشخيص داد. در سال 1074 تقويم تازه اي تنظيم كرد. با اينهمه هنوز به عنوان يك جبران برجسته شناخته مي شود. يك شخصيت كاملاً متفاوت ديگر كه بر همان عصر تاثير گذاشت، (غزالي 1038-1111) بود كه داراي قدرتي معنوي، احساساتي عميق و ايثار محض بود. او در شاعري، حكمت و فقه شهرت داشت ولي بنا به عرف زمان اطلاعات مفيدي در برخي از علوم بدست آورد. و رسالاتي در باب اختر شماري و اصول اساسي نجوم نوشت. سلجوقيان كه طايفه اي ترك و ايراني بودند، به اين تمدن بسيار پيشرفته وارد شدند و رهبرانشان با فرهنگ ايراني، كه به دست سامانيان و غزنويان در آسياي ميانه ايجاد شده بود، تا حدي آشنايي داشتند. آنان مي بايد تا حدي تحت تاثير شكوه و عظمت غزنوي قرار گرفته باشند، ولي روش زندگي سخت گيرانه‌شان و تثاير سازنده دشتهاي زادگاهشان در آسياي ميانه آنان را به شيوه‌اي نيرومندتر و كم بضاعت تر معتقد ساخته بود.

سلجوقيان به رهبري طغرل بيك (1031-63) در جنگ هاي متعدد سالهاي (1037-51) ايران را گشودند. بقاياي دولت آل بويه را بر انداختند. و سلسله سلطنتي مهمي تاسيس كردند كه در تاريخ كمتر نظيري داشت.

آلپ ارسلان، ملكشاه، سلطان سنجر همه مرداني صميمي و جدي بودند. كه براي حكومتي توام با عزت زاده شده بودند.

 

معماري سلجوقي

 

قدرت و نجابت معماري سلجوقي بي شك به بهترين صورتي در مسجد جامع اصفهان تجلي كرده، كه يكي از بزرگترين مسجدهاي جهان است. اصفهان از اوايل اسلام به خاطر در مركز قرار داشتن و زيبائي هاي طبيعي اش مستعد بزرگ شدن بود و ناگزير مسجد جامعش مي بايد بزرگ مي شد. مسجد جامع اصفهان، به عنوان يك بناي با شكوه در شهري كه در اعصار كاملاً مختلف و در دوران فرمانروايان متعدد به پايتختي برگزيده شد، كاملاً سلجوقي نبود، ولي آن بخشهايي كه از عصر سلجوقي است، حتي امروز هم شكوه عمده آن است. در بيت ساختمان كاملاً متمايز آن بيش از 800 سال از معماري ايران هويداست وتاريخ آن از سده يازدهم تا هجدهم را در بر مي گيرد. در عمر طولاني آن بارها جنگ پيش آمده و بارها آسيب ديده و بازسازي شده و چيزي نمانده كه ويران شود. با اينهمه، مسجد بر جاي است و همه تريباسي كنند. آن كه همگي هنوز كاملاً خوانده نشده، اطلاعات خوبي درباره شكلهاي عالي آن به دست مي دهد.

يك حياط چهار ايوان (60*70متر) به وسيله رواقها و دهليزهاي روباز دو طبقه كاشيكاري يا آجر نخودي احاطه شده است. يك ايوان دراز كه به ويژه كاشيكاري آراسته‌اي دارد، به يك شبستان گنبددار باز مي شود كه بنا بر كتيبه‌اش به زمان نظام‌الملك در آغاز پادشاهي ملكشاه (سال 1072 و تقريباً به يقين پيش از سال 1075) ساخته شده است. (شكل 105-108، 110)

ولي برخي از بناهاي قديمي تر را هنوز مي توان ديد و احتمال دارد كه قسمت زيرين اين مسجد از اواخر سده دهم باشد. اين اطاق، فضادار و عالي با عظيمتي خيره كننده- گنبد عظيمي را نگهداشته، به قطر 17 متر كه بر روي گوشواره هاي سه بره قرار دارد. (شكل آنها گسترش سبك بقعه دوازده امام يزد مربوط به عصر آل بويه است). گوشواره ها به نوبه خود بر روي پايه هاي قطور استوانه اي قرار گرفته كه بالايشان گچ‌بري هاي متكائي سبك عباسي و مسلماً مربوط به زماني پيش از ساختمان خود گنبد بوده است. (شكل 118) مسجد را رواقها و شبستانهاي پوشيده از اقسام طاقهاي آجري گنبد مانند احاطه كرده كه برخي داراي دنده و شبكه پشت بند مستقل به شيوه گوتيك است. (اين حاكي از امكان يك رابطه همكاري است) شكل 119

اغلب اين طاقها روي ستونهايي است كه تاريخ شان از پيش از سلجوقي تا عصر متفاوت است. همه ايوانها در عصر سلجوقي بازسازي يا تجديد آرايش شده است. نشان مي دهد كه نقشه اصلي بناي مجسد در عصر سلجوقي قبلاً آماده بوده است.

ايوان شمال غربي كه از بيرون يك بناي راه راه است. از داخل باستونهاي بزرگي (احتمالاً از سده هجدهم، چون تجديد تزئينات داراي تاريخ 1744 است). پرشده ساير اجزاي مهم مجموعه مسجد جامع شامل يك شبستان طاق ضربي (ح 48*25متر) است كه در سال 1447 ساخته شده و بيشتر بدون تزئينات است. اطاقي با محرابي عالي از اوايل سده 14 مربوط به الجاتيو و مدرسه اي كه در سال 1366 ساخته شده و داراي يك طاق عرضي و ايوان ورودي جالب است.

 

 

ولي اينهمه تنها بخش هايي از يك بناي بزرگ و تودرتوست كه توصيف شان در اين مختصر نمي گنجد. از لحاظ زيبائي، مهمترين واحد مسجد جامع گنبد كوچك ولي عالي شمالي معروف به گنبد خركاست. از سال 1088 كه درست در نقطه مقابل محراب قرار دارد. اين شايد كامل ترين گنبد ساخته شده است. وقار و قدرت به ياد ماندني گنبد مربوط به ابعادش نيست (با 20 متر بلندي و 10 متر قطر)، بلكه ناشي از طرح آن است. همه جنبه ها با دقت زياد بررسي شده و در حد كمال يك غزل در يك كل كاملاً جوش خورده است. از لحاظ مكانيكي با ضرورت هاي رياضي يك گنبد كمال مطلوب برابري مي كند.

 

گناباد: مسجد گناباد

 

مسجد گناباد نيز از ديگر مساجد ناحيه خراسان است كه با نقشه دو ايواني بنا شده است. گرچه اين مسجد در اثر زلزله هاي متعدد تخريب شده، ولي بقاياي آن از اهميتش هنگام آباداني در عصر خوارزمشاهي حكايت مي كند. مسجد گناباد داراي تزئينات منحصر به فرد و بسيار زيباي آجركاري است. ايوانها به ويژه ايوان جنوبي داراي طرحهاي متنوع آجركاري، كتيبه هاي كوفي و همچنين كاشي هاي فيروزه‌اي و آبي، در متن آجركاري است. محراب گچبري شده مسجد در شبستان جنوبي با طرحهاي مختلف گياهي تزئين شده است. مسجد گناباد طبق كتيبه آجري آن در 609 هجري بنا شده است. اگر همزمان ويژگي هاي سه بناي ياد شده كه در فاصله سالهاي 610-600 بنا شده اند، مورد مطالعه دقيق قرار گيرد و خصوصيات معماري و تزئينات وابسته آن بررسي شود مشاهده مي شود كه معماري دوره خوارزمشاهي سبكي مخصوص دارد و با سبك معماري عصر سلجوقي و ايلخاني متفاوت است.

 

 

اصفهان: مسجد اشترجان

 

در نزديكي اصفهان در روستايي به نام اشترجان مسجد بسيار زيبايي همنام روستا وجود دارد كه در زمان ايلخانيان بنا شده است. روستاي اشترجان در 36 كيلومتري جنوب غربي اصفهان داراي مجموعه بناهاي مذهبي متعددي است كه هر يك از نظر تاريخي اهميت به سزايي دارد. اين مسجد داراي سردرهاي ورودي مسجد با ويژگي خاص دوره ايلخاني يعني بلند و كشيده و با عرض نسبتاً كم مانند مجموعه نطنز و ورامين بنا شده و داراي تزئينات مقرنس كاري، كاشيكاري و آجركاري است. گرچه در سالهاي اخير قسمت فوقاني منارهاي مسجد از بين رفته ولي هنگام آباداني داراي تزئينات زيباي آجركاري و كاشيكاري و همچنين كتيبه هايي به خط بنايي بوده است. مسجد داراي 2 در ورودي است يكي در طرف شمال و ديگري در طرف مشرق ساختمان كتيبه سر در شرقي مسجد به خط ثلث روي گچ و شامل آيه 18 سوره جن است. محراب مسجد يكي از زيباترين بخشهاي بنا است.

اطراف آن با كتيبه هاي گچبري شده متعدد به خط كوفي تزئين شده و قسمتي از آيه الكرسي، آياتي از سوره دهر توبه، آل عمران، و فاتحه روي آن نوشته شده است.

اشترجاني از امراي حكومت ايلخاني ابوسعيد بوده كه اين مسجد را احداث كرده است. هنرمندان زيادي در آرايش مسجد اشترجان سهيم بوده اند. طبق كتيبه هايي كه روي كاشي سر در مسجد موجود است، نشان مي دهد هنرمندان زيادي مثل استاد احمد حاجي محمد قطاع تبريزي مسئوليت كاشيكاري مسجد را به عهده داشته اند. مسجد اشترجان در عهد تيموري و صفوي مرمت شده و هم اكنون نيز در دست احياء و بازسازي است.

 

ورامين: مسجد جامع

 

مسجد ورامين كه محل برگزاري نماز جمعه در اين شهر است، در عهد ايلخاني، هنگام حكومت ابوسعيد در 722 هجري، بنا شده است. اين مسجد به شكل چهار ايواني و شامل سردر ورودي و در سمت شمال، شبستان در سمت جنوب، رواقهاي غربي و شرقي، ميانسرا و گنبد است. گنبد مسجد كه مهمترين بخش بنا است برفراز اتاق مربعي شكل به كمك فيلپوشها به هشت قسمت و در بالا به شانزده قسمت تقسيم و داخل آن با آجر و گچ تزئين شده است. سردر ورودي بلند و كشيده مسجد با طاقنماهاي دو طرف آن نمودار ويژگيهاي معماري عهد ايلخاني است. اين سر در با كاهش معرق تزئين شده وداراي كتيبه به خط ثلث بر زمينه لاجوردي است. مقرنسهاي در ورودي نيز تلفيقي از كاشي و آجر است.

 

آيات قراني و اسامي بزرگان دين نيز در بخشهاي گوناگون مسجد مانند رواقها به صورت كتيبه‌هاي گچي و آجري از ديگر تزئينات اين مسجد است. مسجد جامع ورامين در عهد شاهرخ تيموري بازسازي شده و طبق كتيبه موجود تزئينات گچبري و همچنين ساخت محراب، شبستانها و رواقها در سال هاي 821-845 هجري انجام شده است.

 

 



  گزارش تخلف  |  افزودن به فایل های من | mjavad25 | تاریخ ارسال : 15 /11 /1393

نظرات کاربران :

نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این محصول در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این محصول دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.
کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً لاگین نمایید.