نمونه سوالات پیام نور
به فایل سون خوش آمدید

جهت استفاده بهتر از گوگل کروم استفاده نمایید.

منو كاربري
تبلیغات

سیلویکا

Image result for ‫سیویلیکا‬‎

نرم افزار آموزشی شهاب

فایل های بیشتر
آمار
تعداد دانلود فايل : 0 دانلود
امتیاز فایل : 3 امتیاز
بازدید : 79 مرتبه
گزارشات سايت

فايل هاي رايگان:
    1,657 فايل
فایل های غیر رایگان :
    5,442 فايل
فایل های ويژه:
    204 فايل
مجموع كاربران ويژه :
    0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
    6,262 كاربر
adsads
انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی
تاریخ ارسال : 26 /04 /1394
دسته بندي: پابان نامه - پروژه - مقاله - تحقیق
حجم فایل : 320.21 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 90 صفحه
امتیاز : 3




قیمت : 1,900 تومان



توضیح :

عنوان

انقلاب اسلامی

 

فهرست :
 
تاریخ........................................................................................................................................................................... 2
22بهمن1357شمسی,سالروزپیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و سقوط رژیم شاهنشاهی................... 5
چه عواملی انقلاب مشروطه را به پیروزی انقلاب اسلامی کشانید که پشت به غرب داشت؟.......................... 6
«امريكا، سقوط شاه و پيروزي انقلاب اسلامي ايران با تأكيد بر مقطع ............................................................. 10
نقش محرم در پیروزی انقلاب اسلامی.................................................................................................................. 12
پیروزی انقلاب اسلامی ایران 22 بهمن 57......................................................................................................... 18
نقش افرینی امام زمان(ع) در پیروزی انقلاب اسلامی......................................................................................... 22
پیروزی نهایی انقلاب اسلامی............................................................................................................................... 24
آخرین کتاب‌های منتشر شده توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی ..................................................................... 35
قيام 29 بهمن تبريز زمينه ساز پيروزي انقلاب اسلامي بود .............................................................................. 41
نقش امام موسی صدر در پیروزی انقلاب اسلامی ایران .................................................................................. 42 
بازتاب پيروزي انقلاب اسلامي در نظام بين الملل ............................................................................................ 49
19 دی خیزش شكوهمند انقلاب اسلامی........................................................................................................... 51
حماسه 19 دي‌ماه 56 قم؛ جرقه‌ پيروزي انقلاب اسلامي................................................................................. 56
انقلاب اسلامي، پيروزي سنت‌گرايان دو انقلاب در هفتاد سال؛ چرا؟ ............................................................ 61
سرگذشت نفت ايران - از فوران اولين چاه تا پيروزي انقلاب اسلامي .......................................................... 69
تاسيس شركت نفت ايران و انگليس‌ ................................................................................................................ 71
آسیب شناسی انقلاب اسلامی ............................................................................................................................ 74
پاورقی ................................................................................................................................................................... 90
منابع و ماخذ ......................................................................................................................................................... 91
 
تاریخ
همزمان با شروع انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني «ره» “ناحوم گولدمن” يكي از موسسان كنفرانس جهاني يهود و از بزرگترين حاميان برپايي وطن ملي يهود در فلسطين و رئيس وقت صندوق يهود، در كتاب خودتحت عنوان «اسرائيل به كجا مي رود» نوشت: «اين جزيره يهودي در اقيانوس عربي پيرامون خود از بين خواهد رفت و شانس آن خيلي كم خواهد بود.»
شايد در ابتدا كمتر كسي به اين پيشگويي توجه داشت. ولي پيروزي انقلاب اسلامي ايران و حمايت آن از نهضت فلسطين، اذهان مردم جهان را متوجه اين مساله كرد كه آيا، اين نظر محقق يهودي واقعيت پيدا خواهد كرد و نهضت فلسطين پيروز خواهد شد و يا اينكه همچون بعضي از نهضتهاي جهان، مدت زمان كوتاهي همچون كفي بر روي دريا در تلاطم مي شد و پس از مدتي محو خواهد شد. اما با شروع انتفاضه در فلسطين صاحب نظران سياسي به اين باور رسيدند كه اين نظر به واقعيت نزديك شده است و جزيره مزبور (يهودي) از بين خواهد رفت اما نه در ميان اقيانوس عربي پيرامون خود، بلكه در ميان امواج پرتلاطم انقلاب اسلامي كه از شرق شروع شده و دامنه آن غرب را نيز فرا خواهد گرفت. انتفاضه با قيام فراگير فلسطين اشغالي يا آنچه كه به نام «انقلاب مساجد» ناميده شده اولين جهاد مردم مسلمان فلسطين عليه رژيم صهيونيستي اسرائيل نيست و طبيعتاً آخرين آن نيز نخواهد بود بلكه حركتي است مردمي و حلقه بارزي است از سلسله زنجيره جهاد تاريخي مردم فلسطين كه از سال 1948 تاكنون بعد از گذشت چهار دهه از تسلط اسرائيل غاصب بر اين سرزمين به روشها و اشكال مختلف در قالبهاي حزبي و گروهي و حركتهاي مردمي و يا اعتصابها جريان داشته است و نمي توان آن را به طور كلي از تاريخ فلسطينيان و مبارزه با دشمن صهيونيستي و حتي صليبيان غربي جدا و مجزا كرد. مبارزه اي كه هفتاد سال پيش عليه سلطه استعمار انگليس شروع شد و افراد و مجاهدان برجسته اي همچون «عزالدين قسام» جان خود را در راه جهاد با اشغالگران انگليس فدا كردند و مبارزه آنها با پيكار مقدس 1947 «عبدالقادر حسيني» و شهيد «قسطل» و برادران همرزمش ادامه يافت. ملت فلسطين بعد از اشغال فلسطين واعلام تشكيل دولت اسرائيل در اين سرزمين، از مبارزه خويش عليه اشغالگران صيونيست بازنايستاد و جهاد خود را ادامه داد تا اينكه در سال 1965 نطقه عطفي درمبارزات فلسطين آغاز شد و اولين گروه مسلح فلسطيني به نام جنبش فتح به شكل آشكار وعلني در غزه شروع به فعاليت كرد و سپس به منظور ايجاد ارتباط و پيوند بين مبارزه مسلحانه و قرارها و تصميم گيريهاي سياسي، زير نظر و سازمان آزادي بخش فلسطين قرار گرفت و بعد از آن نيز گروههاي مسلح فلسطيني ديگر پا به صحنه كارزار و مبارزه فلسطيني ـ اسرائيلي نهادند . اما ديري نپاييد كه مبارزه و جهاد مردم فلسطين قالب و شكل حزبي و گروهي به خود گرفت و با توطئه هايي كه عليه مردم فلسطين از سوي قدرتهاي جهاني غرب و شرق و اسرائيل غاصب و حتي برخي كشورهاي عربي انجام مي شد اين مبارزات در گردونه خود محوري و تحّزب گرايي قرارگرفت و بدن اينكه اسلام و يا خواست اصلي حقيقي مردم مسلمان فلسطين درخط مشي سياسي آن جاي گيرد، لذا جريانهاي سياسي فلسطيني به سرعت از مركزيت مبارزه با اسرائيل خارج شدند و روز به روز مشعل مبارزه با رژيم صهيونيستي رو به افول و خاموشي گرائيد تا جايي كه بعضي گروههاي فلسطيني كه بر اساس دفاع از حقوق فلسطين و مقابله با رژيم صهيونيستي تشكيل شده بودند همسو و حتي جلوتر از برخي رژيمهاي عربي مذاكره كنده با رژيم صهيونيستي برخلاف شعارهاي مردم پسند و فريبنده خود به صلح با اسرائيل فكر مي كردند. در پي پيروزي شروع انقلاب اسلامي ايران به رهبري حضرت امام «ره» از اوايل دهه هشتاد اسلام وارد صحنه مبارزاتي مردم فلسطين شد و از ميان كالبد و جسم تقريباً نيمه جان نهضت فلسطين كه رو به سردي گرائيده بود مجدداً آتش انقلاب فلسطين روشن و از سال 1987شعله ور شد و مردم فلسطين كه طي سالهاي 1967 تا 1987 تجارت تلخي را پشت سر گذاشته و راههاي گوناگون سازمان فلسطيني و دولتهاي عربي را آزموده و شكست طرحهاي سياسي را احساس كرده بودند، دريافتند كه شعارهاي انقلابي رهبران سياسي فلسطين و دولتهاي عربي زينت خود را ازدست داده و طي اين مدت هيچ نشانه اميدي از نابودي رژيم صهيونيستي و يا حداقل كم رنگ شدن حاكميت آن در فلسطين پيدا نشده لذا با تجربه پيروزي انقلاب اسلامي ايران اين نكته سخن خداوند در ذهن آنها تجلي يافت كه «ان الله لا يغّير ما بقوم حتي يغّيروا بانفسهم.»
بدين ترتيب جنبش جديد مردم فلسطين يا انتفاضه، صرف نظر از عوامل متعدد شكل گيري آن ، بدون هيچ وابستگي گروهي يا سازماندهي قبلي جريانات سياسي وابسته به دولتهاي عربي، با الهام از انقلاب اسلامي ايران توسط مردم مسلمان فلسطين در شرايطي به منصه ظهور رسيد و وجه تسميه انقلاب مساجد را به خود اختصاص داد كه قبح سازش با رژيم صيونيستي توسط بعضي رژيمهاي عربي و سازماندهي فلسطيني مدعي دفاع از حقوق فلسطينيها شكسته شده بود و برخي دولتهاي عربي مبارزه عليه اسرائيل را به طور كامل به فراموشي سپرده و بدتر از آن به طور جدي راههاي صلح و سازش با دشمن ديرينه خود را در پيش گرفته بودند و حتي مبارزه با اسلام گرايي به بهانه اينكه خطري جدي عليه رژيمهاي عربي خاورميانه است جايگزين مبارزه با اسرائيل و صهيونيسم شد. اما انتفاضه فلسطين به عنوان خالص ترين و پاك ترين نهضت ضد صهيونيستي در سرزمينهاي اشغالي طي چندين دهه اخير مطرح شد و دقيقاً به دليل همين خلوص بود كه انتفاضه برخلاف ساير مبارزات ضد صهيونيستي چند دهه اخير از نفوذ عميق مردمي برخوردار، و رفته رفته فراگير شد و ملت مظلوم مسلمان فلسطين با آگاهي از عوامل اصلي انحطاط و شكست اكثر جنبشهاي ضد صهيونيستي و پي بردن به ماهيت ضعارهاي ضد اسرائيلي دولتهاي عربي و شناسايي ماهيت وابستگي و سر سپردگيها و تمام عواملي كه در يك حركت سالم و فراگير ضد اسرائيلي نقش بازدارند ايفا مي كنند و حقوق حقه ملت فلسطين را وجه المصالحه منافع سياسي خود قرار مي دهند با اعتقاد كامل به قيام همگاني خويش عليه رژيم صهيونيستي پا به صحنه مبارزه و جهاد با اين رژيم گذاشت تا شخصيت اصلي خويش را به دست آورد. به همين دليل است كه انتفاضه در ميان ملل مسلمان منطقه كه از ظلم و ستم بي پايان استكبار جهاني و صيونيسم اشغالگر به ستوه آمدند جاي خود را باز كرد.
 
1- معنا و مفهوم انتفاضه در تاريخ انقلابها و مبارزات ، واژه انتفاضه پيشينه اي طولاني دارد. انتفاضه از نظر معنايي به قيام عليه رخوت و ركود گفته مي شود. و معناي اصطلاحي آن، همان شورش و قيام مردم فلسطين است. انتفاضه مرحله ما قبل انقلاب است مثلاً قيام 15 خرداد سال 1342 هـ ، ش مردم مسلمان ايران عليه رژيم شاهنشاهي پهلوي انتفاضه و قيام مردم كه در سال 1357 منجر به پيروزي شد را انقلاب مي گويند.
قبل از انتفاضه چنين به نظر مي رسيد كه مردم، فلسطين را فراموش كرده و تسليم اشغال فلسطين شده اند اما حركت آنها نشان داد كه مفهوم انتفاضه استعاره از شورش و انفجار جوانان فلسطيني است كه “گلدامير” نخست وزر اسبق رژيم صهيونيستي از آنها به نسل فراموش كننده تعبير كرده بود. وي گفته بود كه اين نسل خواهد مرد و نسل آينده هم فراموش خواهند كرد. در ابتدا جا افتادن كلمه انتفاضه به جاي انقلاب و شورش و غيره سخت بود ولي بالاخره جايگزين شد، و همه پذيرايي اين كلمه شدند. برخي نيز مثل جنبش جهاد اسلامي فلسطين در آغاز، نام قيام مردم را، انتفاضه گذاشتند ولي پس از اينكه اين قيام فراگير شد نام آنرا «انتفاضه ـ انقلاب» مي نامند. پس از آن نيز كه در سال 2000 در پي ديدار شارون از مسجد الاقصي مجدداً آتش انتفاضه شعله ور شد از آن به عنوان انتفاضه الاقصي نام برده است. صهيونيستها انتفاضه را به عنوان حوادث و وقايع شرورانه اعلام كردند، و افراد شركت كننده در انتفاضه و مجاهدان را خرابكار (گروه خرابكارانه) معرفي مي كند مثلاً شيخ احمد ياسين را رهبر خرابكاران مي دانستند. اروپائيان و رسانه هاي غربي نيز با وجه تسميه انتفاضه هماهنگي كردند و آن را همان انتفاضه اعلام داشتند اگر چه برخي سعي كردند آنرا بعنوان سركشي و طغيان ملي جلوه دهند. ولي كلمه انتفاضه بر همه تعبيرات غلبه كرد. به طور كلي مي توان گفت كه گروهها و احزاب مختلف فلسطيني و غيره و كشورهاي عربي و غير عربي در برابر انتفاضه و وجه تسميه آن غافلگير و منفعل شدند.و علي رغم اظهاراتي كه برخي در اين زمينه مي كردند (يكي از رهبران فتح پس از يك هفته از ادامه انتفاضه، در مورد وجه تسميه انتفاضه مي گويد: اين يك تعبيري است كه از نبودن آزادي مردم فلسطين نشات گرفته، و يكي دو هفته بيشتر دوام نمي يابد) از اين عنوان و نام استقبال نمودند و پس از مدتي انتفاضه فلسطين به عنوان يك واژه سياسي غيرقابل تغيير در قاموس سياسي از هفدهم تا 22 بهمن 57، ایران یکی از دوره های استثنایی تاریخ سیاسی جهان را گذرانید. در این ایام، دو دولت در یک مرکز و بدون هیچ گونه مرزبندی مواجه بودند. دولتی که پشتوانه و عامل مشروعیت خود را از دست داده و از قدرت نظامی محروم گشته و با انقلابی عظیم روبرو بود. و دولتی دیگر متکی به رهبری انقلاب توده های میلیونی مردم که به جای قدرت نظامی، تنها به ارتش مردم وابستگی داشت. با وسعت یافتن دامنه های انقلاب، قرار بر این شد که سران ارتش پهلوی، دست به کودتا زده و با به دست گرفتن قدرت، انقلاب مردمی را سرکوب سازند. از این رو از ساعت چهار بعداز ظهر روز 21 بهمن 57، حکومت نظامی اعلام شد. پس از اعلان حکومت نظامی، حضرت امام خمینی (ره) اعلام کرد که مردم به حکومت نظامی اعتنایی نکنند. مردم نیز همچنان به یورش خود به مراکز دولتی و نظامی و انتظامی ادامه دادند و تقریباً تمام این مراکز با اندک درگیری و مقاومت، تسخیر شد و به دست مردم افتاد. این درگیری ها در روز بعد نیز به شدت ادامه یافت و در این روز هزاران زن و مرد و پیر و جوان، هر یک به اندازه توان خود برای سرنگونی نهایی رژیم ظلم و جور، کوشش کردند. آنها با سنگربندی در خیابان ها، سینه سپر کردن در برابر تانک ها و با فداکاری و جانفشانی، انقلاب را به پیروزی رساندند. نه فقط در تهران، بلکه در تمامی شهرهای ایران، درگیری مردم با بقایای رژیم شاه جریان داشت. هنگامی که خبر حرکت نیروهای نظامی از شهرهای مختلف ایران به سمت تهران برای سرکوب قیام مردم پخش شد، مردم شهرهای مسیر به درگیری با نیروهای نظامی پرداختند و با بستن راه، مانع حرمت آنها به سمت تهران شدند. برخی از فرماندهان رده بالای ارتش در این درگیری ها به دست مردم کشته شدند تا سرانجام، ارتش، بی طرفی خود را اعلام کرد. روز سرنوشت فرا رسید و در 22 بهمن 1357، نظام پوسیده ستمشاهی فرو ریخت و ریشه های فاسد دودمان سیاه پهلوی از این کشور اسلامی کنده شد. مبارزه پانزده ساله ملت مسلمان ایران به رهبری امام خمینی (ره) به ثمر رسید و با سرنگونی نظام 2500 ساله شاهنشاهی، انقلاب شکوهمند اسلامی ایران پیروز گردید. 
 
22بهمن1357شمسی,سالروزپیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و سقوط  رژیم 2500 ساله شاهنشاهی
 از هفدهم تا 22 بهمن 57، ایران یکی از دوره های استثنایی تاریخ سیاسی جهان را گذرانید. در این ایام، دو دولت در یک مرکز و بدون هیچ گونه مرزبندی مواجه بودند. دولتی که پشتوانه و عامل مشروعیت خود را از دست داده و از قدرت نظامی محروم گشته و با انقلابی عظیم روبرو بود. و دولتی دیگر متکی به رهبری انقلاب توده های میلیونی مردم که به جای قدرت نظامی، تنها به ارتش مردم وابستگی داشت. با وسعت یافتن دامنه های انقلاب، قرار بر این شد که سران ارتش پهلوی، دست به کودتا زده و با به دست گرفتن قدرت، انقلاب مردمی را سرکوب سازند. از این رو از ساعت چهار بعداز ظهر روز 21 بهمن 57، حکومت نظامی اعلام شد. پس از اعلان حکومت نظامی، حضرت امام خمینی (ره) اعلام کرد که مردم به حکومت نظامی اعتنایی نکنند. مردم نیز همچنان به یورش خود به مراکز دولتی و نظامی و انتظامی ادامه دادند و تقریباً تمام این مراکز با اندک درگیری و مقاومت، تسخیر شد و به دست مردم افتاد. این درگیری ها در روز بعد نیز به شدت ادامه یافت و در این روز هزاران زن و مرد و پیر و جوان، هر یک به اندازه توان خود برای سرنگونی نهایی رژیم ظلم و جور، کوشش کردند. آنها با سنگربندی در خیابان ها، سینه سپر کردن در برابر تانک ها و با فداکاری و جانفشانی، انقلاب را به پیروزی رساندند. نه فقط در تهران، بلکه در تمامی شهرهای ایران، درگیری مردم با بقایای رژیم شاه جریان داشت. هنگامی که خبر حرکت نیروهای نظامی از شهرهای مختلف ایران به سمت تهران برای سرکوب قیام مردم پخش شد، مردم شهرهای مسیر به درگیری با نیروهای نظامی پرداختند و با بستن راه، مانع حرمت آنها به سمت تهران شدند. برخی از فرماندهان رده بالای ارتش در این درگیری ها به دست مردم کشته شدند تا سرانجام، ارتش، بی طرفی خود را اعلام کرد. 
روز سرنوشت فرا رسید و در 22 بهمن 1357، نظام پوسیده ستمشاهی فرو ریخت و ریشه های فاسد دودمان سیاه پهلوی از این کشور اسلامی کنده شد. مبارزه پانزده ساله ملت مسلمان ایران به رهبری امام خمینی (ره) به ثمر رسید و با سرنگونی نظام 2500 ساله شاهنشاهی، انقلاب شکوهمند اسلامی ایران پیروز شد.
 
چه عواملی انقلاب مشروطه را به پیروزی انقلاب اسلامی کشانید که پشت به غرب داشت؟
با آن که در انقلاب مشروطه فقط گروه هایی از مردم شهرنشین وکاسب کاران به دنبال روشنفکران و تکنوکراتها و روحانیون مشروطه خواه بودند، انقلاب پیروز شد. شاید دلایل پیروزی کم هزینه مشروطه طلبان را بتوان به شکل  زیر خلاصه کرد: 
 
۱- پیش از آن که نیروی مردم و یا برنامه روشنفکران به قدر کافی نیرومند و یا دقیق باشد، حکومت قاجار ضعیف و بی برنامه بود.  مظفرالدین شاه مریض بود و نتوانست بیش از ده سال حکومت کند و پس از امضای فرمان  مشروطه در کمتر از سه ماه درگذشت. 
۲- مشروطه طلبان برای براندازی پادشاه قاجار شعار ندادند و در نتیجه برای حکومت و طرفداران آن، مسئله مرگ و زندگی نبود و به همین دلیل مقاومت در برابر آن تخفیف کلی پیدا کرد. پیروزی آسان انقلاب مشروطه، با توجه به بومی نبودن اندیشه و تفکر مشروطه، نمایانگر ضعیف بودن نیروی انسانی و کادرهای اداره کننده دولت بعد از پیروزی بود.  حقیقت این است که بیشتر مقامات مؤثر در دولت مشروطه، همان کسانی بودند که در دروان استبداد حکومت را اداره می  کردند.  در نتیجه اگر دولت پیشین از روی ضعف و فساد فرو ریخت، دولت تازه نیز از این عقب ماندگی ها و فساد ها پاک نبود. ویژگی مهم انقلاب مشروطه  این است که با آن که مردم  ایران متدین بودند و با آن که روحانیون نیز در کشاندن مردم به صحنه مبارزات بسیار تأثیرگذار بودند،  جهت مبارزه، روی به غرب  سکولار صنعتی داشت. همان غربی هایی که در زمان صفویان نجس بودند و جای پای آن ها را وقتی به اصفهان می آمدند، مستخدمان شاهی، با‌ آب و صابون می شستند تا پاک شود! 
 
چرا جهت انقلاب رو به غرب بود؟ 
  ایران فقیر و عقب مانده بود و کسانی که به غرب رفته بودند و با غرب آمد و شد داشتند، به مردم گفته بودند که غرب پیشرفته و  مرفه است و علت پیشرفت آنها را نیز داشتن قانون و حکومت غیرمستبد می دانستند.
مشروطه طلبان نیز داشتن قانون و حکومت منتخب مردم و منع سلطنت از دخالت درامور اجرایی و مشروط کردن شاه به قانون را می خواستند. غرب، برای ایرانی مشروطه طلب آن روزگاران، از نظر قانون مندی و پیشرفت، مدل والگوی حکومتی و جامعه ای بود که او می خواست. در غرب، سال ها بود که نهضت جدایی دین و دولت پیروز شده بود.  بنابراین برای دولت های غربی، در ارتباط با ایران موضوع دین مطرح نبود و در ایران نیز بهره گیری از تمدن، دانش و صنعت غرب و حتی الگوی حکومتی آنها به معنی تسلیم شدن به فرهنگ غرب تعبیر نگردید.
 
چرا این  جهت به تدریج  تغییر کرد؟
پیروزی انقلاب مشروطه به پیروزی قانون مشروطه و رفاه و امنیت موجود در غرب نیانجامید.  حوادث دردناکی که بر مشروطه گذشت، مانند طغیان محمدعلی شاه و توپ بستن مجلس، جنگ بین الملل اول و اشغال بخشی از ایران وسیله عثمانی،روس و انگلیس، تلاش انگلیس  و روس برای تقسیم ایران در سالهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ و سپس توطئه انگلستان در تحمیل قرارداد تحت الحمایگی ایران در سال ۱۹۱۹، ناامنی سراسری،طغیان بعضی از ایلات وعشایر و کوشش شیخ خزعل برای جداکردن خوزستان  از ایران و نهضت جنگل و تشکیل  جمهوری گیلان... سبب شد دولت نوپا و بی تجربه و ضعیف مشروطه ضعیف تر  گردد. بدین ترتیب، با انقلاب مشروطه، مردم نه تنها از فقر و بی قانونی نجات پیدا نکردند، بلکه ناامنی نیز به آن اضافه شد.
روی کار آمدن رضاخان سردار سپه اگر هم با کمک خارجی ها صورت گرفته باشد، شاید نیاز به امنیت مردم، مهم ترین زمینه آن بود و  به هرصورت این مشروطه بود که امکان سلطنت پهلوی اول را فراهم  آورد و دیگرآن شور و حرارت مردم که برای حفظ مشروطه با محمدعلی شاه و قزاق های او جنگیدند، در مردم وجود نداشت.  بطوری که وقتی مجلس شورای ملی در پاییز ۱۳۰۴  می خواست به تغییر سلطنت رأی  بدهد،  با وجود مخالفت وکلای آزادیخواه آن دوره، مانند سید حسن تقی زاده، سید حسن مدرس، حسین علاء و به ویژه دکتر محمد مصدق، هیچ گونه حمایتی از سوی مردم نسبت به آنها ابراز نشد.  در حالی که ارتش رضاخان و نفوذ شخصی او در جامعه، از نفوذ تاریخی سلطنت موروثی محمدعلی شاه و قزاق های وی کمتر بود. البته بعضی از روشنفکران سرشناس نیز رضاخان را حمایت کردند و با او پیمان همکاری  بستند. رضا شاه ثابت کرد که مانند ایام صدراعظمی و وزارت جنگش، مردی مدیر و جدی و کارآمد است.  او به زودی شورش ها  را فرونشاند، مسئله جنگل و شیخ خزعل را پشت سر گذاشت. اوحتی به تجدید انتخابات به موقع مجلس شورای ملی را  برابر با نظامنامه مجلس و تأسیس نهادهای جدید پیش بینی شده در قانون  مشروطه که به دلیل ضعف دولت های  قبلی و ناامنی و گرفتاری های دیگر بوجود نیامده بودند مانند:  دادگستری مدرن، نظام آموزش و پرورش مدرن، ثبت اسناد، ارتش نوین، بودجه معین و تأسیس دانشگاه و  آوردن ده ها کارخانه تولیدی، کشیدن راه آهن سراسری و جاده های شوسه متعدد همت گماشت. همه این کارهای رضاشاه گرچه از نظر قانون مشروطه، دخالت در  اموراجرایی و بنابراین خلاف قانون بود،ولی از نظر پیشرفت مملکت و تجدد  دارای اهمیت است. نتیجه این که رضاشاه ضمن این خدمات بزرگ،آزادی های و تأسیس نهادهای مدنی را بکلی متروگ گذاشت. بدین ترتیب، بخش انسان پروری  مشروطه که از ویژگی های آزادی های سیاسی و تمرین بهره وری از حقوق اساسی مشروطه بود مغفول ماند.  لذا کارآمدی نهادهای نوین احداثی نیز ناقص و ناکافی بود. از سوی دیگر، رضاشاه با اعزام دستجات بزرگ محصلین برای تحصیلات عالی به خارج از کشور و همچنین پرورش تحصیل کردگان دوره های عالی در داخل کشور، خواه ناخواه تعداد متوقعان و خواستاران آزادی های مدنی مانند روزنامه ها،احزاب و اتحادیه های آزاد را به تعداد چشمگیری افزون کرد، اما این گونه آزادی ها، در نظام فکری رضاشاه و حکومت او نمی گنجید.  از یاد نبریم که نهضت جهانی کمونیسم با دلفریبی آرمانشهری که برای توده ها ترسیم می کرد، در نظام های بسته و عقب مانده به شدت رسوخ کرد و در دروان رضاشاه با وجود سختگیری بسیار در این زمینه، گروهک هایی به وجود آمدند که در سال های پس از شهریور ۱۳۲۰ هسته مرکزی حزب توده و بعضی احزاب دیگر را پایه ریزی کردند. جنگ جهانی دوم با استعفا و تبعید پهلوی اول و پادشاهی پهلوی دوم و فقر و فلاکت بیشتر مردم ایران پایان یافت.  امریکا، ابرقدرت جهان گردید و تبلیغات پنجاه ساله ضد سرمایه داری کمونیسم سبب گردید که در بسیاری از کشورها، منجمله ایران، تمام عقب ماندگی ها، فقر، استبداد حاکم و ناکامیهای خود را از سیاست ها و مداخلات امریکا بدانند.  دشمنی با امریکا، معیار روشنفکری و ترقی طلبی و استقلال  گشته بود.  در این بازار آشفته، پهلوی دوم تشخیص داده بود که بدون حمایت امریکا، حفظ ایران در برابر کشورهای کمونیستی که بیش از دو هزار کیلومتر با ایران مرز مشترک داشتندنامقدور است.  تردیدی نیست که مداخله امریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که منجر به سقوط دولت ملی دکتر محمد مصدق و حتی زندانی شدن  و تبعید او تا پایان عمرش شد، هم دشمنی با امریکا را بیشتر کرد و هم زمینه این تفکر را به وجود آورد که جز مبارزه با امپریالیسم، بویژه امریکا، مبارزه با استبداد داخلی مقدور نیست.  به یاد داشته باسیم که شاه با تأسیس مجلس مؤسسان در سال ۱۳۲۸ و گرفتن اجازه انحلال مجلس،  دیگر از مشروطه چیزی باقی نگذاشته بود. در این میان روشنفکران و اندیشه سازان نیز با تحلیل اوضاع در آن فضا، عامل عقب ماندگی را استعمار غرب می شناختند  که زیر لوای فرهنگ غرب به کشورهای عقب مانده رسوخ می کند.  پس بایستی به ریشه های اصلی فرهنگ بومی خود برمیگشتیم و کتاب «غرب زدگی» جلال آل احمد چنان نفوذی در قشر جوان کتابخوان داشت که کمتر متفکر و نویسنده مخالفی جرئت می کرد  قلم به دست بگیرد و علیه آن بنویسد. بدیهی است که برگشت به فرهنگ بومی با ارزشها و آموزه های اسلام ایرانی پیوند دارد.   معلوم است که چنین زمینه ای، پذیرش و رشد نظریه دکتر شریعتی را در مورد شیعه علوی و شیعه صفوی فراهم می سازد و منجر به حضور هزاران جوان ساده دل  مسلمان در جلسه های سخنرانی شریعتی می شود.  شگفت انگیز آن است که آقای خمینی ضمن قبول نداشتن شریعتی، فقه ایستا و فقه  پویا را در برابر هم می گذارد و با زنده کردن نظریه ناموجه ولایت  فقیه به کمک فقه پویا،در تبعید پاریس، به مردم ایران  وعده آنچنان حکومت آزادی را می دهد که مورد رشک همه دموکراسی ها ی سکولار و تجربه شده  درجهان است! با آن تجربه ای که از غرب گرایی مشروطه در طی هفتاد سال بدست آمده بود و تسلط حکومتی که به کمک غرب با دولت ملی که منابع حیاتی ما، یعنی نفت، را ملی کرده بود، مبارزه میکرد و تئوریهای اسلامی که یکطرفه جامعه را به سوی سنت گرایی متوجه کرده بود، مردم علیه استبداد و فقر و امپریالیسم قیام کردند.  گروه های سیاسی از چپ تا ملی گرا و روحانیت، هر کدام با بخشی از آن آرمان ها به میدان آمدند.  چپ ها با شعار  ضد امپریالیستی و تبلیغات هفتاد ساله کمونیسم جهانی، میلیون با شعار ضد استبداد علیه شاه و البته روحانیت با توافق بر روی این شعار و بهره گیری از نفوط تاریخی برتوده مردم کار را به انقلاب کشاندند.  محمدرضاشاه نیز که مبارزه با احزاب سیاسی و نادیده گرفتن فعالیت روحانیت را در کانون سیاست خود قرار داده بود، در کنار ضعف و بیماری، پیروزی  انقلابیون  را که نفوذ روحانیت، دشمنی با غرب و اسلامی شدن حکومت  حاصل طبیعی آن بود، آسان نمود.
 
«امريكا، سقوط شاه و پيروزي انقلاب اسلامي ايران با تأكيد بر مقطع (1356 ـ 1359) »
22 بهمن 1357، حكومت پهلوي، متحد استراتژيك امريكا در ايران، با اهميت ژئوپولتيك بسيار و در همسايگي ابرقدرت شرق، سقوط كرد و انقلاب اسلامي ايران به پيروزي رسيد. ايران در حلقه‌ي مركزي نوار امنيتي امريكا ـ‌ سنتو ـ مقابل شوروي قرار داشت. امريكايي‌‌ها سقوط شاه را از قبل پيش‌بيني نكرده و براي آن برنامه‌اي نداشتند.
اين مقاله درصدد است با تبيين سياست خارجي امريكا در مقطع سقوط شاه و پيروزي انقلاب اسلامي و نگاهي به: دكترين نيكسون و كارتر؛ اوضاع داخلي و سياست خارجي امريكا؛ اوضاع داخلي و سياست خارجي ايران در زمان شاه؛ نظام تصميم‌گيري و اجراي سياست خارجي در اين دوران؛ شرايط نظام بين‌الملل؛ رابطه امريكا با ايران و مواضع او درمقطع سقوط شاه و پيروزي انقلاب اسلامي؛ به اين سؤال پاسخ دهد كه: «رابطه امريكا با ايران و مواضع او در مقطع سقوط شاه و پيروزي انقلاب اسلامي ايران چگونه قابل ارزيابي است؟»
براي اين منظور از نظريه‌ي «كليانتاليسم» مارك ج. گازيرووسكي استفاده شده است.
گازيرووسكي معتقد است امريكا براي مقابله با ناآرامي مردمي در كشورهاي دست نشانده، چهار راه در برابر خود داشته است.
 

 



  گزارش تخلف  |  افزودن به فایل های من | jikjik | تاریخ ارسال : 26 /04 /1394

نظرات کاربران :

نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این محصول در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این محصول دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.
کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً لاگین نمایید.