نمونه سوالات پیام نور
به فایل سون خوش آمدید

جهت استفاده بهتر از گوگل کروم استفاده نمایید.

منو كاربري
تبلیغات

سیلویکا

Image result for ‫سیویلیکا‬‎

نرم افزار آموزشی شهاب

فایل های بیشتر
آمار
تعداد دانلود فايل : 0 دانلود
امتیاز فایل : -1 امتیاز
بازدید : 91 مرتبه
گزارشات سايت

فايل هاي رايگان:
    1,657 فايل
فایل های غیر رایگان :
    5,442 فايل
فایل های ويژه:
    204 فايل
مجموع كاربران ويژه :
    0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
    6,262 كاربر
adsads
در مورد وهابیت
در مورد وهابیت
تاریخ ارسال : 03 /05 /1394
دسته بندي: پابان نامه - پروژه - مقاله - تحقیق
حجم فایل : 42.56 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 21 صفحه
امتیاز : -1




قیمت : 1,000 تومان



توضیح :

عنوان

در مورد وهابیت

 

فهرست مطالب
بررسی چگونگی پیدایش وهابیت و مبانی فکری آن 1
● مقدمه: 2
● چگونگی پیدایش وهابیت: 3
● مبانی فکری وهابیت: 5
● روش استدلال محمدبن عبدالوهاب: 7
● سیاست ها و عوامل اصلی رشد و تقویت فرقه ی وهابیت: 8
● نتیجه: 9
ماهیت شناسی وهابیت نوین 10
 
 
 
 
بررسی چگونگی پیدایش وهابیت و مبانی فکری آن
وهابیت مسلکی است که در سال ۱۱۴۳ هجری قمری در شبه جزیره ی عرب بوجود آمده است و در بسیاری از اصول عقاید و احکام شرعی با مذاهب دیگر تفاوت دارد. پیروان این مسلک را «وهابی» گویند. 
وهابیها خود را مسلمانان حقیقی و دیگر مسلمانان را منحرف و مشرک می دانند، و به آنان به دیده ی حقارت می نگرند. فرقه وهابیت از شیوه ی زور و سنگدلی و قساوت در تحمیل افکار غیرمنطقی خود بر مسلمانان، استفاده می کند. این مسلک به خاطر نسبتش به «محمد بن عبدالوهاب تمیمی» که اولین بار افکار و اندیشه های این فرقه را ساخته و ترویج نموده «وهابیت» نامبرده می شود. محمدبن عبدالوهاب بعضی از عقاید خود را از ابن تیمیه گرفته است، از آنجا که وی تحت تأثیر این عقاید بوده وزارت مستعمرات انگلیس سینه ی او را برای پاشیدن بذر مکتب جدید مساعد و زمینه را آماده یافته و به همین جهت روی این مرد سرمایه گذاری کرده است. خلاصه ی عقاید محمد بن عبدالوهاب عبارتست از: 
 
۱) تشبیه خداوند متعال به مخلوقاتش 
۲) توحید عبادی و ربوبی 
۳) احترام نکردن پیامبر اکرم (ص) 
۴) تکفیر مسلمانان 
 
● مقدمه: 
دعوت اسلامی، فراخوان مردم به یکرنگی و همبستگی و احتزار از جدایی و پراکندگی بود. 
قرآن با بیان رهنمودهای روشن و تشریح مبانی عقیده و ایمان، همه ی انسان ها را به گردآمدن بر محور توحید سفارش کرد و تفرق و چند دستگی را عامل دوی از راه مستقیم دین دانست و فرمود: «از راه های گوناگون پیروی نکنید که شما را از طریق حقّ باز می دارد.» ۱(انعام/۱۵۳)  رسول خدا (ص) نیز که جز به عزّت و شوکت مسلمانان و زیستن آنان بر اساس ارزشهای والای دین خدا نمی اندیشید، و در راه هدایت انسانها از هیچ کوششی فروگذار نمی کرد و از همه مهمتر آنکه خطرات آینده را با دیده الهی خویش می نگریست؛ پیوسته از لزوم پای بندی به اصول و پایه های دین سخن گفته و امت را از فرو افتادن به دام دین سازان و بدعت گذاران بیم می داد؛ همچنانکه راه گریز از زیان های ناشی از تفرق را بیان می نمود. 
اما دیری نگذشت که امت اسلامی گرفتار انشعاب شد و مسلمانان به شاخه های گوناگون تقسیم شدند. هر کس به فرقه ای روی آورد و هر فرقه در ابعاد گوناگون اعتقادی، فقهی، تفسیری، حدیثی و ... روشی را برگزید. و اینگونه بود که برخلاف توصیه های قرآن و رهنمودهای پیامبر گرامی، موج تفرقه گرایی سراسر جامعه ی اسلامی را در هاله ای از ابهام فرو رفت، بسیار کسان را به تردید و نابودی گرفتار نمود و جمع کثیری از مسلمانان را به درگیری های خشونت بار فرقه ای کشاند. در این میان سودجویان مردم ناآگاه را فرفتند و حقایق را وارونه جلوه دادند و از همه خطرناک تر آنکه دشمنان اسلام این پراکندگی و دسته بندی را حربه ای برای رویارویی با آخرین کیش آسمانی یافتند. 
از طرفی دیگر برخی به بهانه ی بازگشت به اسلام سلف، به بیان نظریات و عقاید سخیفی درباره ی مسائل گوناگون اسلامی، به ویژه در باب توحید و شرک پرداختند که بر اساس این نظریات بسیاری از افکار و اعمال مسلمانان زیر سؤال می رفت و شمار زیادی از یکتاپرستان از جرگه ی اسلام بیرون رانده می شدند. از جمله چنین گروه هایی باید «وهابیان» را نام برد.۲ 
 
● چگونگی پیدایش وهابیت: 
مسلک وهابی منسوب به شیخ محمد فرزند «عبدالوهاب» نجدی است که این نسبت از نام پدر او «عبدالوهاب» گرفته شده است و به گفته برخی از دانشمندان، علت اینکه این مسلک را به نام خود شیخ محمد نسبت نداده اند یعنی «محمدیه» نگفته اند این است که مبادا پیروان این مذهب نوعی شرکت با نام پیامبر (ص) پیدا کنند و از این نسبت سوء استفاده نمایند. 
شیخ محمد در سال ۱۱۱۵ هجری قمری در شهر «عیینه» از شهرهای «نجد» تولد یافت.۳ 
وی فقه را بر اساس مذهب احمد حنبل فرا گرفت. از همان کودکی سخنانی به زبان می آورد که مسلمانان چیزی از آن نمی فهمیدند. برای تحصیل بیشتر، به مکه سپس به مدینه سفر کرد، و در نزد شیخ عبدالله بن ابراهیم بن سیف مشغول تحصیل شد. در همان جا زبان به انتقاد گشود که: چرا مسلمین، به قبر پیامبر پناه می آوردند و از وی شفاعت می خواهند؟ 
سپس به نجد بازگشت و از آن پس به بصره رفت تا از آنجا به شام برود. وقتی وارد بصره شد، مسلمانان، متوجه طرز فکر او شدند و او را از بصره بیرون کردند و او هم از آن حوالی گریخت. مدتی بعد به شهر «حریمله» از قلمرو نجد آمد، که پدرش نیز در آنجا سکونت داشت. 
در آنجا عقاید مسلمین را به دیده ی انکار و انتقاد نگریست. پدرش او را از این کار بازمی داشت.۴ و از اظهارات او سخت رنج می برد و مردم را از او بر حذر می داشت، برادرش عبدالله بر ردّ او کتابی نوشت.۵ عده ای از علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت نیز در ردّ عقاید محمدبن عبدالوهاب و پیروان او کتابهای متعددی را به رشته ی تحریر در آوردند. از جمله برادرش سلیمان بن عبدالوهاب کتابی در ردّ او نوشته است و از حنابله ی شام که در ردّ وهابیت کتاب نوشته اند می توان آل الشطی و شیخ عبدالقدّومی نابلسی را نام برد.۶ 
پس از درگذشت پدرش، در اظهار عقاید خود و انتقاد از معتقدات مسلمین جری تر شد. 
 
گروهی از فرومایگان نیز به دنبال وی افتاده، سخنش را پذیرا شدند. کار به آنجا رسید که سر و صدای مردم، از هر سو بلند شد و قصد کردند او را به قتل برسانند. محمدبن عبدالوهاب هم به «عیینه» بازگشت. رئیس شهر در آن اوقات، عثمان بن احمد بن معمّر بود. محمدبن عبدالوهاب، او را به پادشاهی بر نجد انداخت. عثمان بن احمد هم منویات او را مورد توجه قرار داد. به دنبال آن، قبر زید بن خطاب را منهدم کرد، و از این راه کارش بالا گرفت. 
چون این خبر به حاکم احساء و قطیف یعنی سلیمان بن محمدبن عزیز رسید، نامه ای به عثمان نامبرده نوشت که محمدبن عبدالوهاب را به قتل برساند. وقتی نامه به عثمان رسید، محمدبن عبدالوهاب را احضار کرد، و موضوع را به اطلاع او رسانید و دستور داد که از شهر بیرون رود. محمدبن عبدالوهاب هم، روی به «درعیّه» نهاده یعنی همان محلّی که «مسیلمه کذّاب» از آنجا برخاست و دعوی پیغمبری کرد و آن همه سر و صدا و مفاسد براه انداخت. 
حکمران «درعیه» در آن زمان محمدبن سعود از قبیله ی «عنیزه» بود. وی جدّ خاندان سعودی، فرمانروایان کنونی کشور حجاز است. 
محمدبن عبدالوهاب، در صدد برآمد که از قدرت حاکم مزبور بهره برداری کند، به همین جهت او را به اندیشه ی تسلط بر سرزمین نجد انداخت. محمدبن سعود نیز با وی بیعت کرد، بر این اساس که به نام جهاد در راه خدا، مسلمانان را از دم شمشیر بگذراند. 
ابن سعود، برای یاری محمدبن عبدالوهاب و انتشار طریقه ی او، به بسیج سپاه و تأمین سرباز و نفرات پرداخت، تا این که کارش بالا گرفت. 
آنگاه ابن سعود، نامه ای به رؤسای شهرهای نجد و قضات آنجا نوشت که اطاعت او را گردن نهند و تسلیم وی شوند. گروهی فرمان او را پذیرفتند و عده ای به سکوت برگزار نمودند. 
ابن سعود هم با سپاهی از مردم درعیه، آهنگ نجند نمودند و با مردم آنجا جنگ کرد. 
در این جنگ بسیاری از مسلمانان مخالف خود را به قتل رسانید، تا اینکه بعضی با میل و بعضی بی میل، به اطاعت او درآمدند و حکمرانی نجد، به زور شمشیر به وی تعلق گرفت. 
محمدبن عبدالوهاب در سال ۱۲۰۶ هجری درگذشت، ولی دین جدید او باقی ماند و حکومت سعودی به حمایت از ان برخاست. وهابی ها از آن تاریخ، دست به کشتار مسلمین زدند. چه نفوسی را که کشتند و چه خانه ها و قبوری را که منهدم کردند و چه اماکنی را که طعمه ی حریق ساختند و چه فسادی که میان مردم و شهرها، به راه نینداختند، و چه مصائب و دهشت ها که از ناحیه ی آنها به مسلمانان نرسید. 
وهابیها، در این مدت نه تنها افراد خارج از دین خود را به قتل رساندند، بلکه تمام مقتولین به دست آنها، مسلمانان موحدی بودند که گواهی به یگانگی خداوند می دادند، و محمد (ص) را پیامبر او می دانستند. تنها گناه آنها این بود که مذهب تازه ی اختراعی محمد بن عبدالوهاب را نمی پذیرفتند و به آن عقیده نداشتند.۷ 

 

 


  گزارش تخلف  |  افزودن به فایل های من | jikjik | تاریخ ارسال : 03 /05 /1394

نظرات کاربران :

نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این محصول در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این محصول دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.
کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً لاگین نمایید.