مقدمه :
تاريخ معماري ايران در طول شكل گيري داراي افت و خيز هاي زيادي بوده است كه بيشترين افت انرا از دوران قاجاريه به بعد داشته است.بعد از دوره قاجاريه در دوران پهلوي دانشجويان ايراني به صورت بورسيه به اروپا براي ادامه تحصيل فرستاده مي شدند.كه اين امر همزمان باپيدايش سبك پست مدرن بود. در اين دوره به خصوص در دهه پنجاه شمسي آثار بسياري ساخته شد از جمله تئاتر شهر اثر سردار افخمي و مقبره خيام اثر سيحون و برج آزادي با معماري يب نظير حسين امانت.
از خصوصيات بارز سبك پست مدرن استفاده از فرهنگ و معماري اصيل بومي آن منطقه در اثر معماري است كه حسين امانت توانست اين مهم را به عرصه ظهور برساند.
تاریخچه
در مراسم آغاز به کار این برج که در سمت غرب شهر تهران قرار دارد محمدرضا شاه پهلوی و همسرش شهبانو فرح پهلوی حضور داشتند و منشور حقوق بشر کوروش بزرگ (نخستین نوشته حقوق بشر از کوروش کبیر، پادشاه هخامنشی) برای نخستین بار در این مکان پردهبرداری شد.
در سال 1345 خورشیدی با توجه به نیاز کشور برای ساخت نمادی ملی در پایتخت ایران، یک مسابقه طراحی بین معماران ایرانی برگزار شد که از میان طرحهای موجود، طرح جوانی 24 ساله به نام مهندس "حسین امانت" که به تازگی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده بود به عنوان برنده مسابقه انتخاب شد.
شروع عملیات ساختمان مجموعه میدان و برج آزادی که نمادی از فرهنگ و تمدن ومعماری ایران از باستان تا به امروز بوده است، اوایل سال 1348 خورشیدی واتمام آن بعد از گذشت 30 ماه تلاش شبانه روزی و پشتکار دست اندرکاران این پروژه در 24 مهر ماه 1350خورشیدی بوده است.
این پروژه در 26 دی ماه 1350 خورشیدی به وزارت فرهنگ و هنر سابق تحویل گردیده و مورد بهره برداری قرار گرفت.
شناسنامه بنا:
بهره برداری: 26 دی ماه 1350 ه.ش
طراح و ناظر : مهندس حسین امانت
سرپرست پروژه : مهندس ایرج حقیقی با همکاری مهندس کمره ای
پیمانکار: مهندس محمد پور فتحی با همکاری مهندس ایرانپور و مهندس نیک خصال
سنگ: قنبر رحیمی - غفار داور پناه - استاد محمود
فرح پهلوی زاده ۲۲ مهر ۱۳۱۷ خورشیدی برابر با ۱۴ اکتبر ۱۹۳۸ در تبریز است.
وی در ۲۹ آذر ۱۳۳۸ با پادشاه ایران محمد رضا پهلوی ازدواج کرد و ملکه ایران شد. در چهارچوب مسولیتهای وی به عنوان شهبانوی ایران، دفتر مخصوص شهبانو دارای چهار بخش آموزش و پرورش، بخش بهداشت و درمان، بخش رفاه اجتماعی و بخش فرهنگ و هنر بود. فرح پهلوی به ویژه به آموزش و بهداشت کودکان بیسرپرست و کودکان ایران توجه فراوانی داشت. بنیان جمعیت کمک به جذامیان و بهکده راجی از نمونه کارهای وی به شمار میروند. با ایجاد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ادبیات کودکان و هنر فیلم در ایران در فرهنگ ایرانیان دگرگونی ریشهای به وجود آورد. موزه فرش ایران که در گیتی بیتا است و موزه هنرهای معاصر که بزرگترین موزه در نوع خود در خاور میانه است از ابتکارهای فرح پهلوی هستند. به سبب بازدیدهای داخلی به شهرهای ایران فرح پهلوی همواره به مردم گوشه و کنار کشور نزدیک بود و پشتیبان حق و آزادی زنان ایران شد. پس از تاجگذاری شهبانوی ایران نایب السلطنه شد.
معماری برج آزادی
معماری برج آزادی تلفیقی از معماری دوران هخامنشی، ساسانی و اسلامی است. این بنای سه طبقه دارای چهار آسانسور و دو راه پله و ۲۸۶ پلکان است. در محوطه زیرین آزادی چندین سالن نمایش، نگارخانه، کتابخانه، موزه و... قرار دارد. طول این بنا ۶۳ متر، ارتفاع آن از سطح زمین ۴۵ و ارتفاع از کف موزه ۵ متر است. گفته میشود در ساخت برج آزادی چهل و شش هزار قطعه سنک بریده و پرداخت شده به کار رفتهاست.
حسین امانت می گوید: «این بنا به گذشتههای درخشان تاریخ ایران نظر دارد؛ به دورانی که ایران در ادبیات، هنر، معماری، صنایع دستی، علوم مختلف و خیلی چیزهای دیگر سرآمد بود. من می خواستم جمع بندی خودم از اینها را در آزادی ارائه کنم تا اگر کسی از خارج می آید یا حتی مردم ایران بدانند که این اثر به کجا و به کدام فرهنگ مربوط می شود.»
«در این بنا، قوس اصلی وسط برج، نمادی از طاق کسری مربوط به دوره پیش از اسلام (دوره ساسانی) است و قوس بالایی که یک قوس شکسته است از دوران بعد از اسلام و نفوذ اسلام در ایران حرف می زند. رسمی سازی هایی که بین این دو قوس را پر می کند، خیلی ایرانی است و من آن را از گنبد مساجد ایران الهام گرفته ام. اساسا تکنیک گنبد سازی در ایران خیلی جالب است و شما در هر مسجدی که می روید، یک چیز تازه ای می بینید. در این گنبدها که نشانه نبوغ ایرانی است، معماران قدیم از قاعده مربع بنا وارد دایره گنبد شده اند و این کار را با کمک رسمی بندیها و مقرنس کاریهای بسیار زیبا انجام داده اند. در برج آزادی هم همین کار انجام شده. هندسه بنا یک هندسه مربع مستطیل است که از روی چهار پایه خود می چرخد و ۱۶ ضلعی میشود و بالاخره به صورت یک گنبد شکل می گیرد. البته شما این گنبد را از بیرون نمی بینید، اما از داخل برج قابل مشاهده است.»
«دو طبقه داخل برج، یکی بالای قوس طاق اصلی و دیگری زیر گنبد است که با آسانسور به آن می رسید. این طبقه که به عنوان نمایشگاه طراحی شده با گنبدی از بتن سفید پوشیده شده. این گنبد مقرنس ایرانی را به نوع تازه ای اجرا میکند و ارتفاع آن از بام آزادی بیرون می زند و از بام دیده میشود که با کاشیهای فیروزهای معرق ایرانی پوشیده شده است. مصرف بتن سفید در این قسمت و در سالن پذیرایی آن، در آن زمان یک کار جدیدی در ایران بود.»
«این بنا سنگ هایی دارد که در قسمت پایین برج 3.2 متر طول و 1.6 متر ارتفاع دارند و کار دست سنگتراشان است» «این سنگها با بتن و آهن ضد زنگ به هم چسبیده اند و پشت آنها یک سطح خشن است که روی آن نلغزند. ولی هر سنگی کنار سنگ دیگر با یک ماده قابل انعطاف بندکشی شده است. چیزی شبیه به لاستیک که قابل انعطاف است. ماده ای است به نام FlEXIBLE SEALANT
معماری میدان
به گفته حسین امانت: «نقوشی که در میدان هست و باغچهها و گل کاریها را شکل می دهد، از طرح داخلی گنبد مسجد شیخ لطف الله اصفهان الهام گرفته شده؛ منتها هندسه دایره گنبد تبدیل به بیضی شده است. روابط لگاریتمی جالبی در هندسه و ابعاد گنبد مسجد شیخ لطف الله هست که دانش عمیق ریاضی معماران ایران در دورههای گذشته را نشان می دهد.»
«طرح آب نما و فوارهها هم ملهم از باغهای ایرانی است. همین طور شیب میدان با دقت و به منظور خاصی طراحی شده، حد ارتفاع برج آزادی ۴۵ متر است؛ چون نزدیک فرودگاه مهرآباد قرار گرفته و نمی شود بلندتر از این ساخت. ولی من می خواستم وقتی به بنا نزدیک می شوید به طرف بالا بروید، در حالی که بالا بردن بنا ممکن نبود. ما برای این که مشکل ارتفاع را حل کنیم، یک سرازیری در میدان بوجود آوردیم. یعنی شما از طرف فرودگاه که وارد میدان می شوید به شکل سرازیر به برج نزدیک می شوید و می رسید به آن آب نمای دایره شکل و وقتی به بنا نزدیک می شوید، دوباره بالا می آیید. زمین زیر برج کاملا صاف است. این صافی و آن شیب میدان وقتی به هم می رسند، خطهای قوسی جالبی را ایجاد می کنند.»
4 سال پیش، مسئولیت راهاندازی و نگهداری فضای داخلی برج آزادی بهعهده بنیاد رودکی گذاشته شد. برای همین هم یک مرکز درست کردند به نام «مرکز فرهنگی- هنری انقلاب اسلامی» که جایش را هم همان پایین برج تعیین کردند تا دستی به سر و روی موزهها و مجموعه فراموششده زیر برج بکشند؛ مجموعهای که مدتها بود داشت خاک میخورد. حالا اما همه برج دیدنی شده است.
«همراه» - مدیر مجموعه فرهنگی، هنری انقلاب اسلامی- میگوید: «بنا و ساختمان برج، طوری است که معماری تمام دوران تاریخ کشورمان از زمان باستان تا دوره اسلامی را در طراحی خود دارد و همین، شاید جالبترین نکتهای باشد که ناخودآگاه، توجه هر بینندهای را جلب میکند. از قوس بیضیشکل برج- که نمادی از طاق کسری است- گرفته تا نمونههایی از معماریهای دوره صفوی با کاشیکاری فیروزهایشان؛ حتی شیارهای بالای برج که نمادی از بادگیرهای یزد است را هم میشود بالای برج دید. همه اینها در کنار بتون و نمادهای معماری مدرن، باعث میشود که حتی نمای برج هم چشمنواز باشد».
زير زمين برج آزادی
اولین جایی که مشاهده ، پلههای ورودی طبقه پایین است؛ جایی که بتوانید از آن پایین، چشمتان را به برج بیندازید.براي ساختن برج از 25 هزار قطعه سنگ- آن هم در 15هزار شکل مختلف- استفاده کردهاند. هرکدام از لنگههای سنگی درها، حدود 5/3تن وزن دارد و سنگها هم جنسشان از گرانیت است.
چند قدم که بداخل ميرويد، صدای آشنایی توی گوشت میپیچد؛ «بوی گل سوسن و یاسمن آید...». اینجا سالن ایرانشناسی است. یک تسمه نقاله، آرام و بیصدا زیر پایت حرکت میکند و توی 20-15 دقیقه،همه را از همه ایران رد میکند؛ نشانهاش هم نمادهایی است که از کنارشان رد میشوی؛ مثل نماد تراکتور برای تبریز یا نماد خاویار برای گیلان.مسیر بعدی، باب طبع آدمهای نوگراست. یک سالن، پر از مجسمههایی که بهاش میگویند «کانسپچوال آرت»
طبقات برج
آسانسورها، دوتاست و دقیقا از دیوارههای برج میرود بالا اما هر قسمت از مسیر را باید با یک آسانسور بالا رفت. چرا؟ چون هرکدام، فقط 2 طبقه میتوانند بالا بروند و بعد به یک سقف بتونی میرسند. آسانسور اولی تا طبقه دوم بالا میرود و ماموریت 2 طبقه بعدی هم با آسانسور دوم است. سفر به برج،از بالا شروع میشود؛ بالاترین نقطه و درست زیر بام فیروزهای رنگ آزادی.
اینجا، طبقه چهارم است؛ با یک مناره گنبدیشکل فیروزهای در وسط و البته نمایی از تهران در ارتفاع 40متری. کاشیهای فیروزهای، بهصورت مارپیچ روی مناره بالا رفته است.
زیر سقف برج، راهپلههای مارپیچ موجود است. كل پله ها 286 عدد است .
طبقه سوم، گالری انقلاب و آزادی است؛ با عکسهای برگزیده. دیدن این عکسها شاید برای آنها که میخواهند آزادی را از زوایای دیگری ببینند جالب باشد. اینجا هم باید نگاهت به در و دیوار باشد تا بتوانی همنشینی معماری سنتی و مدرن را ببینی. این را راهنما هم میگوید: «نقشهای سقف، شما را یاد چی میاندازد؟ مسجد شیخ لطفالله اصفهان».
طبقه دوم در ارتفاع 23 متری دوتا دیوار بتونی کج با پنجرههای کوچک؛ همان پنجرههای آبیرنگی که زیر طاق آزادی جاي گرفته است . پایینش هم به طبقه اول راه دارد. اما اوج هنر، اطراف آن پنجرههای بالایی است با یادگاریهایی از سنگتراشان ماهر بنا.
روبات انقلابی
در طبقه اول قرار نیست اتفاقی بیفتد؛ بنابراین ازراه پلههاميروي پايين. اینبار اما با یک تغییر مسیر کوچک، صداهای آشنایی به گوش میرسد؛ «آهنگهای انقلابی». دنبال صاحب صدا اگر بروی، یک غافلگیری دیگر در راه است؛ «روبات پیانیست»؛ یک روبات ساخت داخل، با آن چشمهای توپ تخممرغیاش پلک میزند و برایت با پیانو، آهنگهای انقلابی اجرا میکند. شنیدن موسیقی سرود «دیو چو بیرون رود...» از پیانوی این روبات انقلابی شنیدن دارد.