نمونه سوالات پیام نور
به فایل سون خوش آمدید

جهت استفاده بهتر از گوگل کروم استفاده نمایید.

منو كاربري
تبلیغات

سیلویکا

Image result for ‫سیویلیکا‬‎

نرم افزار آموزشی شهاب

فایل های بیشتر
آمار
تعداد دانلود فايل : 0 دانلود
امتیاز فایل : 3 امتیاز
بازدید : 113 مرتبه
گزارشات سايت

فايل هاي رايگان:
    1,657 فايل
فایل های غیر رایگان :
    5,442 فايل
فایل های ويژه:
    204 فايل
مجموع كاربران ويژه :
    0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
    6,263 كاربر
adsads
در مورد اصفهان
در مورد اصفهان
تاریخ ارسال : 20 /06 /1394
دسته بندي: پابان نامه - پروژه - مقاله - تحقیق
حجم فایل : 404.17 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 80 صفحه
امتیاز : 3




قیمت : 4,500 تومان



توضیح :

عنوان

همه چی درباره اصفهان

 

فهرست مطالب
 
آتشگاه
آداب و رسوم
آرامگاه خارجیان
آرامگاهها و زیارتگاها
بازار
پل ها
تاریخچه تخت فولاد
تالارها
تخت فولاد در گذر تاریخ
جشن ها
جغرافیای استان
جمعیت
چهارسوق ها
خانه های قدیمی
دین و مذهب
زبان
سقاخانه ها
شهرستان های استان
عزاداری
عمارات
فرهنگ
قطعه های گلستان شهدا
مدارس دوره صفویه
مدارس قدیمی
مساجد
منارجنبان
مناره ها
میدان نقش جهان
وقایع تاریخی

 

اقليت¬¬هاي مذهبي
پيروان آئين زرتشت در اصفهان
به بيراهه نرفته¬ايم اگر بنا داريم سابقه حضور پيروان آيين زرتشت از نخستين ساکنان و بوميان اين شهر در »گاباي»، »گي« يا »جي« يعني اصفهان امروزي، ساکن در «ساوريه و مهرين» (محله‌هاي تپه اشرف و آتشگاه فعلي) باستاني ـ تاريخي را يادآوري کنيم. 
از آنجائيکه تا به امروز، قديمي¬ترين اثر تاريخي موجود، در اصفهان بر فراز تپه اي منفرد باعنوان آتشگاه متعلق به زرتشتيان باقيمانده که خودنمايي مي کند، مروري کوتاه در اين بخش ما را به سابقه يکجانشيني زرتشتيان و يهويديان، يعني دو قومي که در اين بخش مارا با سابقه يکجا نشيني زرتشتيان و يهوديان، يعني دو قومي که درکنار يکديگر بنيادهاي اوليه شهري باستاني را با نام "سپاهان"تشکيل مي دادند رهنمون مي کند . با ورود تازيان به اين سرزمين عده اي بر اعتقادات مذهبي خويش همچنان استوار مانده و به پرداخت جزيه تن دادند، عده اي به دين مبين اسلام مشرف شدند و عده اي ديگر ناگريز راه سومي را که همانجا کوچ کردن به جانب شرق بود برگزيدند.
متأسفانه در بين نوشته هاي مورخين، اشاره اي به زندگي اين يکتا پرستان اهورايي نشده، ليکن نيک مي دانيم که در ايام حکومت صفويان، درجنوب ساحل زاينده رود محله اي اصطلاحاً بانام گبر آّباد وجود داشته که در شرق جلفاي ارامنه واقع بوده. اين قوم با توجه به اهتمام صوفيان در ترويج تشيع بيش از يهوديان تحت فشار قرار داشتند،به طوري که آورده اند در عهد حکومت شاه عباس دوم، دخمه ايشان که در جوار کوه صفه واقع گشته بود، به توپ بسته شد وبه دنبال آن در پايتخت محدويت هاي بيشتري بر آنها تحميل گرديد. به ناچار گروهي ديگر از اهالي به اصطلاح گبر آباد، در اين دوره ترک ديار کرده و به طرف يزد و کرمان کوچ نمودند.
از آخرين دوره اي که آتشکده آنها (در هشت کيلومتري غزب اصفهان يعني آتشکده فعلي )داير بوده، در دست نيست(احتمالاً تا قرن 11هجري)، ليکن همزمان با خاموش شدن آتش در اين معبد بوده که گروهي ديگر از اصفهان کوچ کردند. با توجه به محدود بودن منابع در اين مقوله به همين چند سطر بسنده مي کنيم. با ذکر اين جمله که درحال حاضر تنها248 نفر معادل با 60خانوار زرتشتي در اصفهان ساکن هستند و آتشکده اي با ساختمان جديد الاحداث به نام درب مهر گوهرو مهربان در محله سيچان،خيابان نظر شرقي – کوي سيچان-کوي سجاد –پلاک 24 موجود بوده که انجمني فرهنگي نيز در مجاورت آن دارند. زرتشتيانداراي يک نماينده مجلس شوراي اسلامي بوده و جمعيت آنها در ايران بر000/60نفر بالغ مي گردد.
 
يهويديان و سابقه اقامتشان، درمنطقه اصفهان
چنانچه از نوشته هاي جغرافيدانان و سياحان قرن دهم (ه.ق) راجع به اصفهان بر مي آثيد، ابتدا در اصفهان دو منطقه مسکوني در کنار يکديگر قرار داشته که يکي را يهوديه و ديگري را جي يا شهرستانه مي ناميدند. يهوديه از لحاظ وسعت دو برابر جي بوده که اهالي يهوديه به سبب سرکشي و ستم بيش از حد بخت النصر (562تا 605 پ.م) به ناچار از بابل کوچ نموده و جمعي از آنها با توجه به شباهت هاي موجود ميان خاک اين منطقه، با وطنشان در اين محل رحل اقامت گزيدند. دراين زمان اصفهان به عنوان يک مرز بزرگ تجارتي مي آمد و از آن پارجه هاي ابريشمي و نخي با حجم زيادي صادر مي کردند. برخي نيز گفته اند شوشاندخت همسر يزد گرد اول ساساني (399تا420ميلادي) که خود يهودي بوده، اين شهر را براي سکونت يهوديان برگزيد. درسال 1333(ه.ش) به هنگام تجديد ساختمان سقف کنيسه حضرت يعقوب در قبرستان قديمي يهوديان اصفهان، به نام "استراخاتون"واقع در روستاي پيربکران (25کيلو متري غرب اصفهان) سنگ نوشته اي  به طول 95 سانتي متر و عرض 75 سانتي متر بدست آمد که مشتمل بر آياتي از کتب مقدس تورات بود. تاريخ تحرير و نصب آن به خط عبري برجسته به طور دقيق پنجشنبه بيست وهشتم ماه آب (ماه سوگواري يهوديان)سال 3890 عبري، حک شده که همان سال مبداء خلقت حضرت آدم به اعتقاد يهوديان (در حال حاضر سال 1382خورشيدي، مطابق با 5763 عبري است)مي باشد.در نتيجه معلوم گرديد. اين سنگ لوح قدمتي برابر با 18723 سال دارد که خود معرف قدمت و سابقه سکونت اين قوم در اصفهان است. در حال حاضر جمعيت يهوديان اصفهان در حدود 2500نفر ارزيابي مي گردد که درسطح ايران تمرکز جمعيتي آنها به ترتيب اول در تهران، سپس شيراز و اصفهان مي باشد . به علاوهدر همدان نيز حدود 150 نفر يهودي زندگي مي کنند. آمار کل تقريبي يهوديان، درسطح کشور نيز حدود 40000نفر مي باشد . و جامعه کليميان ايران داراي يک نماينده منتخب در مجلس شوراي اسلامي اند . يهوديان اصفهان عمدتاً در محله جوباره (جهانباره) سکونت دارند که درطرفين خيابان کمال وضلع شمالي خيابان وليعصر واقع شده است / بناهاي فعلي کنيسه هاي موجود در محلات يهوديان از قدمت آنچناني برخوردار نمي باشد و قدمت آنها عمدتاً قريب به يک سده بوده که فضاي داخلي هر کدام به صورت سر پوشيده طراحي شده.معمولاً نماز خانه هاي حالت مربعي شکل داشته و در مرکز آن، يک فضاي چهار طاقي طراحي شده که بر روي 4ستون سنگي کلاف چگونه چوبي شده اند. در زير اين چهار طاقي ها نيز عمدتاً يک سکوي نسبتاً مرتفع به ابعاد تقريبي 3 متر×3 متر، با ارتفاعي حدود80سانتيمتر از کف طراحي شده که معمولاً فرد روحاني بر فراز آن رفته ودعا مي خواند. بقيه نيز دور تا دور سکو در نماز خانه مستقر مي گردند.براساس دستورات مذهبي اين قوم از قديم طراحي مي شدکه عمق آن تا سطح تراز ايستابي آن محل ميرسيده و فضائي نسبتاً قابل توجه (حجيم) جهت دسترسي به آب زير زميني خاک برداري مي گرديد. و در طرفين اين تراز ايستابي پله هائي طراحي مي کردند که به صورت مکاني مقدس به نام ميقوه بوده و هدف اصلي از احداث آن به جاي آوردن غسل هاي واجبي (مرسومي) بوده که زنان اين قوم بايستي در چنين فضائي انجام مي دادند. ليکن به مرور ايام وبه دليل مناسب بودن محيط آن از نظر محدويت، در تغييرات درجه حرارت در طول سال (تابستان خنک وزمستان گرم) به عنوان محلي براي برخي گردهم آئي ها، اسراحت و حتي براي قراردادن مواد خوراکي نيز مورد استفاده قرار مي گرفته. و بعضاً بر در و ديوار آن کاشي کاري هائي زيبا داشته که به حروف الفباي عبري (22حرف دارد) با آياتي مزينمي گشته و در مجموع فضائي متمايز را فراهم مي نموده . در طي جستجوهائي که به عمل آمد متأسفانه در حال حاضر اين ميقوه ها عمدتاً ديگر وجود ندارند. اما بالاخره توانستيم دو تا از آنها را در کنيسه هاي گلبهار که قديي بود وديگري در کنيسه جديد"کتر داود"که در سال 1323(هـ.ش)ساخته شده پيدا کنيم که عکس هائي ازآن ها در کتاب آمده.
لازم به توضيح است، کنيسه گلبار به عنوان يکي از قديمي ترين کنيسه هاي ايران شناخته مي شود که در ابتدا در عمق قرار داشته و خوشبختانه ميقوه اوليه آن هنوز باقي مانده، البته آب آن به دليل افت تراز ايستابي خشک شده و ساختمان فعلي اش نيز، هم تراز با کف کوچه است و سال ساخت بناي جديد آن 5703عبري مي باشد. يعني حدود60سال قبل ساخته شده(فعلاًسال 1382هـ.ش) ازنکات بسيار جالب توجهي که درحين  مشاهدت در آن بدست آورديم، وجود لوحي سنگي بود که درديوار نصب شده وابعاد تقريبي آن 40سانتيمتر طول و 25 سانتيمتر عرض مي باشد. اين سنگ داراي کتيبه اي برجسته به زبان عبري است و اخيراًبه فارسي ترجمه شده که مربوط به 1235 سال قبل بوده و مفاد آن از اين قرار است اين کنيسه و ميقوه را ساخته اند، نصف مخارج آن را جماعت داده اند و نصف ديگرش را اليا هو والولوي خاني و زوجه اش ملاهم تب رحمان داده اند، به شرطي که هفته اي دو تابر اخاتوا (آياتي ازتورات) براي اين زن و شوهر عوض فرزندانشان بخوانند، تا همه ميصواي (ثواب) آن ارزاني آنها باشد. سال 4528 عبري (سال 1382هـ .ش مصادف با سال عبري 5763 مي باشد.)
همانطورکه اشاره شد، قبرستان يهوديان به نام " استراخاتون" بوده که در25 کيلو متري غزب اصفهان در پير بکران قرار گرفته و سنگ لوح قديمي مربوط به سال 3890عبري کماکان درآنجا نصب شده که نگهداري مي شود.به شرح ذيل مي آوريم.
کنيسه هاي موجود جهت اقليت مذهبي کليمي در اصفهان
1- کنيسه کترداود،آدرس: نيش فلکه فلسطين
2- کنيسه گل بهار،آدرس:خ هارونيه کوچه گل بهار
3- کنيسه مدرسه، آدرس : خيابان هارونيه دبيرستان اتحاد(حلبيان)
4- کنيسه مرحوم ملا نيسان،آدرس: سبز ميدان (جهانباره) پايين تر از پيرپينه دوز 
5- کنيسه شه گلي آدرس: کوچه لت فر- جهانباره
6- کنيسه ملا الياهو، آدرس : جهانباره – کوچه حاج سليمان.
7- کنيسه مشموئل، آدرس : جهانباره_ کوچه قناديها
8- کنيسه شکري،آدرس: جهانباره – کوچه حمام سفيد 
9- کنيسه خورشيدي، آدرس: جهانباره – کوچه حمام سفيد
10- کنيسه ملا يعقوب، آدرس : جنب مقبره کمال اسماعيل – جهانباره
11- کنيسه جماعتي، آدرس: جهانباره کوچه لت فر ، نرسيده به پارک مقبره کمال، بن بست مقبره
12- کنيسه بزرگ، آدرس: جهانباره کوچه لت فر نرسيده به پارک مقبره کمال ، بن بست مقبره
13- کنيسه ملا ربي، آدرس: جهانباره کوچه لت فر نرسيده به پارک مقبره کمال، بن بست مقبره
14- کنيسه موشه، آدرس:جهانباره -کوچه ماهي فروش
15- کنيسه يوسف شموئل شمعون، آدرس: جهانباره -کوچه ماهي فروش
16- کنيسه آقا داوود، آدرس: جهانباره – مقابل پارک کمال اسماعيل 
17- کنيسه سنگ بست، آدرس : جهانباره – کوچه سنگ بست 
 
ارامنه جلفاي ارس
انگيزه ساز، آزادسازي شمال غزب و شکوفائي اقتصادي ايران به دست شاه عباس اول 
هنگامي که شاه عباس اول اصفهان را در سال 1000(هـ .ق) يه پاستختي برگزيد،تاسال 1006 (هـ .ق) (1597م) که پايتخت از قزوين به اصفهان منتقل گرديد، همواره شاه عباس اول در جنگ وستيز با دشمنان خارجي از جمله ازبکان، پرتغالي ها در شرق و جنوب و دولت ابر قدرت عثماني در غرب بود که در دوران پدرش قسمت هائي از ايران را اشغال کرده بودند. از جمله ارمنستان، قفقاز، گرجستان و تبريز که حدود20سال دردست عثماني ها قرار داشتند و شاه عباس پس از دفع تجاوزات ازبکان و پرتغالي ها مواجه با کوچ ساکنان مسلمان و ارمني مناطق تحت اشغال دولت عثماني گرديد. وي دريافت که مظالم عثماني نارضائي شديدي را در اين مناطق بر عليه آنها دامن زده، از طرفي متوجه شد که ساکنان اين مناطق براي الحاق مجدد به خاک ايران و دولت صفوي روز شماري مي کنند. هرچند که اميد چنداني بر تحقق اين امر ندارند. در بررسي اين مهاجرت ها در سال 1009(هـ .ق) رخدادي همچون نقطه عطفي توجه شاه عباس را به خود جلب نمود. بدين قرار که4 نفر از بلندپايگان ارمني به نام هاي مليکست (Melikset)، مانوئل (Manuel)، گقارد(Geghard) که نفرات دوم و سوم خليفه ارمني بودند ونفر چهارم بنام خداداد از دير تادو (Tadev) به نمايندگي از قوم خويش به اصفهان آمده بودند، تاشاه را به آزاد سازي آن مناطق ترغيب نمايند. شاه نيز در پاسخ از اين دعوت به گرمي استقبال نمود. به طوري که وي را تاآن زمان چنين مسرور و شادان نديده بودند. دراين ديدار هداياي گرانبهائي به شاه اهداء شد و شفقت، دلجويي و بزرگداشت بي اندازه از جانب شاه درحق ايشان اعمال گرديد. تا آنکه سر انجام شاه عباس اول، درشهريور سال 1012(هـ .ق) به بهانه سفر به مازندران با سپاهي اندک به جانب تبريز به پيش تاخت. به گونه اي که فاصله قزوين تا تبريز را درمدت 6 روز طي نمود. .وي توانست با استفاده از غيبت " علي پاشا" حاکم وقت عثماني تبريز وب ا همياري مردم آن شهر تبريز را مجدداً بهايران باز گرداند. سپس به دليل سرماي بسيار شديدي که حادث شد، شاه و سپاهيانش براي مدتي درپشت دروازه هاي قلعه هاي نخجوان زمين گير شدند. سرانجام با تسليم نهائي اين قلاع راه براي پيش روي به سوي ارمنستان نيز هموار گرديد .
شاه عباس درجلفاي قديم به گرمي از سوي ارامنه پذيرفته شد. به طوري که از پل رودخانه ارس تا منزل خواجه خاچيک با فرش ويا پارچه هاي ابريشمي پوشانده شد وروحانيون و بلند پايگان با شمع .و چراغهاي روشن به استقبال وي آمدند . شاه در منزل خواجه هداياي نفيسي دريافت نمود . از جمله يک سيني پر ازسکه طلا که، درهمين جاشاه عباس به توان بسيار بالاي اقتصادي ارامنه بيشتر پي برد و افکار جديدي برايش پديد آمد. از يک طرف شاه خود را مواجه با سپاه بسيار نيزومند دويست هزا نفر عثماني مي ديد که قصد باز پس گيري ارمنستان را دارندو ياراي مقابله با آنها را نداشت واز طرف ديگر با خود مي انديشيد که مي توانست اين قطب اقتصادي توانا را به پايتخت آورده و بر ناکامي هايش در مبادله با اروپا خاتمه دهد و بدين وسيله از غلبه مجدد دولت عثماني بر اين منبع اقتصادي جلوگيري نمايد.از طرفي به شيوه سياسي ديرين عهد صفوي مي انديشيد که از زمان شاه اسماعيل صفوي پايه گذاري شد. مبناي آن بر خط مشي سياسي موسوم يه سياست خاک سوخته بود اين معني که مناطقي که در سر حدات بودند و دشمن مقتدر قصد اشتغال آنها را داشت . از سکنه تخليه مي شدو بناها درآن تخريب مي شدند، تا هم از انگيزه هاي اشغال مناطق توسط متجاوزان کاسته شود و هم باز پس گيري آن مناطق براي دولت مرکزي در صورت اشغال متجاوزان کاسته شود و هم بازپس گيري آن مناطق براي دولت مرکزي درصورت اشغال آسان تر گردد.
لذاسر انجام همگي اين شرايط شاه را بر اين سياست رهنمون کرد،تا اقدام به کوچ اجباري ارامنه به مرکز ايران يعني مازندارن و اصفهان نمايند که در اين راه با مقاومت ارامنه روبروشد، وئ به ناچار بر قهر وغلبه متوسل شد که دراين مهاجرت سختي هاي بسياري بر ارامنه رفت و جمع کثيري از آنها در ميانه راه هلاک شدند. از آمارهائي که دردست مي باشد ارقام بسيار متفاوتي وجود دارد که برخي از آنها رقم ارامنه اي که کوچانده شده اند را تا 000/400نفر نيز آورده اند و نهايتاًآماري که بر روي آن اتفاق نظر وجود دارد، عمدتاً مبتني بر ورود حدود(30تا40) هزار نفر در سال 1015(هـ .ق) به اصفهان مي باشد که برخي را در روستاهاي اطراف چهارمحالو بقيه را درشهر اصفهان مستقر نمودند. ارامنه اي که به اصفهان آمدند، عمدتاَدر زمين هاي ساحل جنوب غربي زاينده رود اسکان يافتند. در همين زمان شاه عباس با حمايت هاي بي دريغ پس از اعطاي مالکيت اين زمين ها به آنها وبا استفاده از نيروي عظيمي که تازه از آراستن پايتخت فارغ شده بودند، در مدت زمان کوتاهي که به دو دهه هم نمي رسد بنياد شهرک جديدي بنام جلفاي نورا گذاشت و آزادي هاي لازم، امکانات؛امنيت و استقال نسبي برآنها اعطاء نمود. گاهي نيز شاه عباس به دليل ملاطفت هاي بيش از اندازه اي که در حق ارامنه ابراز مي داشت، متهم به اين مي شد که گودي تمايلات مسيحي در او بوجود آمدولي همين افراط هم به نظر برخي از تحليل گران سياسي ژست بسيار جالبي بود که شاه عباس براي اروپائيان مي گرفت، تا قادر گردد متفقاً با همراهي غرب از دوسوي شرق و غرب بر دولت عثماني فشار وارد آورند.
ارامنه در جلفا 25کلسيا بنانمودندکه هم اکنون از تعداد 13 کليساي تاريخي از عهد صفوي باقي مانده که ليست آنها را در خاتمه همين مبحث مي آوريم.
اما در خصوص سيستم اداره جلفا، شاه عباس با ورود ارامنه به خواجه خاچيک که نام وي در بالاآمد، دراصفهان بسيار ملاطفت نمودوقدرت زيادي به اواعطا کرد و پسران وي که خواجه صفر و خواجه نظر بودند به اصطلاح مقرب الخاقان گشته و شاه به منرل اين دو بسيار رفت و آمد مي نمود. اين دو برادر نيز از ثروت ونفوذي که داشتند، براي حمايت از ارامنه بسيار کوشيدند، تا اعتبار اين خاندان نيز محفوظ ماند.


  گزارش تخلف  |  افزودن به فایل های من | jikjik | تاریخ ارسال : 20 /06 /1394

نظرات کاربران :

نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این محصول در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این محصول دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.
کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً لاگین نمایید.