توضیح :
عنوان
مطهری و زبان زمان
فهرست مطالب
مطهری و زبان زمان 1
مطهری، آموزگار علم و اخلاق 2
نكته هایی از اندیشه استاد مطهری 7
سیره عملی و علمی استاد مطهری 9
اخلاق نبوی در نگاه شهید مطهری 11
روششناسی استاد مطهری در نقد اندیشهها 15
● روششناسی استاد مطهری در نقد اندیشهها 16
● نتیجه 22
کتابهای استاد : 22
مطهری و زبان زمان
شیوه غالب تفكر در سنت ایرانی اسلامی، نه فلسفه به معنای رسمی آن، بلكه ادبیات آن هم در شكل منظوم آن بوده است. برای دانایان كوچه و بازار، كه فرهنگ و سنت موروثی خود را به شفاهی ترین شكل ممكن پاسبانی كرده اند، حكمت و فرزانگی لبریز در خمسه نظامی و بوستان سعدی و حدیقه سنایی و شاهنامه فردوسی و غزلیات حافظ، هیچ گاه كم از شفای بوعلی و حكمت الاشراق سهروردی و اسفار صدرا نداشته است. یك دلیل این رونق ادبیات حكمی این است كه این ادیبان به «زبان قوم» خود سخن می گفته اند؛ زبانی فارغ از اصطلاحاتی كه جز به مدد ممارست و تعلیم پیوسته، ورود به جهان آن ناممكن می نمود.
از سوی دیگر چنان كه گفته اند، زبان خانه اندیشه است و اندیشه وقتی با زبانی آغشته به اصطلاح پرورده شود، به همان اندازه دیریاب و دشوار می شود. با وجود چنین سنتی در پیرامون فرهنگ ایرانی اسلامی، دشواری كار اندیشمندانی كه كوشیده اند از دریچه همان سنت عقلی محض به قوم خود بنگرند، معلوم می شود. این دشواری آنگاه صدچندان می شود كه دریابیم سنت فلسفی مسلمانان همواره با شبهه ناكارآمدی و درغلتیدن به تشقیق شقوق های بی خاصیت روبه رو بوده است.
استاد شهید مطهری، بی تردید از معدود كسانی است كه در عصر ما این دشواری را به خوبی دریافته و با بهره گیری از سواد و فهم فلسفی كم نظیرش، این سنت فلسفی را دستمایه كارزار با بحران های معرفتی زمانه ما ساخته است. تنها «اصول فلسفه و روش رئالیسم» او كافی است تا این ادعا را به اثبات برساند. در آن زمانه پرآشوب، مطهری و استادش علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیهما دریافته بودند كه صرف بحث از قوه و فعل و جوهر و عرض و دامن زدن به مباحث متنی كارساز نیست. ایده اصلاحگرانه و روشنفكرانه شهید مطهری در آن زمان چنین اقتضا می كرد كه از آن خوانده ها و شنیده ها و تعالیم سنتی، به انگیزه پاسداری از مبانی دین فراتر برود.
آثار دیگر او نیز این رویه را تأیید می كند. در «مسئله حجاب» كه به واقع اینك نیز «مسئله» ماست، از مباحث فقهی و پیچیدن به «ان قلت» های سندی و دلالی در آیات و اخبار فراتر می رود و برخلاف شیوه های معمول، پیشینه تاریخی و عرفی را نیز بررسی می كند. در «خدمات متقابل اسلام و ایران» به جز ارائه سابقه پرافتخار ایرانیان مسلمان و مسلمانان ایرانی در تأسیس و پرورش علوم، در ضمن به «هویت ایرانی اسلامی» نیز می پردازد. همین هاست كه معلوم می كند یك متفكر در كجای «زمان» ایستاده است، وگرنه كم نبوده اند دانایانی كه میراث علمی و اندیشه ای آنان در فصول و ابواب كتاب ها، خاموش، فروخفته است و ایشان را تنها به موسوعه هایی حجیم بدل كرده است.
هر متفكر اصیل، پرسشی را با زمانه خود در میان می نهد و با زمان، تأثیر و تاثری متقابل دارد. در جریان جست وجوی پاسخ برای چنین پرسش هایی است كه سنت اقتدار می یابد، از مرزهای بسته فراتر می رود و قلمروهایی نوین را پیش چشم انسان معاصر باز می كند. هر اندازه در این جست وجوی بی پایان صداقت پیشه كنیم، روش ها را در نظر بگیریم، مرعوب نشویم، خامی نكنیم و تعصب نورزیم و داشته ها را دست كم نگیریم، میزان توفیقمان افزون تر خواهد شد.
راز این كه پس از سال ها سال مطهری، از ورای تكرارها ، هنوز برای ما نكات آموختنی دارد، همین است كه خود را در گردونه بی پایان این جست وجو قرار داد و به زبان زمان سخن گفت.
(منبع : سایت آفتاب www.aftab.ir )
مطهری، آموزگار علم و اخلاق
آیتالله مطهری به همان اندازه كه طرف اعتماد و علاقه امام قرار داشت مورد بغض مخالفان انقلاب، به ویژه منافقان بود و همه به نقش بارز او در شكلگیری انقلاب اسلامی اذعان داشتند. از این رو برای شكست انقلاب، استاد مطهری در روز سهشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ پس از بازگشت از جلسه شورای انقلاب، توسط «گروه فرقان» كه به «خوارج» معروف شدند، به شهادت رسید.
مرتضی مطهری از برجستهترین علما، فلاسفه و متفكران ایران در قرن چهاردهم هجری به شمار میرود. وی در خانوادهای روحانی در شهر فریمان استان خراسان در ۱۳۰۱ش. به دنیا آمد. پدرش شیخ محمدحسین مطهری نیز از علمای آنجا بود.
او خواندن و نوشتن را در مكتب و نزد پدرش آموخت. در فریمان به مدارس جدید رفت و علاقه فراوانی به آموختن از خود نشان داد. در ۱۳۱۱ در حالی كه بیش از ده سال نداشت جهت فراگیری علوم اسلامی، عازم حوزه علمیه مشهد شد. در طول بیش از چهار سال اقامت در آن شهر، مقدمات علوم، فقه، اصول و منطق را فراگرفت و خود را آماده فراگیری حكمت و فلسفه نمود. از این رو برای شركت در مجلس درس میرزا مهدی شهیدی رضوی، مدرس فلسفه الهی، روزشماری میكرد؛ اما این آرزو محقق نشد زیرا میرزا مهدی شهیدی در درگذشت و مطهری جوان نیز در پانزده سالگی برای ادامه تحصیل عازم حوزه علمیه قم گردید و از درس استادان بزرگی چون حضرات آیات: سید محمدتقی خوانساری، سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر، سید محمدداماد، حاجآقا حسین بروجردی به مدت پانزده سال استفاده كرد. همچنین از درس اخلاق، فلسفه و عرفان امام خمینی، علامه طباطبایی و آقا میرزا علی شیرازی سالها بهرهمند گردید. علاوه بر آن وی در یك حوزه درس خصوصی كه علامه طباطبایی برای بررسی فلسفه مادی دراواخر دهه ۱۳۲۰ تشكیل داده بود، حضور یافت. كتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم ـ كه بعدها با پاورقیهای استاد مطهری منتشر گردید ـ محصول همان جلسات است.
هوش و استعداد فراوان و وسعت دانش و عمق اندیشه وی، او را به عنوان یكی از برجستهترین فضلای حوزه علمیه قم مشهور ساخت و احترام و جایگاه خاصی نزد استادان خود احراز كرد. آیتالله مطهری، عالمی دردآشنا و آگاه به نیازهای فكری زمان خود بود. در دهه بیست كه اندیشههای الحادی كمونیستی توسط حزب توده درمیان مردم، به ویژه جوانان و دانشگاهیان ترویج میشد، وی آثار فلاسفه ماتریالیست را به دقت مطالعه كرد و با فلسفه ماركسیسم ـ از طریق آثار فارسی ـ آشنا شد و سپس به نقد علمی آن پرداخت.
آیتالله مطهری در ۱۳۳۱ به تهران مراجعت كرد و در مدارس دینی مروی و سپهسالار تدریس كرد و در ۱۳۳۴ رسماً در دانشكده الهیات و معارف اسلامی تهران آغاز به كار نمود. وی در كنار تدریس، در مجامع مذهبی، انجمنهای اسلامی دانشجویی و دانشگاهی سخنرانی میكرد و به تألیف و تصنیف نیز اشتغال داشت. همه سخنرانیها و آثار نوشتاری آیتالله مطهری، برخاسته از نیازهای فكری و اجتماعی زمانه اوست كه فراروی مردم، به ویژه نسل تحصیلكرده و دانشگاهی قرار داشته است. از همین رو حوزه موضوعات سخنان و نوشتههای او متنوع بوده و شامل مباحث فلسفی، كلامی، اجتماعی، اقتصادی، ... و حتی داستان نیز میشود.
در سال های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۱ وی به همراه محمد ابراهیم آیتی محفل ماهانهای در تهران تشكیل داد كه صدها نفر از طبقات گوناگون مردم در آن شركت میكردند. این محفل كه «انجمن ماهانه دینی» نام داشت دو سال و نیم ادامه یافت و در آن سی سخنرانی توسط عالمان مبرز اسلامی حوزه و دانشگاه ایراد شد كه بعداً به صورت سه جلد كتاب تحت عنوان گفتار ماه انتشار یافت.