توضیح :
عنوان
زندگی سیاسی استاد مطهری
فهرست مطالب
زندگی سیاسی شهید مطهری : 1
●روحانیت و مبارزه 2
●سنخشناسی روحانیت 2
●راهبرد مبارزاتی امام 3
●سیاست پذیری مطهری 5
●زندگی سیاسی شهید مطهری 6
●دستاورد راهبرد فرهنگی 17
●دوم: مطهری در حوزه عمل سیاسی 17
●مطهری و فداییان اسلام 19
●مطهری و قیام پانزده خرداد 20
21
●همكاری با هیئتهای مؤتلفه اسلامی 21
22
●مطهری بعد از سال ۴۲ 22
●مطهری و مساله فلسطین 23
آزادی اندیشه و بیان از منظر شهید مطهری با استناد به آثار ایشان : 27
● آزادی و اقسام آن 27
● آزادی اجتماعی 27
● آزادی معنوی 28
● تفکر 28
● اصل فطرت 28
● محورهای آزادی اندیشه و بیان از منظر شهید مطهری 29
پی نوشتها 32
کتابهای استاد : 34
زندگی سیاسی شهید مطهری :
اکنون با مروری كوتاه به حركتسیاسی روحانیت و تبیین راهبرد مبارزات حضرت امامقدس سره بعنوان پرچمدار احیای اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله در عصر كنونی، جایگاه استاد در این نهضت را، از دهه چهل به بعد، بررسی میكنیم سپس با بیان سیر حركت مبارزاتی آن شهید والامقام نشان خواهیم داد كه او به واقع حاصل عمر امام و فرزند خلف آن یگانه دوران بود .
نقش ممتاز استاد شهید مرتضی مطهری، در تحولات فكری، سیاسی و اجتماعی نیم قرن اخیر ایران را نمیتوان انكار كرد . این نادره زمان، كه در اسلامشناسی و فنون مختلف اسلام و قرآن كریم كم نظیر بود، با اتكا به طهارت روح، قوت ایمان و قدرت بیان كم نظیرش، تاریخ تحولات علمی، فكری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر را تحت تاثیر عمیق خود قرار داد و در هر بعدی از ابعاد مسائل علوم انسانی - با مبنای دینی - كه وارد شد، چون خورشید تابان درخشید و ابعاد وجودی خود را بر زندگی سعادتمند بشری گستراند .
مطهری در اعتقاد به «توحید» ، «نبوت» و خاتمیت آن و «معاد» و «امامت و رهبری» عمیق و راسخ بود و نیز به «عدل الهی» باوری از دل و جان داشت . «انسان و سرنوشت» او را می «شناخت» و آنان را از «گرایش به مادیگری» بر حذر میداشت و «جهان بینی اسلامی» را برای آنان تبیین میكرد . بر «آشنایی با قرآن» تاكید میورزید و خود با عشق به قرآن در «سیره نبوی و ائمه اطهار» سیری عمیق مینمود و با پیروی از مولای خود، علی علیه السلام «جاذبه و دافعه» عجیبی داشت . در «اصول فلسفه» استادی كم نظیر بود و در «اخلاق» و «عرفان» با تكیه بر «آزادی معنوی» ; «اسفار» اربعه را طی كرد و برای «انسان كامل» شدن، از «فطرت» پاك خود بهره گرفت . در «تعلیم و تربیت» اسلامی كوشا بود . «خدمات متقابل اسلام و ایران» را تشریح كرد . به «نبرد حق و باطل» باور داشت و در این «جهاد» مقدس «حماسه حسینی» را تكرار كرد . معتقد به «نظام حقوق زن در اسلام» بود و بر «مساله حجاب» تاكید داشت . با «نظری به نظام اقتصادی اسلام» «مساله ربا» را حل كرد . «نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر» را مقدمه نهضت اسلامی ایران در بهمن ۵۷ میدانست . «پیرامون انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی» «گفتارها» داشت و به «امدادهای غیبی» باورمند و به «قیام و انقلاب مهدی (عج)» امیدوار بود و در یك كلام «اسلام و مقتضیات زمان» را میشناخت و «تفكر اسلامی» را احیا كرد .
این همه، از استاد شهید، شخصیت جامعی ساخت كه «حاصل عمر» امام شد . در این میان، شخصیتسیاسی و حیات اجتماعی این بزرگمرد، حدیثی خواندنی دارد . گروهی ناآگاه، او را به عافیتطلبی و به دور از سیاست متهم كردند . ساواك شاه او را «روحانی افراطی» میشناخت و مبارزان مجاهد، او را مغز متفكر نهضت اسلامی میدانستند .
اكنون با مروری كوتاه به حركتسیاسی روحانیت و تبیین راهبرد مبارزات حضرت امامقدس سره بعنوان پرچمدار احیای اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله در عصر كنونی، جایگاه استاد در این نهضت را، از دهه چهل به بعد، بررسی میكنیم سپس با بیان سیر حركت مبارزاتی آن شهید والامقام نشان خواهیم داد كه او به واقع حاصل عمر امام و فرزند خلف آن یگانه دوران بود .
●روحانیت و مبارزه
بررسی تحولات سیاسی، اجتماعی ایران معاصر نشان میدهد كه چهار نیروی عمده; مذهب، روشنفكری، دولت و بیگانه در این عرصه فعال بودهاند . در این میان، نیروی مذهب از اهمیتبسزایی برخوردار بوده است، به طوری كه میتوان گفت اساسیترین نیروی سازنده تارخ معاصر ایران، همین نیروی مذهب و ظرفیتبالای مذهب تشیع بوده است، مهمترین حوادث تاریخی و جنبشهای آزادی خواهی سدههای اخیر ایران، همچون جنبش تحریم تنباكو، نهضت مشروطیت و وقایع مربوط به ملی شدن صنعت نفت را قدرت مذهبی مردم ایران رقم زده است . پوشیده نیست كه قدرت مذهبی در ایران، ذیل روحانیتشیعه قابل تعریف است . در تمامی حوادث سیاسی اجتماعی ایران، روحانیت نقش محوری داشته و رهبری حركتهای مردمی را عهدهدار بوده است . میرزای شیرازی، میرزای نایینی، آخوند خراسانی، شیخ شهید فضل الله نوری، شهید مدرس، آیت الله كاشانی و حضرت امام خمینیقدس سرهم از جمله رهبران شاخص دینی هستند كه در این دوره، خواستههای دینی مردم را رهبری كردند و حركتهای سیاسی - اجتماعی آنان را سامان بخشیدند .
نهضت روحانیون ایران، احیای دین اصیل و حیات بخش، مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی را بعنوان اهداف عالی و مشترك پیگیری كرده است اما در اهداف، متوسط یا قریب و همچنین در شیوههای مبارزه در مقاطع مختلف تاریخ معاصر ایران متفاوت بوده است . در یك سنخشناسی كلی; مبارزات روحانیت در ایران بعد از دهه چهل، اهداف و شیوهای متفاوت از گذشته را پیشه خود كرده است و به لحاظ نتایج مؤثری كه به بار آورده، صفحه جدید و درخشانی را در تاریخ مبارزات روحانیتشیعه گشوده و نقش عمدهای در فرایند مبارزات دینی ایفا كرده است، لذا حساب ویژهای نیز باید برای آن باز كرد .
●سنخشناسی روحانیت
به دنبال درگذشت مرحوم آیت الله بروجردی، در سال ۱۳۴۰، روحانیت در ایران وضعیت جدیدی یافت و حركتهای سیاسی آنان، شكل تازهای به خود گرفت . یكی از عوارض از دست رفتن مرجعیت واحد این بود كه نیروی بالقوه روحانیت را حول چند محور، با دیدگاههای متفاوت پراكنده ساخت و اختلافات سلیقهای و گاه مبنایی در میان روحانیون را در معرض دید قرار داد . در این دوره، گونههای مختلف و طیفهای رنگارنگی از روحانیت، از مرتبطین به دربار تا مبارزان مسلح و جسور، در مقابل حكومت قابل مشاهده است . در یك تقسیم بندی كلی میتوان روحانیت این دوره را به دو گروه عمده تقسیم كرد:
۱ . سیاست گریزان
گروهی از روحانیت در این دوره، یا به اعتقاد جدایی دین از سیاست و مشروع ندانستن مبارزه روآوردند یا به باور تعطیل حكومت در عصر غیبت و یا به علتسرخوردگی از حوادث سیاسی گذشته و تجربه ناموفق نهضت مشروطه و ملی شدن صنعت نفت و یا به خاطر ساختار شخصیتی عافیتطلبانه از سیاست گریزان بودهاند . طیف وسیعی از روحانیت در این مقطع تاریخی، در این گروه بودهاند . اگر طیف ساكت، خاموش و بی تفاوت را نیز در این گروه جای دهیم اكثریت روحانیتشیعه در دهه چهل، در این گروه جمع بودهاند .
۲ . سیاست پذیران
گروه اقلیتی از روحانیتشیعه در این دوره، سیاستپذیر بودند . در حالی كه شرایط حاكم آن روز، برای آنان قابل تحمل نبود، اراده كرده بودند با مجاهدت خود ضمن معرفی اسلام اصیل و سیاسی و مبارزه با ظلم و فساد بر تشكیل حكومت اسلامی پای بفشارند . این گروه در عین قلت و كمی تعداد، در سایه رهبری شخصیتبی نظیر حضرت امامقدس سره با قدرت درخشیدند و در اندك زمانی نه تنها حوزه و روحانیت، بلكه اقشار مختلف مردم را نیز تحت تاثیر خود قرار دادند .
حضرت امام، اگر چه قبل از درگذشت مرحوم آیت الله بروجردی، شخصیتی سیاسی و نیز از اساتید مبرز حوزه علمیه بود و محافل گرم علمی داشت اما رحلت آیت الله بروجردی وضعیت جدیدی را به وجود آورد و موجب شد كه او بیش از گذشته و این بار از جایگاه مرجعیتبدرخشد .
حضرت امامقدس سره به جهت تقیدات روحی و مشی عرفانیاش، همواره از مطرح شدن خود در حوزه، به عنوان مرجع، پرهیز داشت و دوری میگزید، اما عظمت و برجستگی علمی و فضیلت اخلاقی او به همراه تلاش عدهای از شاگردان و مریدانش موجب شد در مدتی كوتاه، در راس امور دینی مردم مسلمان قرار گیرد . حضرت امام از پایگاه قویم مرجعیتبهره برد و راهبرد مبارزاتی خود را پیریزی كرد .
●راهبرد مبارزاتی امام
در دوران رژیم شاهنشاهی در ایران، مخالفان حكومت و مبارزان سه شیوه و راهبرد مبارزاتی را برگزیدند: بسیاری از مبارزان، به ویژه دین مداران و متدینان در مقابل اعمال ضد دینی و رفتارها ضد ملی حكومت وقت، استراتژی منفی اتخاذ كرده بودند; این گروه كوشیدند از طریق عدم همكاری با رژیم، تحریم برخی از كالاها و یا عدم اجرای برخی از قوانین و تمرد از مقررات، نارضایتی خود را از نظام شاهنشاهی ابراز نمایند .
گروهی دیگر، كه عمدتا غیر روحانی بودند، تلاش داشتند با پذیرش اصل حكومت و قانون اساسی، مبارزات خود را در سطح جزئیات، برای اصلاح امور از طریق مبارزه پارلمانی پیگیری كنند .برخی از گروهها نیز سیاست مبازره مسلحانه را در مقابله با رژیم حاكم، برگزیدند .
اما روش مبارزاتی حضرت امامقدس سره با نتایجی كه به بار آورد نشان داد كه از تمام شیوههای پیشگفته متمایز بوده است . استراتژی مبارزاتی حضرت امام ضمن رویارویی صریح، شفاف و شجاعانه سیاسی با اصل نظام سلطنتی، به ویژه شخص حاكم و حكومتهای استعماری حمایت كننده، برای زمینه چینی تشكیل حكومت اسلامی بر راهبرد فرهنگی متمركز شد . امام پیوسته كوشیدند مبارزات خود را بر بستر آگاهی بخشی و تعمیق اندیشههای دینی پیریزی نمایند . این استراتژی مبارزاتی بر محورهای زیر متمركز بود:
۱ - تربیتشاگردان صالح و نیروهای مناسب برای مبارزهای پیگیر و همه جانبه .
۲ - جذب نخبگان جامعه و همراه كردن آنان با مبارزهای دینی از طریق معرفی صحیح اسلام سیاسی اصلاح گر و مبارز .
۳ - آگاهی بخشی به اقشار مختلف مردم از طریق تبلیغ دین، با شیوههای رایجحوزوی و امكانات مذهبی .
۴ - وسرانجام تشكیل حكومتبر مبنای اندیشه سیاسی اسلام .
این شیوه مبارزاتی، از یك سو به جهت اعتقاد به عدم مشروعیت رژیم حاكم و از سوی دیگر پرهیز از هر نوع شتاب و ناپختگی در مبارزه، شیوه مبارزه پارلمانی و مسلحانه را خود به خود طرد كرده، و راهبرد مبارزه منفی را در درون خود جای داد .این روش مبارزاتی، به حضرت امام امكان داد; اولا - اسلام ناب و حركت آفرین را به خوبی تبیین نماید . ثانیا - هرگونه انحراف و التقاط را از فرهنگ مبارزه بزداید . این نوع مبارزه در بستر دو محور فوق، امكانات فراوانی را برای امام فراهم آورد و بدنه اصلی و جوان حوزههای علمیه و دانشگاهها را با او همراه ساخت و گروههای مذهبی; چون هیئتهای عزاداری، مجامع روحانی و انجمنهای اسلامی دانشگاهها را در مسیر مبارزه قرار داد . مكانهایی چون مدارس علوم دینی، دانشگاهها، مساجد، حسینیهها و ایام مذهبی چون محرم، صفر، ماه رمضان و مناسبتهای غم و شادی را با اهداف مبارزه هماهنگ كرد .
توجه به اقبال فوقالعاده اقشار مختلف و طیفهای گوناگون مردم با گرایشهای متعدد سیاسی به افكار حضرت امام و هماهنگی و همكاری خیره كننده آنان در بر چیدن بساط استبداد و جایگزین كردن حكومت اسلامی، عظمت وجودی امام را نمایانتر میكند . افكار حضرت امام، زمانی توجه همگان را به خود جلب كرد و نتیجه بخشید، كه افكار رنگارنگ سوسیالیستی با شعار عدالت و طرفداری از محرومین، افكار لیبرالیستی با شعار آزادی و دستیابی به تمدن جدید و گرایشهای ناسیونالیستی با تحریم عرق ملی به شیوههای مختلف، خود نمایی میكرد . با این اوضاع، امام توانستبا تبیین صحیح اسلام و پالایش آن از خرافات، انحرافات و التقاط، توجه افكار بیدار را به خود جلب نماید و انقلاب شگفت آور بهمن ۵۷ را به ثمر برساند . اكنون باید ببینیم مطهری در این روند، چه جایگاهی دارد، در جمع كدام دسته از روحانیان قرار میگیرد و چه راهبردی را اتخاذ كرده و چه اقداماتی انجام داده است .