نمونه سوالات پیام نور
به فایل سون خوش آمدید

جهت استفاده بهتر از گوگل کروم استفاده نمایید.

منو كاربري
تبلیغات

سیلویکا

Image result for ‫سیویلیکا‬‎

نرم افزار آموزشی شهاب

فایل های بیشتر
آمار
تعداد دانلود فايل : 0 دانلود
امتیاز فایل : 4 امتیاز
بازدید : 150 مرتبه
گزارشات سايت

فايل هاي رايگان:
    1,657 فايل
فایل های غیر رایگان :
    5,442 فايل
فایل های ويژه:
    204 فايل
مجموع كاربران ويژه :
    0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
    6,262 كاربر
adsads
معنای واقعی هنر و هنرمند
معنای واقعی هنر و هنرمند
تاریخ ارسال : 10 /11 /1394
دسته بندي: هنر
حجم فایل : 137.13 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 84 صفحه
امتیاز : 4




قیمت : 1,500 تومان



توضیح :

                                                      موضوع: معنای واقعی هنر و هنرمند

اين فايل يا فرمت ورد و آماده پرينت مي باشد.

فهرست مطالب
مقدمه    ۴
تعریف هنرمند    ۷
هنر چه رحمانی باشد و چه شیطانی    ۱۳
آیات الهی در هنرهای سنتی    ۱۸
پی نوشت ها:    ۲۶
از ویژگی های خاص این هنر    ۲۸
هنرمندان هنرهای سنتی    ۳۲
ارتباط میان هنرهای سنتی و کاربردی بودن اشیاء    ۴۲
طبقه بندی هنرها بر طبق رسانه های آنها    ۴۹
الف – هنرهای دیداری    ۴۹
ب – هنرهای شنیداری    ۴۹
ج – هنرهای گفتاری    ۵۰
د – هنرهای آمیخته    ۵۱
اختلافات هنرها بر طبق رسانة آنها    ۵۳
الف : ادبی و غیر ادبی    ۵۳
ب :‌مسئله ترجمه    ۵۵
ج : مسئله تطابق با واقعیت    ۵۶
هنر به مثابة تقلید (بازنمایی)    ۵۷
هنر در مقام طرز بیان    ۵۹
هنر و فُرم    ۶۰
الف – دیدگاه فرمالیست    ۶۰
ب – اصول صوری (فرمی ) در هنر    ۶۳
پی نوشت ها    ۷۰

اول دفتر بنام ايزد دانا

عاشق ورنه و نظر بازم و مي گويم فاش
تا بداني كه به چندين هنر آراسته ام
عوام عيب ام كنند كه عاشقي همه عم
كدام عيب كه سعدي همين هنر دارد

با گذر از مكتب ها و سبك هاي  فكري فرهنگي و با همة تعاريفي كه متفكران و فيلسوفان از هنر و عوالم هنري كرده اند: هنر، شايد به دليل بازگشت اش به حس انساني و شايد به خاطر تكيه اش بر شهود و مكاشفه كارآيي بسيار در انتقال تجربه هاي دروني و باطني زندگي آدمي دارد و خبر از رهايي مي آورد كه قفل آنها با هيچ كليد ديگري گشودني نيست. هنر مسيري در زندگي آدمي مي گشايد كه با پاي چوبي خردورزي و منطق استدلالي نمي توان از آن گذشت. آفرينش هنري در زندگي معنوي آدمي ارجي والا دارد و از اين جنبه، برتر و قدرتمندتر از علم منطق فلسفه و اخلاق جلوه مي كند.
و فلسوف و فلسفه چه حق دارد كه از امري والاتر از خود سخن گويد. آيا فيلسوف همان نيست كه در زندان فلسفه، در همان غاري بسر مي برد كه افلاطون ما را از ظلمت آن 
مي ترساند؟ 
جايي كه از حقيقت جز در پيكره سايه هايي بر ديوار نمي توان با خبر شد؟ آيا هنرمند آن زنداني رها شدة آن غار نيست كه به ياري شهود هنري با نور حقيقي جهان آشنا شده است و براي ديگران خبر از حقيقت آورده، پس چرا بايد وقت خود را با خواندن بحث و جدل در مورد انواع فلسفه هايي بپردازيم كه در آستانة كشف حقيقت متوقف شده اند؟
هنرمندان به اعتباري هرگز به دنبال فلسفه نيستند، آنها تنها سعي مي كنند كه در تكنيك كار خويش مهارت بيشتري كسب كنند، وليكن آنچه در تكنيك و قالب كار هنري آنها به مثابه محتوا اظهار مي شود چيست اگر فلسفه نيست؟
معمول است كه انسان را به دو ساحت مجزا و مستقل از يكديگر تقسيم مي كنند عقل و احساس. آنگاه عقل را متعلق به ساحت عقل مي دانند و هنر را متعلق به ساحت احساس و نسبت و رابطه عقل و احساس را مغفول باقي مي گذارند. ساحت عمل و ساحت نظر را از يكديگر مجزا كرده اند وميان آن دو را چنان شكاف عظيمي انداخته اند كه هرگز پر نمي شود، حال آنكه نظر و عمل انسان در اصل و منشأ  كند و گرنه هيچ عملي را نمي توان منتسب به كسي دانست.
از منطق نمي توان انتظار داشت كه امور از يكديگر انتزاع نكند و اعتبارات مختلف را براي واقعيت قائل نشود. خطاي كار از آنجا آغاز مي شود كه براي اين اعتبارات و انتزاعات مستقل از يكديگر ، قائل به اصالت و حقيقت شويم... اين خطاست كه به ‌منطقي منتهي مي شود و علم و حكمت و فلسفه و سياست و دين، يعني مظاهر مختلف حقيقت واحد، به مثابه حقيقتي مستقل از يكديگر اعتبار مي شوند و اشتراك و اتفاقشان در اصل و منشأ مورد غفلت قرار مي گيرد. خطايي نيست اگر عقل ظاهر به انتزاع ماهيت از وجود بسنده كند، اگر چه در نفس الامر ، وجود و ماهيت عين يكديگراند و لكن خطا آنجاست كه براي اين اعتبار ذهن محض به اشتباه، اصالتي در وجود قائل شويم وفراموش كنيم كه اصلاً وجود و ماهيت دو اصطلاح مربوط به منطق و فلسفه هستند و در نفس الامر چيزي به اسم ماهيت و مستقل از وجود، موجود نيست.
اشتباهي كه بسيار غريب مي نمايد اما مالاسف رخ داده است، اين است كه بشر براي اعتبارات ذهن خويش ، در واقعيت خارج، حقايقي مستقل از يكديگر قائل شده است، با غفلت كامل از اين امر كه اين اعتبارات ذهني و منطقي هستند و عالم با همة تحولات و تغييرات و تبديلات خويش،‌داراي حقيقت ثابت و واحد هستند وهمين حقيقت است كه در دين ظهوري تمام و كمال دارد و در علم و در فلسفه و حكمت و هنر نيز به انحاي مختلف ظهور يافته است. پس دين جامع همة مراتب و مظاهر ديگر حقيقت است و رابطة آن با علوم و معارف و هنر نه عرضي، كه طولي است.
علامة شهيد استاد مطهري هنر را نوعي حكمت ذوقي دانسته است و اين سخن دربارة هنر لااقل از حيث محتوا عين حقيقت است. پس بار دگر بپرسيم كه آنچه توسط تكنيك و در قالب كار هنري به مثابه مضمون و محتوا بيان مي شود چيست اگر فلسفه و معرفت نيست.
مي خورد كه عاشقي نه به كسب است و اختيار
اين موهبت رسيد ز ميراث فطرت ام
هنرمند پيش از آنكه هنرمند باشد. انسان است. آدمي در هر مرتبه از وجود كه باشد در نسبت با زمان و مكان باقي بنابر تجلي وجود در  سكني مي گزيند و به آن دل مي بندد از اينجا وجهة نظر و نحوة ديد و جهت ديدار او بنابر سكني گزيني و جلوه گري وجود از افق زمان و مكان  خاص پيدا مي كند بدين معني وجهة نظر او گاهي صورت ملكي وگاهي صورت ملكوتي به خود مي گيرد و همين معنا است كه در نگاه هنرمندان بيش از ديگران اين عوالم راظاهر مي كند.
هنرمندان هر عصري عالمي را  مي كنند كه در آن حضور دارند. اين عالم صرف عالم محسوسات و متعلقات عالم محسوس نيست، بلكه عالمي كلي است كه هنرمند خويش را در برابر آن حاضر مي بيند ونداي باطني آن را در اثر هنري خويش منعكس مي سازد. [ ساحت خيال و تخيل ابداعي هنرمند كه ريشه در عالم خاك دارد مجلاي كاملي براي تجلي] از اين جا هر بار در برابر تجليات.
عالم وجود در عالم كل زبان و بياني ديگر در كار مي آيد و ساحت خيال و تخيل ابداعي هنرمند كه ريشه درعالم خاك دارد مجلاي كاملي براي تجلي وجود داست و احسن جلوه گاه براي ظهورات متون در افق زمان فاني و باقي. زمان افقي است كه با ايتلا از آن مي توان وجود را درك كرد. يك بار وقتي كه آدمي به جهت حقي خويش روي مي كند و با زمان ‌ باقي پيدا مي كند. و با ساحت قدسيان و فرشتگان قرين مي شود و در آنجا سكني مي گزيند و وطن مي گيرد در چنين افقي عالم قدسي از جلوه گاه زمان باقي و به عبارتي ملكوت اشياء را مي بيند و ديدار او عرشي است و گاه به وجود فرشي حيواني يعني جهت خلقي خويش رو مي كند و با زمان فاني نسبت پيدا مي كند و تشبيه به حيوانات مي جويد و زمان باقي را فراموش مي كند در چنين حالتي او واقعيت و جهت فاني اشياء و به عبارتي فقط ملك اشياء را مي بيند.



نظرات کاربران :

نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این محصول در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این محصول دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.
کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً لاگین نمایید.